جلسه مشترک روز سه شنبه کشورهای عضو دائم شورای امنیت بعلاوه آلمان -موسوم به گروه 1+5 - با کشورهای عرب منطقه در نیویورک اقدامی است بی سابقه که بمنظور مقابله موثرتر از پیش با برنامه های توسعه اتمی ایران صورت میگیرد. این نخستین بار است که کشورهای عرب منطقه خاورمیانه طی یک گردهمائی سیاسی معتبر جهانی، به صف آرائی مشترک و آشکار در برابر برنامه های اتمی ایران مبادرت میورزند.
علیرغم تاثیر پذیری مستقیم امنیت ملی کشورهای منطقه از نتایج تبدیل شدن ایران به یک قدرت اتمی، مخالفت آشکار کشورهای منطقه با ادامه این برنامه تاکنون محدود به اسرائیل بوده است. اجلاس روز سه شنبه در نیویورک کشورهای عرب را نیز در کنار اسراییل و در تقابل با این برنامه قرار داده است.
بی تردید کشورهای عرب منطقه بخصوص مصر و عربستان سعودی همچون اسراییل همواره نگران عدم توازن قدرت در منطقه بعد از دست یابی ایران به قدرت اتمی بوده اند ولی از ابراز نگرانی آشکار در این زمینه مگر با اشاره به مسائل محیط زیستی خود داری میورزیدند. نگرانی های کشور های منطقه در این زمینه بیشتر طی تماسهای دوجانبه آنها با قدرت های جهانی صورت میگرفت و در نتیجه انعکاس رسمی نمی یافت. ایران نیز با استفاده از سکوت نسبی کشورهای عرب منطقه همواره به این نکته اشاره داشت که ”کشورهای مسلمان منطقه از برنامه صلح آمیز اتمی ایران حمایت میکنند”.
در حقیقت اعراب خاورمیانه – بجز دولت مصر که هر از گاهی نسبت به امکان اتمی شدن ایران هشدار داده است- تاکنون از طرح آشکار امکان تبدیل شدن ایران به یک قدرت اتمی طفره میرفتند. در عین حال و در راه برابری و یا مقابله با این امکان بالقوه نیز از تمامی امکانات خود بهره میگرفتند. مشارکت عربستان در برنامه های تسلیحاتی پاکستان و کمکهای مالی آن کشور در جهت توسعه برنامه های اتمی و موشکی اسلام آباد با هدف بهره گیری غیر مستقیم از همکاری های متقابل آن کشور در آینده و همچنین تلاش عربستان برای در اختیار گرفتن توان مستقل موشکی و خریداری موشکهای بالستیک میا ن برد از چین طی سالهای اخیر، از جمله نشانه های عزم ریاض برای رقابت ومقابله با توان نظامی رو به افزایش تهران است.
انتظار میرود که اجلاس کشورهای عرب و اعضاء گروه 1+ 5 در نیویورک به اجماع منطقه ای تازه ای علیه ایران بیانجامد. با توجه به فاصله کوتاه اجلاس نیویورک بعد از انجام گفتگوهای چهار جانبه صلح خاورمیانه، بنظر میرسد که هدف عمده تلاشهای جاری، رسیدن به توافقهای گسترده تری در سطح خاورمیانه است که در نتیجه آن تعادل و تعامل بیشتر جایگزین تنشهای کهنه و جاری در منطقه بشود. برای رسیدن به توافقهای استراتژکی تازه در خاورمیانه، ضرورت رسیدگی به مسئله ایران و بخصوص مقابله با برنامه توسعه اتمی آن کشور اجتناب ناپذیر مینماید.
ابتکار برگزاری اجلاس نیویورک بنظر میرسد از سوی دولتهای غربی و بعد از اعلام آمادگی عربها برای شرکت موثر در آن صورت گرفته باشد. یکی از نشانه های این گمانه، اعلام رضایت کم رنگ روسیه برای شرکت در آن است و نه استقبال از آن. یکی از انگیزه های عمده این گرد همایی، رویارویی هماهنگ و مستقیم کشورهای عرب با نمایندگان روسیه است که شریک عمده برنامه های توسعه اتمی ایران محسوب میشود. روسیه بدلیل دارا بودن منافع گسترده اقتصادی در ایران وعقد قرار دادهای بزرگ صادرات نظامی و غیر نظامی از یک سو و از سوی دیگر اصرار بر ادامه از استفاده از کارت ایران برای پیشگیری از توسعه نفوذ امریکا در منطقه، تا کنون از اعمال فشارهای خرد کننده علیه تهران در هر زمینه ای ممانعت بعمل آورده است. ایفای این نقش تعدیل کنده از سوی روسیه در قبال تهران، مطابق اعتراف اخیر محمد البرادعی به شکست کلیه تلاشهایی انجامیده که در جهت متوقف کردن برنامه های اتمی ایران صورت گرفته است.
اجلاس نیویورک با توجه به مواضع شناخته شده مسکو در قبال تهران، میتواند به اعمال فشار های بیشتر اعراب بر مسکو بمنظور کاهش حمایت روسیه از تهران بیانجامد. روسیه دارای منافع گسترده در خاورمیانه است و یقینا لاورف، وزیر خارجه روسیه، در اجلاس نیویورک یکبار دیگر خواهد شنید که عدم حمایت از خواسته های اعراب در جهت افزایش فشار های اینده علیه ایران میتواند حفظ و یا توسعه منافع مسکو را در کشورهای عرب منطقه با مانع روبرو سازد.
اگرچه انتظار نمیرود که اجلاس نیویورک به تغییرات یکشبه در جهت متوقف کردن برنامه اتمی ایران بیانجامد، در عین حال اجلاس یاد شده میتواند زمینه هماهنگی های بیشتری را مابین کشورهای خاورمیانه و اعضاء دائمی شورای امنیت فراهم سازد. این هماهنگی ها که برنامه فراگیرصلح خاورمیانه را نیز مد نظر دارد میتواند حداقل به انزوای سیاسی بیشتر ایران در منطقه بیانجامد. با توجه به تغییر دولت در امریکا نتایج این صف بندی های تازه علیه ایران را میباید بعداز 20 ژانویه سال آینده مسیحی که اوباما قدرت را در واشنگتن بدست میگیرد شاهد بود.