آیا دولت قربانی نظام خواهد شد؟

نویسنده

حسن موحد

مجموعه فشارهای بین المللی ناشی از بحران هسته ای، نابسامانی های اقتصادی حاصل عملکرد اقتصادی دولت، و تنش های سیاسی ایجاد شده در داخل حکومت بر اثر خط مشی بی اعتنای احمدی نژاد نسبت به سایر جریانات محافظه کار، بسیاری از نیروهای معتقد به نظام جمهوری اسلامی ایران را به فکر چاره جویی برای وضعیت پیچیده موجود انداخته است.

در بعد اقتصادی، آنچنانکه اکونومیست در تازه‌ترین گزارش خود پیش‌‌بینی کرده، از سال 2006 رشد اقتصادی ایران روی نوار نزولی قرار گرفته و در سال 2007 به 4 و 6 دهم درصد می‌رسد.

رشد اقتصادی ایران برای سال‌های 2008 تا 2011 به ترتیب 4، 3 و 6 دهم، 3 و4 دهم و 3 و 3 دهم درصد پیش‌بینی شده است. ‌ میزان تورم کالا‌های مصرفی در سال 2006 نیز15 و 8 دهم درصد برآورد شده است و این رقم در سال 2007 به 16 درصد افزایش خواهد یافت. نرخ تورم در سال‌های 2008 تا 2011 نیز به ترتیب 15 و 5، 15، 15 و 14 و 8 دهم درصد پیش‌بینی شده است. ‌تراز حساب‌های جاری ایران در سال 2006 معادل 5 و 7 درصد تولید ناخالص داخلی ایران در این سال بوده است. بر اساس پیش‌بینی اکونومیست این رقم در سال‌های 2007 و 2008 کماکان مثبت و به ترتیب معادل 3 و 1 درصد تولید ناخالص داخلی خواهد بود، اما از سال 2009 تراز حساب‌های جاری ایران منفی خواهد شد و در سال 2009 به منفی 8 دهم درصد می‌رسد. این رقم در سال‌های 2010 و 2011 به ترتیب به منفی 2 ممیز 2 ، و منفی 3 ممیز2 دهم درصد می‌رسد.


آمارهایی که در روزهای اخیر از سوی بانک مرکزی منتشر شده اند، نشان می دهد، که نرخ تورم به بیش از 12 درصد رسیده است، و پیش بینی هم می شود که باید در انتظار بالا رفتن نرخ تورم باشیم. پاره ای از اقتصاد دانان مستقل عقیده دارند، که نرخ واقعی تورم، بالاتر از نرخی است، که دولت محمود احمدی نژاد ارائه می کند، و در این ارتباط، به گرانی قابل ملاحظه اغلب اجناس و کالاهای روزمره مورد استفاده مردم اشاره می کنند

نگرانی های اقتصادی - هسته ای

شاید نگرانی های ناشی از شرایط اقتصادی است که به زعم روزنامه “تهران امروز” دیپلماسی هسته‌ای ایران در مسکو و مونیخ جهت رسیدن به توافقی چند ضلعی در قالبی تلفیقی از طرح البرادعی و پیشنهاد روسیه، با اندکی اصلاح و در چارچوب توافقات پیشین لاریجانی ـ سولانا، قوت بخشیده است.

برخی معتقدند که دیپلماسی هسته ای جدید ایران، بیشتر ناشی از تحرکات بین المللی است که براساس آن آژانس بین المللی انرژی اتمی بعضی از کمک های فنی خود را به ایران معلق ساخته و تهران را برای پنهان کردن بعضی فعالیت های اتمی مشخص و کوتاهی در پاسخ دادن به بعضی پرسش ها در باره برنامه اتمی خود مورد انتقاد قرار داده است.

تحرکات اخیر دیپلماتیک ایران همزمان با انتشار اخباری صورت گرفته که حاکی از افزایش تحرک جنگ طلبان آمریکایی دارد. برخی مقامات ارشد دفاعی آمریکا مدعی شده اند بمب های به کار رفته علیه نیروهای آمریکایی به دستور دولت ایران برای افراطیون در عراق فرستاده شده اند که طی استفاده ازآن ها دست کم صد وهفتاد سرباز ائتلاف در عراق از سال ۲۰۰۴ به بعد از بین رفته اند. آنها سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را مسئول شناخته اند.

این اتهامات در شرایطی اعلام می شد که همزمان با برگزاری کنفرانس امنیت جهانی مونیخ، حجم بزرگی از اخبار و تصاویر مربوط به کشته شدن سربازان امریکایی با سلاح های ساخت ایران و کارت عضویت یکی از افسران سپاه با عکس وی منتشر شدند.

سخنرانی شدیداللحن صدراعظم آلمان که بتازگی از خلیج فارس و دیدار با رهبران عرب منطقه بازگشته علیه دولت ایران، همزمان با ورود علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت جمهوری اسلامی و همراهانش به کنفرانس - با تاکید براین که ایران بدون هیچ دوز و کلکی باید قطعنامه شورای امنیت را بپذیرد- فشار بر روی دیپلمات های ایرانی حاضر در مونیخ را مضاعف کرد. نیویورک تایمز و واشنگتن تایمز طی اخبار و گزارش هایی، عملا حوادث وتحولات عراق را به ایران پیوند زده و آمریکا را درحال جنگ در دو جبهه نشان دادند. سناتور امریکایی “اسکلتون”، رئیس کمیته تسلیحات امریکا در سنای این کشور نیز، خواهان واکنش دیپلماتیک در مرحله اول و هر واکنش دیگری از جانب کاخ سفید در مرحله بعدی شد.

در همین راستا، سایت “یو.اس.ای.تودی” عکس های سلاح های کشف شده ساخت ایران درعراق را به همراه نقشه انتقال اسلحه از ایران به عراق منتشر کرد. سایت مذکور مدعی شد: “شواهد زیادی نشانگر پشتیبانی ایران از گروه‌های رادیکال شیعی و همچنین آموزش و حمایت آنها درعراق است. سپاه قدس تروریست‌ها را زیر نظر خود آموزش داده و پول و انواع تسلیحات در اختیارشان می گذارد. طی شصت روز گذشته ایرانی ها و عراقی های بازداشت شده اعتراف کرده اند که ایران شبهه نظامیان عراقی را مورد حمایت مالی و تسلیحاتی خود قرار داده است.”

رویکرد احتیاط آمیز احمدی نژاد؟

به نظر می رسد مجموعه تحولات هفته های اخیر، از احمدی نژاد تندرو، فردی محتاط تر ساخته است. او خبر خوش اتمی وعده داده شده را در جشن سالگرد انقلاب ایران مطرح نکرد که شاید نشان از آن داشت که او نیز می داند باید در چارچوب مذاکرات ولایتی درمسکو و لاریجانی درمونیخ حرکت کند. برخی منابع معتقدند که گفت و گوهای ولایتی در مسکو، حول نظر مثبت ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه، به پیشنهاد محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بین الملل انرژی اتمی، برای حل بحران اتمی جمهوری اسلامی ایران بوده است. البرادعی پیشنهاد کرده است که تهران، فعالیت اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد، تحریم های خود علیه ایران را به حال تعلیق در آورند. وی در عین حال، تاکید داشته که طرفین برای یافتن راه حلی درزمینه برنامه اتمی با یکدیگر مذاکره کنند. دراین میان هرچند پوتین در کنفرانس مونیخ به شدت نسبت به بلند پروازی آمریکا حمله کرد ولی سیاست های ایران را حول عدم تعلیق غنی سازی زیر سوال برد.

در چنین شرایطی است که آیت الله العظمی منتظری می گوید: “فشارهای بین المللی برسربحث انرژی هسته ای یکی از عوامل ایجاد مشکلات اقتصادی شده است. ما هم اعتقاد داریم که انرژی هسته ای حق ما است، اما آیا ما حق وحقوق دیگری نداریم که برسرآن این همه هزینه بپردازیم؟ ما نباید با شعارهای تند و بدون پشتوانه، دیگر کشورها را علیه خود تحریک کنیم. تندرویه ا به ضرر ملت وکشور است ودودش در چشم مردم می رود. باید در بحران ازهمه ظرفیت های، نخبگان، ‌واهل بصیرت استفاده کرد.”

گفته می شود اکبر هاشمی رفسنجانی در سفر اخیر به قم شرایط حساس کشوررا با مراجع تقلید درمیان گذاشته است؛ آن هم در حالی که رییس جمهور ایران احمدی نژاد به دلیل برخورد با مراجع برسر مسایل مختلف قادرنشده راه قم را درپیش گرفته تا حمایت آنان را کسب کند. این موضوعی بود که روزنامه حزب الله به صراحت به آن اشاره کرد. هاشمی رفسنجانی درسخنانی در سیمای جمهوری اسلامی که خاطرات دوران انقلاب را بازگو می کرد از برکناری بنی صدر از ریاست جمهوری سخن گفت، به نحوی که برخی ناظران از آن بوی شبیه سازی شرایط فعلی ایران را استشمام کردند. وی گفت: “مساله بنی‌صدر از مواردی بود که بین ما و حضرت امام اختلاف نظر پیش آمد، نه این که بنی‌صدر را آدم صالحی نمی‌دانستیم؛ بنی صدر از همرزمان ما بود، وقتی هم که به ایران آمد، ما وی را وارد شورای انقلاب کردیم؛ اما در این مدتی که با آقای بنی‌صدر کار کرده بودیم، به این نتیجه رسیده بودیم که وی برای ریاست جمهوری مناسب نیست …”

آیا سران حکوت ایران همین نزاع را برسر دولت کنونی ایران دارند؟ روزنامه حزب‌الله در سرمقاله خود با توصیف شرایط امروزین کشور و حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن به دولت احمدی نژاد حمله کرد و نوشت: “به هیچ‌وجه نباید این حماسه حضور به معنی مهر تاییدی بر تمامی اقدامات و تصمیمات اجرایی و وضعیت موجود در کشور ترجمه شود و هیچ مدیر و مسوولی حق ندارد مصادره به مطلوب کند و این اجتماع عظیم مردم را پشتوانه تمامی تصمیمات خود بداند و برای اثبات رضایت مردم از عملکرد خود و نهاد مربوطه به این حضور میلیونی استناد کند… در این راهپیمایی اصل نظام بار دیگر مورد تایید قرار می‌گیرد و این بار شرمندگی مقامات و مدیران کشور را که کلید معضلات معیشتی مردم در دستان آنهاست، بیشتر می‌کند، آنگاه که مشاهده می‌کنند تعداد بسیاری از اقشار ضعیف و متوسط جامعه در حالی که با معضلات و گرفتاری‌های بسیاری همچون گرانی مسکن، ارزاق عمومی و… دست و پنجه نرم می‌کنند، با این حال شور انقلابی خود را حفظ کرده و با مشتان گره کرده در روز 22 بهمن به سیل خروشان مردمی می‌پیوندند و از اساس این انقلاب حمایت می‌کنند.”

آیا دولت تحت کنترل “مدیران و مسوولان” احمدی نژاد، سرانجام برای حفظ “اساس انقلاب” قربانی خواهد شد؟