انقلاب کم هزینه

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

آیت الله مصباح یزدی گفت “انقلاب ۵۷ کم هزینه و هدیه خداوند بود.” البته که کم هزینه بود، در واقع برای آقای مصباح نه تنها هیچ هزینه ای نداشت، بلکه باعث شد درآمدش حداقل یک میلیون برابر شود، هزینه ای که داشت برای مردم ایران بود که داریم می پردازیم. برای یادآوری بیشتر بخشی از هزینه ها و درآمدهای انقلاب سال ۱۳۵۷ را در زیر تقدیم می کنیم.

قبل از انقلاب مردم حقوق کمی می گرفتند، با نصفش اجاره می دادن و با نصفش زندگی می کردند، حالا مردم یک عالمه پول می گیرن که باهاش نصف اجاره خونه شون رو می دن و برای دادن بقیه اجاره خونه دست می کنن توی جیب بغلی شون.

قبل از انقلاب یک پادشاه خوش تیپ داشتیم که ۹۸ درصد قدرت را در اختیار داشت، حالا یک رهبر داغون داریم که ۹۹ درصد قدرت را در اختیار دارد.

قبل از انقلاب از هر ده هزار نفر پنج نفر زندان می رفتند و وقتی از زندان آزاد می شدند، باید ساعتها توضیح می دادند تا مردم بپذیرند که اون زندانی جنایتکار نیست. بعد از انقلاب از هر ده هزار نفر ۳۵ نفر زندانی می شن و وقتی دستگیر می شن حکومت باید ساعتها توضیح بده تا ثابت کنه اون زندانی مقصره.

برای این انقلاب خیلی کم هزینه دادیم، در طول ۳۶ سال ارزش پول مون ۵۰۰ برابر کم شد، خدایا واقعا چقدر به ما لطف داشتی که کاری کردی که درآمد مصباح که بطور طبیعی باید به اندازه یک معلم فلسفه دبیرستان باشه به اندازه یکی از رهبران کشورهای منطقه است. بیخودی نیست که اینقدر ایشون اصرار می کنه که انقلاب هیچ هزینه ای نداشته.

قبل از انقلاب مردم توی خونه هاشون پیژاما می پوشیدند و توی خیابون کراوات می زدند، حالا مردم با پیژاما می رن سر کار و توخونه هاشون کراوات می زنند.

قبل از انقلاب هشت هزار فاحشه وجود داشت که شناسنامه داشتن، شغل و کارشون معلوم بود و خیلی هم بدبخت و بیچاره بودن. حالا صدها هزار زن در کشور زندگی می کنند که معلوم نیست فاحشه هستند، نیستند، هر سال هم که از پیروزی انقلاب می گذره، سن فاحشه کمتر می شه، فعلا که رسیده به سیزده و چهارده سال.

قبل از انقلاب مردم توی خونه نماز می خوندن و توی خیابون می رفتن دیسکو، حالا توی خونه پارتی می دن و توی خیابون نماز می خونن.

قبل از انقلاب یک پایتخت به اسم تهران داشتیم که معمولا سی چهل درصد اتفاقات بزرگ توش می افتاد و ده پونزده تا شهر مهم داشتیم مثل اهواز، آبادان، شیراز، مشهد، تبریز، کرمان، یزد، اصفهان، همدان، سنندج، کرمانشاه که در همه اون های زندگی اجتماعی شهری جاری بود و یک ابرقو داشتیم که هر وقت می خواستیم بگیم یک جایی نقطه دورافتاده است و هیچ کس ازش خبرنداره، می گفتیم ابرقو. حالا به لطف انقلاب یک پایتخت داریم به اسم تهران که همه اتفاقات کشور در همون می افته و جز اصفهان و مشهد و شیراز که گاهی امام جمعه اش گاف می کنه یا روی مردمش اسید می پاشن، دیگه کسی اسم یزد و اهواز و آبادان رو سالهاست نشنیده. نه که این شهرها وجود نداره، مهم اینکه این شهرها همه شدن ابرقو، این هم مهم ترین تولید انقلاب ایران یعنی تولید نقاط دورافتاده.

قبل از انقلاب مردم همیشه امیدوار بودند که در بدترین حالت امام زمان می آد و مشکلات مردم حل می شه، حالا مردم آرزو می کنند نایب امام زمان برای همیشه بره تا مشکلات مردم حل بشه.

البته انقلاب اسلامی هرچی اشکال داشت در زمینه تولید جمعیت تاثیر بزرگی داشت. قبل از انقلاب نصف مردم در روستاها و نصف مردم در شهرها زندگی می کردند. امروز سی درصد مردم در روستاها زندگی می کنند و شصت درصد مردم در شهرها، ده درصد مردم هم در لوس آنجلس، لندن، استکهلم، آمستردام، برلین، دوبی، استانبول، پاریس و جمعیت ایرانیان شهر لوس آنجلس از بعضی شهرهای ایران بیشتره.

قبل از انقلاب اگر کسی موفق نمی شد وارد دانشگاههای ایران بشه می رفت به دانشگاههای جهان و بعد از چهار یا شش یا هفت سال درس خوندن برمی گشت و در دانشگاه یا سیستم اداری مشغول به کار می شد. بعد از انقلاب از هر صد نفری که از دانشگاه فارغ التحصیل می شن و معدل خوبی می آرن، هر کسی که نتونه بره به دانشگاههای آمریکا و فرانسه می مونه در ایران و در دانشگاه فعالیت می کنه و می ره زندان و در می آد، هشتاد درصد دانشجوهای درجه یک هم که می رن آمریکا و گاهی اروپا و بعد از فارغ التحصیل شدن می شن مدیر موسسات بین المللی یا استاد دانشگاههای جهان و از هر ده تاشون سالی دو نفر برمی گردن یک ماه می رن ایران مهمونی و دوباره برمی گردن می رن کشور جدیدشون.

قبل از انقلاب دانشجوهایی که می رفتن خارج درس بخونن بعد از چهار سال برمی گشتن ایران کار می کردن و هر سال یک هفته به عنوان توریست می رفتن خارج تجدید خاطره کنن و دوباره می اومدن کشورشون. بعد از انقلاب دانشجوهایی که می رن خارج درس بخونن، بعد از ده سال به عنوان توریست برمی گردن ایران و تجدید خاطره می کنن و سریع برمی گردن آمریکا تا مرخصی شون تموم نشده.

قبل از انقلاب تعداد فارغ التحصیل دانشگاههای کشور از هر ده نفر یکی بود که معمولا همه بهش احترام می گذاشتند و غالبا دولت برای کار جذبش می کرد. بعد از انقلاب از هر ده نفر سه نفر فارع التحصیل دانشگاه داریم که از وقتی وارد دانشگاه می شن یا به خوابگاه شون حمله می شه یا ستاره دار می شن یا تا آخر عمرشون سالی یک ماه می رن دانشگاه اوین.

قبل از انقلاب زنان وارد حکومت می شدند که برای حفظ حقوق زنان مبارزه کنند و اگر زنی می خواست حجاب خودش رو حفظ کنه در هیچ اداره ای کار نمی کرد، بعد از انقلاب اگر زنی بخواد جلوی آزادی زنان رو بگیره حتما باید وارد حکومت بشه و اگر نخواد حجابش رو حفظ کنه باید کار دولتی رو ببوسه و بگذاره کنار.

قبل از انقلاب دخترها و پسرها غالبا با هم نامزد می کردند و بعد از شش هفت ماه که با هم آشنا می شدن یا از هم خوششون می اومد که جشن ازدواج می گرفتن و با هم ازدواج می کردن یا خوششون نمی اومد که ازدواج نمی کردن. الآن دخترها و پسرها اول با هم شش هفت ماه ازدواج می کنن تا همدیگه رو بشناسن، اگه از هم خوششون نیاد که جشن طلاق می گیرن و جدا می شن و اگه خوششون بیاد که ادامه می دن.

در گذشته مردم هر وقت یک روحانی رو می دیدن بهش احترام می گذاشتند، مگر اینکه یک چیز بدی ازش دیده باشن که بهش بدبین بشن، بعد از انقلاب مردم وقتی یک روحانی می بینن حتما بهش دو تا متلک می گن، مگر اینکه یک چیز خوبی ازش دیده باشن و مثل منتظری و کروبی و خاتمی مردم بهش اعتماد داشته باشن.

قبل از انقلاب آدمهایی که حوصله سیاست رو نداشتند می رفتن سراغ موسیقی و سینما و فلسفه و هنر و این جور چیزها، بعد از انقلاب افرادی که می رن سراغ سیاست معمولا وقت شون یا با سینما می گذره یا موسیقی و فلسفه و هنر و این جور چیزها.

قبل از انقلاب از هر ده ایرانی فقط یکی پاسپورت می گرفت و زمانی پاسپورت می گرفت که قرار بود مثلا برای تحصیل یا عمل جراحی خاصی از ایران بره بیرون و وقتی هم پاسپورت می گرفت یعنی برای رفتن به پنجاه درصد کشورهای دنیا ویزا لازم نیست. بعد از انقلاب هر ایرانی فقط وقتی پاسپورت نمی گیرد که ممنوع الخروج باشد، و وقتی هم پاسپورت ایرانی داشته باشند برای رفتن به هر درودهاتی حتما باید ویزا بگیرند. در خیلی از موارد حتی اگر یک متولد ایران پاسپورت آمریکایی هم داشته باشد فقط بخاطر اینکه ایرانی است دردسر پیدا می کند، حتی در خود آمریکا و حتی در خود ایران.

قبل از انقلاب وقتی امیر امارات یا بحرین به شیراز می رفت، استاندار فارس از او استقبال می کرد. بعد از انقلاب وقتی احمدی نژاد به برزیل رفت، پلیس برزیل تنها مقام دولتی بود که در طول سفرش او را دید.

قبل از انقلاب ۹۰ درصد مردم اهل سیاست نبودند، آنها همه آزادی های فردی و اجتماعی را داشتند جز آزادی سیاسی، بعد از انقلاب هفتاد درصد مردم سیاسی شدند و سعی کردند با انقلاب آزادی سیاسی را هم به دست بیاورند، در نتیجه هم آزادی سیاسی را به دست نیاوردند و هم آزادی های دیگر را از دست دادند. قبل از انقلاب مردم نمی توانستند رئیس جمهور انتخاب کنند، بعد از انقلاب مردم شلوار خودشان را هم نمی توانستند انتخاب کنند.

قبل از انقلاب در ایران استقلال سیاسی وجود نداشت، ایران مجبور بود اغلب کالاهای مورد نیازش را از آمریکا وارد کند و اگر نمی خواست یا باید از شوروی وارد می کرد یا اروپا، بعد از انقلاب ما مستقل شدیم و دیگر نیازی نداشتیم از آمریکا کالا وارد کنیم، در واقع حتی اگر می خواستیم هم نمی توانستیم لوازم یدکی هواپیما یا خیلی چیزهای دیگر را از آن کشور وارد کنیم. در نتیجه مستقل شدیم و همین امسال اینقدر مستقل شدیم که مجبوریم حدود پنجاه درصد کالاها را از چین وارد کنیم. یعنی قبل از انقلاب مجبور بودیم از بهترین تولید کننده کالا وارد کنیم، حالا با اختیار خودمان آشغالهای چینی را وارد می کنیم، وگرنه باید آشغال تر های ترکیه و برزیل را بیاوریم.

قبل از انقلاب مردم ایران در کافه ها و بار ها و کاباره ها مشروبات الکلی مثل آبجو مجیدیه و عرق کشمش یا ودکا و ویسکی می خوردند، معمولا هم فقط مردها می خوردند و کمتر در مهمانی های خانوادگی مشروب می خوردند. بعد از انقلاب مردم در خانه ها مشروب می خورند و بجز عرق سگی و الکل سفید انواع کنیاک و ودکا و ویسکی را هم می خورند. فعلا در ایران سالانه دویست میلیون لیتر مشروب مصرف می شود و الحمدالله در این زمینه نیز رکورددار جهان اسلام هستیم.

در انقلاب اسلامی سه هدف بزرگ مورد حمله انقلابیون بود، سینماها، بانک ها و مشروب فروشی ها که همیشه به آنها حمله می شد، بعد از انقلاب سینمای ایران تبدیل به یکی از مهم ترین تولید کنندگان فیلم جهان شد، بهره بانکی امن ترین و مهم ترین درآمد اقتصادی ناشی از پول شد و مصرف مشروبات الکلی بطور دائمی حفظ شد، در عوض قصد داشت به سه چیز برسد، دیندار کردن مردم، مبارزه با ظلم و مبارزه با فساد، در نتیجه مردم از دین بیزار شدند، تعداد زندانیان و کشتگان سیاسی بیشتر شد و ایران رکورددار مصرف پورنوگرافی در اینترنت شد.