حضور آیت الله خامنه ای در محل دفن ذبیح الله بخشی، معروف به “حاج بخشی”، عضو گروه فشار و سرکرده انصار حزب الله در دهه هفتاد، با استقبال گسترده محافل تندرو و سایت های وابسته به جریان های افراطی مواجه شد.
آیت الله خامنه ای دیروز به بهانه آغاز جشن های حکومتی فجر به بهشت زهرا رفته بود تا با حضور در محل دفن آیت الله خمینی و آنطور که در سایت او نوشته “با آرمان های انقلاب اسلامی تجدید میثاق کند”.
او پس از این مراسم، به محل دفن ذبیح الله بخشی رفته و بر سر قبر وی فاتحه خوانده است. عکس های این مراسم دیروز در سطح وسیعی در بین سایت ها و وبلاگ های حکومتی باز پخش شد و حتی گزارش ها از تهران حاکیست این خبر به صورت پیامک هم در بین نیروهای بسیجی در سطح وسیعی منتشر شده است.
در همین باره رجا نیوز با انتشار عکس های این مراسم در ذیل آنها نوشت: “رهبر ما به مزار پیر جبهه ها رفتند. آیا ما نیز خود را پیرو رهبرمان می دانیم”.
رجا نیوز در ادامه از “امت حزب الله” دعوت کرده برای پیروی از “مولای خویش”، مراسم “غبار روبی از مزار” حاج بخشی را برگزار کنند.
آیت الله خامنه ای در زمان مرگ این چهره سرشناس گروه فشارنیز در پیام تسلیتی چنین نوشته بود: “درگذشت پدر دلاور جبهه های جهاد، پدر دو شهید و همرزم و همراه هزاران شهید، مرحوم حاج ذبیح الله بخشی را به همه ی مجاهدان راه حق و به خانواده ی محترم آن مرحوم تسلیت می گویم و علو درجات و پاداش صبر و ثبات را برای ایشان از خداوند متعال مسالت می نمایم”.
تصاویر حضور خامنه ای بر سر قبر حاجی بخشی از بخش های مختلف خبری تلویزیون دولتی ایران نیز پخش شده است.
حاج بخشی کیست؟
ذبیح الله بخشی، از جمله سرکردگان گروه “انصار حزب الله” بود که در دهه هفتاد اقدام به برهم زدن تجمعات گروه های سیاسی، آتش زدن سینماها و کتاب فروشی ها، ضرب و شتم چهره های منتقد، ضرب و شتم زنان و دختران به بهانه “بدحجابی” و… می کردند.
بخشی بعدها با گرفتن چند قطعه زمین در کرج، ابتدا اقدام به راه اندازی یک گاوداری و پس از آن در خیابان ملاصدرای تهران “سفره خانه سنتی سیب” را راه اندازی کرد.
در اینباره سایت جهان نیوز نوشته است: “حاج بخشی در زمینه سازندگی جهادی هم در حد توانش فعالیت میکرد. همه میدانند که زمینی در کرج تهیه کرد و آن را تبدیل به یک گاوداری کرد و فعالیت خوبی داشت. یک کارگاه کوچکی هم راه انداخت و به تولید و خدمات از این نوع پرداخت. بعدها یک سفره خانه هم راه انداخت”.
او در حالی به عنوان “پدر شهید” از امتیازات ویژه استفاده کرده بود که به نوشته یکی از اقوام اش، فرزند معلول ذهنی اش را به زور به جبهه فرستاده بود و پس از مرگ وی، در بین نیروها شیرینی پخش می کرد.
سایت آفتابکاران، به نقل از این عضو خانواده ذبیح الله بخشی نوشته است: “عمل شنیع حاج بخشی این بود که یکی از پسرهایش را که از نظر مغزی افلیج بود و عقب افتاده بود راهی جنگ ایران و عراق کرد. از این بابت بسیار در خانه جنجال شد، چرا که تمامی خانواده یک احساس خاصی به این عضو بیمار خانواده داشتند، اگر چه او بزرگ بود، 16 یا 17 سال داشت، اما او را همچنان می بایست که پوشک می کردند، و دیگر نگهداری های خاص افراد عقب افتاده را داشت. این مسئله تمامی خانواده را بهم ریخته بود، اما هیچکس جرات نداشت که حرفی و اعتراضی در برابر پدر ـ حاج بخشی ـ بکند. بله فرزند عقب افتاده را بعنوان سرباز و برای جنگیدن با نیروهای عراقی به جبهه فرستاد، و کشته او را چندی بعد به خانه آوردند، دختر کوچک خانواده، در پی این مسئله بیمار شد، و مدتی را در خانه فامیل بسر برد”.
این عضو خانواده بخشی فاش کرده است که او قبل از انقلاب دربان بانک بوده و به دلیل “خبرچینی” برای نیروهای ساواک پس از انقلاب بیکار می شود. او نوشته است که علت عزیمت خانواده وی از تهران به کرج نیز ترس از فاش شدن رابطه وی با ساواک بوده است. اما با آمدنش به کرج وارد نیروهای حزب الهی شده، و در بخش نیروهایی به نام “المرقبون” فعالیت می کرده است.