صفحه چهار فصل در بخش قاب اختصا ص دارد به معرفی طراحان و کاریکاتوریست ها در سراسر جهان. در این شماره با بهمن عبدی آشنا می شوید.
کارهای بهمن عبدی
مردی با دست طلایی
گاهی برای به یادآوردن یک شخصیت معروف نیازی به عکس تمام قد یا چهره ی او نیست. ابروان جک نیکلسون، لب های مریلین مونرو، سبیل سالوادور دالی کافی است تا صاحب معروفش را به یاد آوریم. در ایران شاید خیلی ها “بهمن عبدی” را به نام و چهره نشناسند اما اگر بر حسب تصادف، روزی دست او را بیرون از پنجره ی اتومبیلش ببینند سریع به یادش آورند چرا که نزدیک بیست سال در هر برنامه ی تلویزیونی که در برابر دوربین، کاریکاتور کشیده می شد دستی که در کادر به هنرنمایی می پرداخت از آن او بود!
بهمن عبدی متولد 1330 نوشهر، با حدود سی و پنج سال سابقه ی طراحی کارتون، کاریکاتور، انیمیشن و تصویرسازی کتاب کودک، بسیار کمتر از آنچه لیاقت دارد مورد توجه واقع شده است، شاید به این خاطر که آرام و متواضع است و با جنجال و هوچی گری میانه ندارد اما اگر صف شلوغ کاران را کنار بزنی و مدتی در او تأمل کنی، کارتونیست توانمندی می بینی که شوخ طبعی و نکته سنجی تصویری اش شانه بر شانه ی بزرگان این رشته می ساید.
اگر به کارهای فکاهه اش- که کم هم نیست- در نشریات مردم پسند عادت کرده باشی از دیدن بعضی طنزنگاره های عمیق ترش جا می خوری مثل شوخی تازه و بدیعش با کلیشه ی مستعمل مسیح مصلوب که جایزه ی ویزه ی مسابقه ی آیدین دوغان را در سال 2005 به حق نصیب او کرد.
عبدی جزو معدود کارتونیست های ایرانی است که کارتون چند قابه -استریپ- را بسیار خوب می شناسد و بهترین آثارش را در این قالب ارائه کرده است. شاید وجه انیماتور او کمک کرده تا در ارائه ی داستانک های شوخ و شنگش در قاب های متوالی مؤفق تر باشد هرچند با هوشمندی، هیچ وقت اشتباه رایج انیماتورهای کارتونیست یا کارتونیست های انیمیشن دوست را مرتکب نشده و کارتون چند قابه را با استوری بورد عوضی نگرفته است. با ایجازی شایسته، تنها آنچه را که برای بیان ایده لازم است در قاب ها می گنجاند و توجه بیننده را با اطوار های تصویری و تکنیکی پرت نمی کند.
عبدی دستی روان و قدرتمند در طراحی کارتون دارد، اجراهای سریع و همراه با اعتماد به نفسش در برابر دوربین برنامه های تلویزیونی - حتی زنده- حاکی از این مهارت است. او به شهادت تصویرسازی های قدیمش برای کتاب های کودک، رنگ را هم به خوبی می شناسد هر چند رنگ آمیزی آثار اخیرش با نرم افزار فتوشاپ اندکی تخت و بی روح به نظر می رسد، مشکلی که بسیاری از کارتونیست های فتوشاپ کار گرفتار آن هستند.
در زمینه ی کاریکاتور-طراحی کارتونی چهره- آثار عبدی تحت تأثیر موج قدرتمند سبک دیوید لواین هستند که در دهه های 1960-1970 پیش از ظهورامثال مولاتیه و کروگر، اکثر هنرمندان این رشته را با خود همراه کرده بود، اغراق های معتدل و به جا و استفاده از هاشور –خطوط متقاطع- که سرآمد آن در ایران احمد سخاورز بود. عبدی اما، هاشور ها را ریزتر و ظریف تر به کار می گیرد، گاهی هم دست به تجربه های یکسره متفاوتی می زند مثل کاریکاتور چهره ی صادق هدایت که تکیه بر تضاد فرم هندسی صورت مثلثی و عینک گرد نویسنده ی معروف دارد و به نوعی پیش درآمد تجربیات جالب و متکامل حسین صافی در تاکید برخطوط و اشکال هندسی تشکیل دهنده ی صورت است. مجموعه آثار چهره ی عبدی از شعرا و نویسندگان در دومین دوسالانه ی گرافیک ایران (1363) برنده ی جایزه ی ویژه ی هیأت داوران شد.
یکی دیگر از تجربیات مؤفق این هنرمند استفاده از طراحی کارتون در “تبلیغات” است. او کاراکترهای متنوعی برای شرکت های دولتی و خصوصی طراحی کرده که چند تایشان مثل “آقای ایمنی” برای شرکت ملی گاز و “آقای پاکشو” برای شرکت گلرنگ در خاطر بسیاری مانده است.
تماشای آثار عبدی مثل دیدن فیلمی از مایکل کورتیز یا سموئل فولر است، هنرمندانی که سر و صدای غول هایی مثل فورد و هیچکاک را نداشتند اما هرکدام از آثارشان نمایشگر تسلط هنرمندی بی ادعا بر مدیوم خود است و لذتی خالص، نصیب مخاطب می کند.