آزمون رهبری مدام برای باراک اوباما تکرار می‌شود. آینده تمدن غرب ممکن است بستگی به تصمیمات او داشته باشد. اوباما بالاخره به تماس تلفنی ۳ صبح در مورد دولت اسلامی، به رغم اینکه گفته بود این “یک مشکل قابل مدیریت” است جواب داد و نشانه‌هایی بروز می‌دهد که این شیطان ذاتی را درک کرده است. او در سازمان ملل آن را “شبکه مرگ” خواند و گفت: “تنها زبانی که قاتلان می‌فهمند زبان زور است.”
این نشان از کله شقی او دارد که پس از گذشت ۱۳ سال از یازده سپتامبر تازه متوجه این مسئله شده است. با اینکه کمپین نظامی او شروع شده اما به عنوان رهبر دنیای آزاد باید با مسئله مهمتری روبرو شود و آن ایران و برنامه هسته‌ای آن کشور است.
حاکمان این کشور و رئیس‌جمهور به اصطلاح معتدل آن‌ها، حسن روحانی، می‌خواهند در عوض کمک در مبارزه با داعش بر سر مذاکرات هسته‌ای امتیاز بگیرند.
روحانی در سازمان ملل گفت توافق هسته‌ای موجب “تمرکز بیشتر بر مسائل بسیار مهم منطقه‌ای خواهد شد، نظیر مبارزه با خشونت و افراط‌گرایی در منطقه.” ترجمه آن: برنامه هسته‌ای ما را رها کنید، شاید در مورد کمک به شما در مبارزه با داعش فکری کردیم.
این برای آمریکا و غرب به میلیون‌ها دلیل توافق بدی است؛ یک توافق پوسیده. ایران حامی تروریسم بین‌المللی است و گروه‌هایی را مسلح می‌کند که سربازان آمریکا و متحدانش را در عراق و افغانستان کشته‌اند. به رژیم اسد کمک می‌کند شورشیان را قتل عام کرده و مخالفان، همجنسگرایان و مسیحیان را در کشور خود اعدام می‌کند.
همچنین تهدید کرده که اسرائیل را از نقشه زمین محو خواهد کرد.
با این پیشینه اینکه فکر کنیم ایران ناگهان متحدی در مبارزه با داعش خواهد بود توهمی بیش نیست. چیزی که روحانی می‌فروشد، ارزش کمی دارد و هزینه‌اش قابل پرداخت نیست.
چیزی که عجیب است این است که گفته می‌شود اوباما در حال بررسی نسخه‌ای از پیشنهاد ایران است. برخی می‌گویند او اجازه خواهد داد ایران هزاران سانتریفیوژ را نگه دارد و ذخیره گاز اورانیوم مورد نیاز برای کلاهک هسته‌ای را کاهش دهد. گزارش‌های دیگر می‌گوید او می‌خواهد لوله‌های سانتریفیوژها قطع شود.
هرکدام از این گزینه‌ها به ایران کنترل این را می‌دهد که هر زمان خواست هسته‌ای شود و موجب خلف وعده اوباما برای جلوگیری از ایران در بدست آوردن سلاح خواهد شد. او تحریم‌ها را کاهش داده و تهدید اقدام نظامی را هم برداشته است، روشن است که به دنبال استراتژی بازداری و محصور کردن است.
به گفته اکثر تحلیلگران هسته‌ای آمریکا، ایران هسته‌ای می‌تواند باعث بروز رقابت هسته‌ای در خاورمیانه شود و در مدت پنج سال تبادلات هسته‌ای را ایجاد کند. دیگر فقط اسرائیل را درگیر نمی‌کند، تا به اینجا عربستان هم علیه هسته‌ای شدن ایران هشدار داده است.
اوباما این‌ها را می‌داند اما این وضعیت را برای خود درست کرده است. اوباما به ایران و دولت اسلامی زمینه بروز داده است و حالا با این چانه‌زنی روبرو شده: برای شکست یکی تسلیم دیگری شود.
ایران شیعه و دولت اسلامی سنی رقبای ایدئولوژیک هستند اما هدف مشترکی دارند و آن برقراری یک خلیفه‌گری و تحمیل قوانین شریعت است. هر دو دشمنان قسم‌خورده آزادی فردی و مذهبی هستند. ایده بازداری و محصور کردن آن‌ها توهمی بیش نیست.
منبع: نیویورک پست - 28 سپتامبر
