جان هیوز
چند ماه پیش در یک ملاقات خصوصی با برنت اسکاکرافت، مشاور سابق امنیت ملی و یکی از معقول ترین افراد حوزۀ روابط خارجی آمریکا، از وی دربارۀ معضل ایران سؤال کردم. او هم پاسخ داد «معضل ایران بدون روسیه حل نمی شود.»
شاید یک نفر در داخل دولت اوباما این حرف را شنیده باشد!
همه علائم حکایت از آن دارد که دولت اوباما قصد دارد در ازای فشار روسیه به ایران برای دست برداشتن از برنامه تسلیحات هسته ای، از استقرار سپر دفاع موشکی صرفنظر کند. طراحی استقرار این سیستم دفاعی در نزدیکی قلمروی روسیه، در دورۀ دولت بوش صورت گرفته بود.
روس ها از همان ابتدا نیز با اجرای این طرح در لهستان و جمهوری چک مخالف بودند و روابط را در تمام سطوح با تهدید روبرو کردند. دولت بوش از قصد خود برای دفاع در برابر تهدیدات موشکی بالقوه ایران سخن می گفت و اصرار داشت این سیستم دفاعی هیچ تهدیدی علیه روسیه محسوب نمی شود.
جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا در سخنرانی اوائل ماه جاری در مونیخ آلمان از تمایل آمریکا برای گفتگو با روس ها دربارۀ طرح دفاع موشکی خبر داد. هیلاری رودهام کلینتون وزیر خارجه نیز گفت «درصورتیکه ایران برنامه تسلیحات هسته ای خود را متوقف کند، آمریکا در خصوص طرح دفاع دربرابر موشک های بالستیک تجدید نظر خواهد کرد.»
از سوی دیگر، باراک اوباما در مصاحبه خود با شبکه تلویزیونی العربیه گفته بود: «اگر کشورهائی نظیر ایران مشت خود را باز کند، دست دوستی ما را پیدا خواهند که به سویشان دراز شده است.»
بنابراین سؤال این است که آیا روسیه به باز کردن مشت ایران در خصوص برنامه مشکوک تولید موشک های هسته ای کمک خواهد کرد یا خیر. روسیه به دلیل پیوندهای نزدیک اقتصادی و نظامی با ایران، صاحب ابزارهای خاص خود است. ضمناً روسیه در برنامه مشکوک هسته ای ایران مشارکت داشته است. ممکن است اکنون زمان خاصی باشد: ایران همزمان با بزرگداشت سی امین سالگرد انقلاب خود در ماه گذشته، ماهواره ای را به کمک موشک سفیر 2 به فضا پرتاب کرد. به نظر می رسد این موشک، شکل تغییر یافته ای از موشک شهاب- 3 باشد که قادر به حمل کلاهک هسته ای است.
برخی تحلیلگران نظامی آمریکا از همان ابتدا با دیده تردید به طرح استقرار سیستم دفاع موشکی در لهستان و جمهوری چک دیدۀ نگاه می کردند و آنرا برای روسیه تحریک کننده قلمداد می کردند. به هرحال اگر ایران از توسعه تسلیحات هسته ای چشم پوشی کند و شواهد نیز بر آن صحه بگذارد، دیگر نیازی به سیستم دفاع موشکی نیست.
آگاهی از مقاصد روس ها همیشه دشوار بوده است. همانطور که وینستون چرچیل 70 سال پیش گفته است: «این یک ابهام پیچیده شده درداخل معمائی مرموز است.» تغییر چندانی از آن زمان تا کنون اتفاق نیفتاده است و رفتار فعلی روسیه در قبال آمریکا نیز، آمیزه ای از پیشدستی و خشونت طلبی است. علیرغم غبار تردیدی که در مسکو علیه آمریکائی ها پراکنده شده است، انگیزه هائی نیز برای همکاری با دولت اوباما به چشم می خورد.
آیا این می تواند به استفاده روسیه از نفوذ قابل توجه خود بر ایران، برای مهار برنامه تسلیحات هسته ای آن کشور منجر شود؟ روسیه اصلاً مایل نیست ایران را به عنوان یک قدرت هسته ای درخاورمیانه ببیند. با این حال، روسیه قبل از آنکه ابزارهای سیاسی لازم برای پیگیری این رویداد را به کار بگیرد، چشم به دریافت امتیازاتی خواهد دوخت. باید دید آیا صرفنظر کردن از طرح ضد موشکی آمریکا در اروپای شرقی، همان امتیاز لازم محسوب می شود یا خیر.
ضمناً باید دید آیا روس های مکار از پس معامله دیپلماتیک با ایرانی های مکارتر بر می آیند یا خیر.
در دنیای درحال تغییر فعلی، که قدرت ها تضعیف و یا تقویت می شوند و همکاری و اتحاد قابل جابجا شدن است، ایران باید تصمیم بگیرد چگونه کشوری می خواهد باشد. نزول بهای نفت، اقتصاد ایران را آسیب پذیر کرده است. دانشجویان در تلاطم هستند. در بازار نیز تظاهراتی علیه تصمیمات دولتی برپا شد. انتخابات خردادماه نیز درحالی در پیش است که محمود احمدی نژاد به پس زدن دنیای خارج مشغول بوده، از عمل به وعده های اقتصادی خود بازمانده است و ضمناً قرار است با چالش محمد خاتمی، رئیس جمهور اصلاح طلب سابق روبرو شود.
آیا ایران می خواهد یک زورگوی هسته ای منطقه ای باشد که خود را با تفسیر متحجرانه ای از اسلام پیوند زده است، و یا می خواهد کشوری در حال پیشرفت و تحرک باشد که با استفاده از استعداد مردم خود در پی دست و پا کردن جایگاهی در بین کشورهای دنیاست؟
منبع: کریستین ساینس مانیتور- 19 فوریه