مأموران گشت ارشاد در میدان هفت تیر در حال تذکر به تعدادی از افراد بدحجاب بودند که یکی از مأموران متوجه فیلمبرداری دختر جوانی از طریق تلفن همراه از این صحنه شد و از وی درخواست کرد تا برای ارائه توضیحات به همراه عوامل گشت به مقر پلیس بیاید. مقاومت فرد مورد نظر برای اعزام به پایگاه پلیس باعث بروز درگیری فیزیکی بین مأموران زن و دختر مورد نظر شد که این امر تجمع مردم را در پی داشت.»
سرهنگ مهدی احمدی در گفتوگو با فارس در خصوص چگونگی جزئیات حادثه به وقوع پیوسته در میدان هفت تیر تهران چنین توضیح داده است.
من هم چند توضیح دارم:
مأموران نیروی انتظامی، مأموریت خود را در مقابله با آنچه «بدحجابی» مینامند در باره شهروندان و در برابر دیدگان شهروندان انجام میدهند. بر اجرای این مأموریتها نه مهر محرمانه خورده است، نه میتوان انجام این مأموریتها را طبقهبندی کرد و نه تعیین قلمرو «عکسبرداری ممنوع» در باره آنها امکانپذیر است. یعنی اینکه حتی با توسل به قانون هم نمیتوان ممنوعیت عکسبرداری، فیلمبرداری و تهیه گزارش از چنین مأموریتهایی را، که آشکارا در برابر دیدگان عموم انجام میشوند، توجیه و اجرا کرد.
شهروند را کسی تعریف کردهاند که به مسائل جامعه پیرامون خود علاقهمند و نسبت به آنها آگاه است و به همین دلیل هم در یافتن و حل مسائل مشترک اجتماعی کوشاست. یعنی اینکه نه میتوان شهروندان را از آگاه شدن و آگاه کردن منع کرد و نه چنین منعی فایدهای برای منعکنندگان دارد.
روزنامهنگاری شهروندی پدیدهای شگفتانگیز است؛ میلیونها انسان که بالقوه قادرند آنچه را میبینند گزارش و مخابره کنند. میخواهند دختری را که از یک صحنه فیلمبرداری میکرده به پایگاه پلیس «اعزام کنند»، یک روزنامهنگار شهروند از همین ماجرا عکس و شهروند روزنامهنگار دیگر فیلم میگیرد و آن را به سراسر دنیا مخابره میکنند. یعنی اینکه جهان بسیار تغییر کرده است.
«درگیری فیزیکی بین مأموران زن و دختر مورد نظر تجمع مردم را در پی داشت». این یک گزاره درست، اما ناقص است. خبر کامل چنین است: این درگیری، صورت خونآلود و زخمی یک انسان را در برابر دیدگان ایرانیان و جهانیان قرار داد.
منبع: سایت رسانه ها و آزادی اطلاعات