زنان فامیل دور هم جمع شده اند تا دستان “حوادخت” را نقش حنا ببندند. آنطرفتر برای داماد جوان تخت دامادی زده اند و مردان و پسران جوان شمشیر بازی میکنند. حجله در خانه پدر “حوادخت” آماده شده و مادر داماد بر سر نوعروس ۱۴ ساله اش نقل و سکه میریزد و نمیداند ۱۱ ماه دیگر باید برای تازه عروس بر سر زا رفته اش رخت عزا بپوشد. حوادخت یک روز پس از زایمان در بیمارستان فاطمه زهرای جزیره قشم بدون آنکه نوزادش را ببیند، در اثر عوارض زایمان و کمبود امکانات درمانی از دنیا رفت.
اولین بار روزنامه کیهان در سال ۱۳۹۰ در خبری نوشت: “جزیره قشم با جمعیتی بالغ بر ۱۳۰ هزار نفر، رتبه اول مرگ و میرپس از زایمان را به خود اختصاص داده است.” خبری که بعدها بوسیله مسئولان استان هرمزگان تکذیب شد و مورد توجه فعالان اجتماعی نیز قرار نگرفت. آماری که تاکنون هیچگاه به صورت رسمی ارائه نشده است اما شواهد نشان میدهد تعداد فراوان مرگ و میر زنان در هنگام زایمان موجب شده که تعداد مراجعان به بیمارستان و مراکز درمانی در جزیره قشم کاهش یابد و خانواده هایی که از وضع مالی بهتری برخوردارند به مرکز استان و آنهایی که به مرکز استان دسترسی ندارند به ناچار به ماماهای محلی مراجعه کنند. زنانی که در خانه و در حداقل امکانات بهداشتی نوزادان خود را به دنیا می آورند و اگر جان سالم بدر ببرند چه بسا دچار انواع و اقسام بیماری های زنان می شوند.
دکتر مریم پوررضا، رئیس انجمن متخصصان زنان ایران مهمترین عامل مرگ و میر زنان باردار پس از زایمان، بخصوص زایمان هایی را که در چنین شرایطی انجام میشود خونریزی دانسته است؛ خونریزی های که در صورت بیتوجهی موجب فوت زنان میشود.وی به دلایل دیگری چون عفونت اندام تناسلی بیرونی و درونی هم اشاره کرده و گفته: “وجود لخته عروق در لگن و اندام تحتانی نیز خطرناک است. این لختهها به سمت قلب و مغز حرکت میکند و باعث ایستهای قلبی و مغزی زنان پس از زایمان میشود”. مریم پور رضا تاکید دارد که زایمان در شرایط غیر استاندارد خطر پارگی رحم را به دنبال دارد و چهارمین دلیل مرگ و میر زنان باردار است و”اگر نوزاد درشت باشد اندام بیرونی پاره شده و خونریزی داخلی نتیجه ای جز مرگ برای مادر نخواهد داشت.”
یکی از زنانی که پس از زایمان در اثر خونریزی در بیمارستان جان داد صفورا ایمانی نام داشت. صفورا ۲۷ سال بیشتر نداشت و در”بندر لافت” زندگی می کرد. وی پانزدهمین زنی بود که در این منطقه، به دلیل خونریزی و نبود امکانات مناسب، پس از به دنیا آوردن دخترش در بیمارستان جان باخت. سلیمان پدر صفورا میگوید: “آن زمان حتی یک اتاق مراقبت پس از بیهوشی در این بیمارستان نبود.پس از مرگ دختر من آنقدر اهالی جزیره اعتراض کردند که یک اتاق مراقبت راه اندازی شده و اندکی از نگرانی خانواده ها کم شده است.”
در این میان احمدکوهنژاد دریاکناری که از سال ۱۳۶۷ مسئولیت اداره ثبت احوال قشم را برعهده گرفته است، پس از مرگ دهها زن در قشم، در گفتگو با مهرخانه گفت: “نمیتوان آمار را به سایتها و خبرگزاریهای مختلف ارائه داد”. به این دلیل که علت فوت در ثبت احوال چیزی غیر از علت اصلی و تحت عناوین دیگری مانند «تحت بررسی است» و یا علل دیگر ذکر میشود. بنابراین آمار رسمی و دقیقی از میزان مرگ و میر زنان پس از زایمان در این اداره ثبت نشده است. یکی از پرستاران بیمارستان فاطمه زهرا نیز می گوید: “هنوز بسیاری از زنان حامله در قشم ترجیح میدهند در خانه و با کمک ماماهای محلی زایمان کنند و تنها در شرایط اضطراری به بیمارستان مراجعه میکنند و امکانات ما هم به اندازه نیاز کل منطقه نیست”. این پرستار معتقد است، باید مسئولان برای تقویت امکانات بخش زایمان فکر جدی کنند و بخصوص در زمینه فرهنگی و دادن اطلاعات لازم به زنان باردار و خانواده های آنها برنامه ریزی کنند. وی فرهنگ سازی را وظیفه مسئولان می داند و معتقدست چنانچه با کمک نهادهای مختلف کلاس ها و سمینارهای آموزشی تشکیل شود و در مدرسه و بازار و محل کار از بروشورهای آموزشی و پوستر برای آموزش استفاده کنند، حتما زنان بیشتری به بیمارستان مراجعه می کنند و در معرض خطر مرگ قرار نمی گیرند.
یکی از کارمندان زن بانک ملی ساکن جزیره قشم نیز میگوید: “ما واقعا امیدواریم هر چه زودتر بیمارستان جدید قشم افتتاح شود. اینهمه زن در این جزیره نیاز به امکانات بهداشتی و پزشکی مربوط به زنان دارند. ما برای هر مشکلی می بایست به شهرهای دیگر سفر کنیم. مادری که ۹ ماه بارداری را طی میکند میبایست تحت نظر پزشک باشد و چندین باربه پزشک مراجعه کند و ما از این نظر دچار مشکل هستیم.”
این کارمند بانک می افزاید: “مشکل دیگری که دختران جوان جزیره را تهدید میکند شوهر دادن این دختران در سنین بسیار پایین است، این دختران به محض ازدواج باردار میشوند و در چنین سن و سالی بارداری بسیار خطرناک است. همین چند وقت پیش در شهرستان رشتخوار عروسی یک دختر ۱۱ ساله بود! دخترهای زیادی به دلایل فقر فرهنگی یا اقتصادی در ۱۴ سالگی شوهر داده میشوند و معلوم نیست سرنوشت این دخترها چه می شود؛ دخترانی که گاهی پدرانشان در مقابل پول آنها را به مردانی مسن می فروشند. من نمی فهمم چرا مسئولان قضایی جزیره قشم برای این کودکان گواهی رشد صادر و حکم قانونی برای فروش آنها صادر می کنند.”
سازمان بهداشت جهانی هر ساله در بیانیه های مختلف تاکید میکند که زنان باید در مراکز درمانی یا توسط مامای آموزشدیده زایمان کنند، و کشورها می بایست در امر فرهنگ سازی برای زایمان ایمن و بی خطر فعالیت کنند. صندوق کودکان سازمان ملل “یونیسف” هم در سال جاری با انتشار گزارشی اعلام کرد سالانه پانصد و سی هزار زن هنگام زایمان جان خود را از دست می دهند و این آمار نشان می دهد که اهداف توسعه هزاره هنوز محقق نشده است. یونیسف در این گزارش درباره وضعیت کودکان در جهان با ابراز تاسف اعلام می کند جهان پیشرفت های محدودی در زمینه تحقق نخستین اهداف توسعه هزاره برای کاهش سه چهارم میزان مرگ و میر هنگام زایمان در فاصله هزار و نهصد و نود تا دو هزار و پانزده، داشته است و خطر مرگ یک مادر هنگام زایمان در کشورهای کمتر توسعه یافته سیصد برابر بیشتر از کشورهای توسعه یافته و صنعتی است. بر اساس اعلام نماینده سازمان ملل متحد، سالانه ۴۲۰ زن هنگام زایمان در ایران میمیرند.به عبارتی روزی بیش از یک مادر در ایران فوت میکند. با این وضعیت ایران در بین کشورهای جهان به لحاظ آمار مرگ و میر در رتبه هفتاد و ششم قرار دارد.
در همین راستا مدیرکل دفتر جمعیت و سلامت وزارت بهداشت با اعلام اینکه مرگ و میر مادران از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۸۴ کاهش چشمگیری داشته، اعلام کرده است که تعداد مرگ مادران در سال ۵۳، ۲۴۵ نفر در هر یک صدهزار نفر بوده که این رقم در سال ۸۴ به ۲۴ نفر در هر ۱۰۰ هزار تولد رسیده وهدف برنامههای وزارت بهداشت کاهش مرگ مادران به ۲۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر تا سال ۱۳۹۴ است. وی البته اعلام کرده که با وجود کاهش آمار مرگ مادران به طور کلی، مرگ مادران گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال و بالای ۴۵ سال افزایش یافته، اما در عین حال میزان زایمانهای صورتگرفته توسط افراد دورهندیده نیز از سال ۱۳۶۷ تاکنون کاهش داشته است.
هرچند که براساس اعلام مسئولان ایرانی، میزان مرگ و میر مادران در هنگام زایمان کاهش یافته، اما در برخی مناطق کشور این آمار بالاتر از میانگین کشوری است.آذربایجانغربی یکی از این استانهاست، بهطوری که آمار مرگ مادران، مسئولان امور پزشکی در این استان را نگران کرده است. البته گفته میشود بالا بودن تعداد مرگ در این ناحیه از کشور به مسایل فرهنگی بازمیگردد.
به گفته یکی از کارشناسان بهداشت و درمان استان تهران، “در ایران ۶۰ تا ۸۰ درصد علت مرگ و میر مادران هنگام زایمان خونریزی، سختی زایمان، فشار خون بالا و عوارض سقط جنین است، بهطوری که ۳۰ درصد سهم خونریزی، ۱۴ درصد سهم فشار خون بالا، ۱۴ درصد بیماریهای قلب و عروق و ۱۳ درصد بهدلیل عفونت است. یکی دیگر از عوامل مرگ و میر زنان باردار در ایران که حدود ۱۷ درصد میزان مرگ و میر را شامل میشود، زایمانهایی است که توسط افراد ناوارد که هیچ دوره آموزشی ندیدهاند، انجام میشود.”
این کارشناس معتقد است: وجود باورهای نادرست در برخی خانوادههای سنتی مبنی بر اینکه احتیاجی به زایمان تحتنظارت پزشک وجود ندارد، زنان بسیاری را از مراجعه به مراکز پزشکی و انجام معاینات ضروری در طول دوران بارداری باز میدارد. حاملگی در سنین پایین، بالا بودن تعداد زایمانها، فاصله اندک میان دو بارداری، توجه نکردن به تغذیه مادران و دختران و فقر و نابرابری نیز از دیگر عوامل مهم مرگ و میر مادران نه تنها در ایران بلکه در دنیا قلمداد میشود. وی با اشاره به اعلام یونیسف میگوید: مرگ و میر مادران در اغلب موارد قابل پیشگیری است که کلید آن نیز افزایش بهداشت دوران بارداری همچون مراقبت پیش از زایمان، خدمات مشاوره و تست (اچ ای وی)، حضور افراد ماهر هنگام زایمان، مراقبت اورژانس از زنان، مراقبت پس از زایمان و تنظیم خانواده در راستای سیاستهای ملی است. البته بنابر اعلام یونیسف در سالهای اخیر افقهای امیدبخشی از پیشرفت در زمینه مداخلات بهداشت بارداری مشاهده شده، بهطوری که پوشش مراقبتهای پیش از زایمان در کشورهای در حال توسعه ۱۵ درصد افزایش پیدا کرده است و در دهه اخیر ۷۵ درصد از مادران باردار مراقبتهای بهداشتی قبل از زایمان را دریافت کردهاند.
وی که مدت ۲۳ سال در این وزارتخانه مشغول به کار بوده ضمن اشاره به اهمیت افزایش تختهای بیمارستانی، به روزکردن دستگاهها و تربیت نیروهای ماهر بر افزایش اطلاعات بهداشتی عموم مردم تاکید دارد و معتقد است که “پوشش مراقبتهای بارداری،گسترش برنامههای بهداشت باروری در ایران در قالب تنظیم خانواده، پرهیز از تولد کودک ناخواسته و فرزند دارشدن به تعداد دلخواه، تنظیم فواصل بارداری، آموزش و مشاوره به زوجها، آموزش روابط جنسی و افزایش پوشش استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری در سلامت زنان و مادران دارای اهمیت است. بخصوص که سطح مرگ و میر مادران هنگام زایمان منعکسکننده نظام ملی خدمات بهداشتی هر کشور است، بنابراین ضروری است دولتمردان همچنان که بهدنبال افزایش سطح بهداشت برای کاهش مرگ و میر و بهداشت جسمی زنان هستند، به دنبال تامین قوانین مدنی و حقوقی تضمینکننده بهداشت روانی زنان و مادران ایرانی باشند. “
آنچه مسلم است توجه به سلامت زنان و مادران نه تنها به عنوان شاخصی از توسعه دارای اهمیت است و نه تنها به لحاظ تاثیری که مادر بر روی تربیت و شکل گیری نسل آینده دارد میتواند مهم باشد بلکه توجه به سلامت زنان، از آنجاییکه زن یک انسان است و دارای حقوق انسانی است قابل توجه است. باید به سلامت زنان در سه دوره سنی کودکی، باروری و یائسگی توجه نمود. این توجه نه تنها شامل تغذیه که شامل ورزش و بهداشت روانی نیز میشود.بخصوص زنان باردار همواره نیاز به دریافت خدمات بهداشتی ویژه و در حد مطلوبی دارند که خطرات ناشی از مسئولیت های متعددی که یک زن هم زمان متقبل میشود را کاهش دهد. زنان با وارد شدن به این مرحله دوران پر خطری را آغاز می کنند که می تواند پایان نا خو شایندی همراه با عوارض خطر ناک برای خود و جنین آنها به همراه داشته باشد. بنابر این جهت کاهش این عوارض و کمک به زنان باردار و برای به پایان رساندن این مرحله توام با سلامتی، نیاز به توجه و مراقبت خاصی وجود دارد که تنها سیاست گذاری بهداشتی و نهادهای وابسته به ارگان های بهداشتی کشور و همچنین کارمندان بهداشتی میتواند تاثیر گذار باشد و شرایط امنی را برای زنان فراهم آورند.