گفت وگو♦ تلویزیون

نویسنده
مهدی کیانیان

‏پای صحبت های دو بازیگر نسل بعد از انقلاب نشسته ایم: دانیال حکیمی و مریم بوبانی… که هر دو از بازیگران ‏شاخص سریال های تلویزیونی هستند. اولی از تئاتر آمده و هراسی از بازی در نقش های متفاوت ندارد و مورد ‏توجه اصحاب نقد است و دومی که بازیگری با استعدادی است که اگر قدر توانایی های خود را بداند و در انتخاب ‏هایش دقت بیشتری به خرج دهد، می تواند جزو بازیگران تاثیرگذار سینما و تلویزیون ما باشد…‏

daniel1.jpg

گفت و گو با دانیال حکیمی

عاشق تجربه کردن هستم

دانیال حکیمی بازیگری را از تئاتر آغاز و پله به پله مراحل پیشرفت را طی کرد. طی سال ها بازی در مجموعه ‏های تلویزیونی، تجربه بازی در نقش های مختلف را تجربه کرد. از او هم اکنون دو مجموعه “ ترانه مادری” به ‏کارگردانی حسین سهیلی زاده و” مرگ تدریجی یک رویا” به کارگردانی فریدون جیرانی در حال پخش است. ‏حکیمی در این دو مجموعه دو بازی کاملا متفاوت را از خود ارائه داده است. در مجموعه اول، نقشی منفی را ‏برعهده دارد ولی در دومی نقشی مثبت و درون گرا را برعهده دارد. به این بهانه پای حرف های او نشسته ایم…‏

شما کار خود را از تئاتر آغاز کردید. چقدر تجربه سالیان حضورتان در عرصه تئاتر به بازی هایتان ‏در تصویر کمک کرده است؟

یکی از نکاتی که همیشه به آن افتخار می کنم و به آن می بالم شروع فعالیتم به عنوان بازیگر از تئاتر است. وقتی ‏شما به عنوان بازیگر کارتان را از تئاتر شروع می کنید، مدام درحال تغییر و تحول و کار بر روی خود هستید. ‏بازیگر تئاتر علاوه بر ارتباط زنده با مخاطب، باید همیشه از آمادگی کافی برای اجراها برخوردار باشد. این ‏تمرین و ممارست مداوم برای بازیگری که حالا می خواهد در عرصه تصویر فعالیت کند، بسیار مثمر ثمر است. ‏کلنجار رفتن با آثار فاخر دنیا، از بازیگر تئاتر شخصی را می سازد که در برخورد با فیلمنامه های رئالیستی می ‏تواند، تحلیل جامع و درستی از شخصیت ارائه دهد. ‏

یعنی اعتقاد دارید بازیگری که پیشنیه تئاتری ندارد، در نقش آفرینی اش دچار مشکل بیشتری نسبت به ‏بازیگری با پیشنیه تئاتری می شود؟

ببینید، منظورم این نیست. من اعتقاد دارم، این وادی می تواند به بازیگر کمک بیشتری به بازیگر بکند. حال آنکه ‏ما الان هم بازیگرانی را داریم که سابقه تئاتری ندارند اما خیلی خوب و مسلط به ایفای نقش هایشان می پردازند. ‏

daniel2.jpg


اگر موافق باشید برویم سراغ مجموعه “ مرگ تدریجی یک رویا” و نقش شما در این سریال، چه شد ‏که بازی در نقش حامد “ استاد دانشگاه ” را پذیرفتید ؟

وقتی فیلمنامه را به من دادند و آن را خواندم. اولین چیزی که از شخصیت حامد من را جذب کرد این دوگانه بودن ‏و مردد بودن این شخصیت بود. حامد استاد دانشگاهی ست که بسیار منطقی و روشن با جریانی به نام مدرنیته ‏برخورد می کند، اما چون دریک خانواده سنتی بزرگ شده است. نگاهش گاهی دچار تشتت و تضاد می شود. او ‏حتی در برخورد با همسرش هم دچار این نوسان است. اتفاقا همین عامل یکی از عوامل اصلی پیشبرنده داستان ‏است، چون حامد می داند که موفقیت همسرش و رفتن او به خارج یک واقعیت است، اما نمی داند چگونه با این ‏پدیده برخورد کند. اگر هم به زعم خود برخورد می کند، برخوردش سنتی است. ‏

برای رسیدن به نقش حامد به نظر می رسد بیشتر از داشته های قبلی تان استفاده کرده اید تا به سراغ ‏پدیده های بیرونی بروید؟

تا حدی با صحبت تان موافقم. اما نکاتی درباره شخصیت حامد بود که نیاز به دیدن و تحقیق داشت. مثلا یکی از ‏این نکات روش تدریس یک استاد دانشگاه و گفته هایی بود که حامد درباره آنها صحبت می کرد. چون حامد ‏شخصیتی است که به ادبیات داستانی ایران تسلط خوبی دارد، باید به عنوان بازیگر اطلاعات خود را در این زمینه ‏افزایش می دادم. در طول پیش تولید و هنگام فیلمبرداری تعداد زیادی داستان کوتاه و بلند را که فکر می کردم به ‏بازیم کمک می کند، می خواندم. حال اینکه چقدر در القای شخصیت یک استاد دانشگاه موفق بوده ام، نمی دانم. ‏

آیا هم اکنون که مجموعه درحال پخش است از بازیتان خودتان رضایت دارید؟

من هیچگاه درباره خوب یا بد بودن بازی خودم نظ نمی دهم. بیشتر خودم را نقد می کنم و مثلا می گویم اگر این ‏صحنه را این جوری بازی می کردم، بهتر بود. ولی در برخوردی که با مردم در کوچه و خیابان دارم، فکر می ‏کنم تا حدی در ایفای نقش حامد موفق بوده ام. ‏

از شما درحال حاضر مجموعه “ ترانه مادری” هم درحال پخش است. آیا این تفاوت در انتخاب نقش ها ‏را دوست دارید و یا این امر کاملا اتفاقی است ؟

اتفاقی نیست. زیرا یکی از نکاتی که همیشه برایم جذاب بوده، ایفای نقش هایی است که تا به حال بازی نکرده ام. ‏وقتی که آقای سهیلی زاده فیلمنامه را به من دادند، نقش مهندس حسینی آنقدر برایم متفاوت بود که بازی درآن را ‏بپذیرم. اصولا من عاشق تجربه کردن هستم.‏

بازیگری که بیشتر او را در نقش زنان رنج دیده و متعلق به طبقه پایین جامعه دیده ایم. مریم بوبانی بازیگری با ‏استعدادی است که اگر قدر استعداد خود را بداند و در انتخاب هایش دقت بیشتری به خرج دهد، می تواند جزو ‏بازیگران تاثیرگذارسینما و تلویزیون باشد. ازویژگی های شاخص او در بازی، تمرکزمثال زدنی برحرکات و ‏میمیک و به کارگیری حس های گوناگون در یک لحظه است. وی هم اکنون سریال “آخرین دیدار” را زا شبکه ‏تهران در حال پخش دارد.‏

daniel3.jpg

گفت و گو با مریم بوبانی

نمی خواهم شفاف حرف بزنم !!

مخاطب شما را بیشتر در نقش هایی ازی ک طیف دیده است. به عنوان مثال : زنانی که مصیبت ‏فراوانی را در زندگی به دوش می کشند و یا ستم زیادی در حق آنها شده است. دلیل این همه شباهت میان نقش های ‏شما چیست ؟

به این شدت هم که شما می گویید، نیست. بخشی از این اتفاق به خاطر فیلمنامه هایی است که به من پیشنهاد می ‏شود. وقتی از میان فیلمنامه های رسیده، هیچ نقش متفاوتی نسبت به کارهای گذشته ام وجود ندارد، من برای ‏گذران زندگی و تامین مخارج، ناچارم یکی از آنها را که فکرمی کنم از بقیه بهتراست، انتخاب کنم. به همین دلیل ‏در بعضی از کارها این شباهت ها اجتناب ناپذیر است که ناگفته نماند شما این اتفاق را در کار دیگر دوستان هم ‏مشاهده می کنید. ‏

چه شد که نقش خانوم جان را در مجموعه “ آخرین دیدار” پذیرفتید ؟ آیا با نقش ارتباط خوبی ‏برقرارکردید و یا مسائل مالی دخیل بود؟

اگر از نقشی خوشم نیاید آن را بازی نمی کنم. البته قضیه مالی هم مهم هست اما در اولویت های بعدی قراردارد. ‏وقتی فیلمنامه آخرین دیدار را خواندم بسیار با خانوم جان احساس نزدیکی کردم. در واقع این زن نمود کامل ‏مادران پا به سن گذاشته ای است که در اقصی نقاط ایران زندگی می کنند. و به اعتقادات خود پایبند هستند. پایبندی ‏این زن نسبت به اعتقاداتش یکی ازدلایل اصلی من برای پذیرش این نقش بود. ‏

از نتیجه کار راضی هستید ؟

اگر بخواهید حقیقت را گفته باشم، نه خیلی. زیرا وقتی کار آغاز شد تمام گروه و من جمله بنده با تمام انرژی بر ‏سر کار حاضر شدیم و تمام هم و غم گروه ارائه کاری آبرومند و با کیفیت بود. اما متاسفانه بعضی مشکلات باعث ‏شد که گروه در مسیر دیگری حرکت کند و… البته متن اثر هم دارای ضعف های عمده ای در شخصیت پردازی ‏بود. ‏

در بازی اکثر بازیگران تصنع و یک نوع نمایشگری بیهوده مشاهده می شود که اثر مخربی بر ‏مجموعه گذاشته است. شما چقدر بر روی نقش خود اظهار نظر می کردید و رابطه تان با کارگردان چگونه ‏بود؟

ببینید، اکثربازیگرانی که در این کارایفای نقش می کردند از بازیگران بومی سمنان بودند. به غیر از یکی دو نفر. ‏من شخصا به عنوان بازیگر تمام تلاش خود را برای هر چه بهتر نشان دادن خانوم جان انجام دادم. سر صحنه ‏پیشنهادهایی هم به کارگردان در ارتباط با نقش می دادم که ایشان تعداد کمی از آنها را می پذیرفت! البته هرکس ‏در کارگردانی شیوه خاص خود را دارد، اما من فکرمی کنم این بده بستان های سرصحنه است که باعث می شود ‏کار قوام پیدا کند و شخصیت به درستی ساخته شود. ‏

آیا تصمیم ندارید تغییری در روند بازیگری خود به وجود بیاورید و از دریچه دیگری به این حرفه نگاه ‏کنید ؟

هیچ بازیگری از متفاوت بودن بدش نمی آید. این متفاوت بودن هم شرایطی دارد که بازیگر باید آنها را رعایت ‏کند. یکی از آنها فیلمنامه خوب و نقش پیشنهادی متفاوت است، دیگری بخش مالی قضیه است که بازیگر باید تامین ‏باشد که اگر از نقشی خوشش نیامد بتواند بر فرض یک سال هم کار نکند تا خودش انتخاب کند و مسائل بیشمار ‏دیگری که نمی خواهم به طور شفاف به آنها بپردازم. ‏

اگرنقشی که در کار بعدی به شما پیشنهاد می شود ازجنس خانوم جان باشد و شما نیازمالی هم داشته ‏باشید، باز هم آن را قبول می کنید ؟

نمی توانم کاردیگری جزقبول کردن انجام بدهم. زیرا من کاری به جز بازیگری بلد نیستم، و مجبور هستم برای ‏گذران زندگی کارکنم.‏