حل بحران؛ اینگونه؟‌

مجتبی واحدی
مجتبی واحدی

پس از انتخابات ریاست جمهوری، بحران ناشی از ادعاهای بحران‌ساز یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری علیـه مجمـوعه فعالان سیاسی کشور - جز خود و طــرفــدارانـش- وارد فـاز جـدیـدی شـد. حـامیـان همین کاندیدا، تلاش کردند شرایط را کاملا عادی جلوه دهند و خود او نیز با تحقیر مخالفان و منتقدان، مـوجـب شـعلـه‌ورتـر شدن بحران شد به طوری که تـعدادی از نمایندگان اصولگرای مجلس، اظهارات و اقدامات این مقام سرشناس را به بنزینی تشبیه کردند که بر روی آتش ریخته می‌شود.

 در این میان، افرادی تلاش کردند برای کاهش تنش‌ها، راهکارهایی بیندیشند امـا در شنـاسایی راهکارها و اجرایی کردن آنها نیز بی‌تدبیری‌ها، موج می‌زد. مقام وابسته به نهاد ناظر انتخابات، قبل از رسیدگی به شکایات کاندیداها، به صورت قطعی از “بی اثر بودن تخلفات بر نتایج انتخابات” سخن گفت و بعضی از اعضای هیئت حکمیت نیز قبل از آغاز حکمیت، کاندیداهای معترض را مورد حمله قرار دادند؛ اگرچه هر سه کاندیدای معترض، نسبت به بی‌طرفی اکثریت اعضای هیئت بازشماری آراء و حکمیت، ابراز تردید می‌کردند.

 در اوج این ماجراها، برخی از شخصیت‌های سرشناس جناح اصولگرا، تلاش کردند با موضع‌گیری‌های آرامش بخش، از حجم تنش‌ها بکاهند. البته برخی از اصلاح‌طلبان، به این تلاش‌ها خوش‌بین نبودند و بعضی از اظهارنظرهای ظاهرا بی‌طرفانه را مبتنی بر نوعی تقسیم وظیفه در میان اصولگرایان می‌دانستند. اما به هر حال، همین اقدامات نیم‌بند نیز موجب عصبانیت گروهی می‌شد که خود را پیروز بلامنازع عرصه رقابت می‌پنداشت و هر نوع حکمیت و پا در میانی را موجب کاهش سهم خود از متاع حکومت می‌دانست. عصبانیت‌ها که در روزهای نخست تنها دامان قالیباف، محسن رضایی و علی لاریجانی را گرفته بود کم کم نصیب عسگراولادی هم شد تا مشخص گردد تنها اصل غیرقابل خدشه‌ برای فراکسیون افراطی اصولگرایان، حفظ سهم صددرصدی از قدرت به هر قیمت است. اما عقلای جناح مـوسـوم بـه اصـولگـرا از پـا ننشستنـد زیرا به خوبی می‌دانستند که نه روش های فیزیکی برای “حذف” اصلاح‌طلبان، نتیجه‌بخش بوده است و نه روش‌های شیمیایی برای “حل” آنها. عقلای آن جناح همچنین از فضاسازی‌های رسانه‌ای برای استحاله بخشی از اصلاح طلبان یا القای استحاله آنها ناامید شدند.

از سوی دیگر، عده‌ای از اصولگرایان که از هوش سیـاسی بالاتری برخوردار هستند، به خوبی میزان نفوذ خود در جامعه و سهم واقعی ‌خویش از قدرت سیاسی را درک می‌کردند و لذا مایل بودند اصلاح‌طلبان “حضوری کنترل شده> در عرصه‌ سیاسی کشور داشته باشند تا این حضور به ترمزی برای بعضی فعالیت‌های هزینه‌ساز دولت تبدیل شود. فراکسیون دولتی اصولگرایان هم از یک سو به خوبی این نیازمندی اصولگرایان را درک می‌کرد و از سوی دیگر، از حضور اصلاح طلبان در عرصه سیاسی، احساس وحشت داشت ولذا بر تلاش خود برای تکمیل پروژه “حذف اصلاح‌طلبان به هر قیمت” می‌افزود. در این میان به نظر می‌رسد گسترش روزافزون حمایت‌های مردمی و پیوستن مستمر نخبگانی از طیف دانشگاهیان، ‌حوزویان و هنرمندان به جنبش اصلاحی موردنظر اصلاح‌طلبان، بار دیگر فراکسیون‌های مختلف اصولگرایان را کنار هم قرار داده است تا فعلا خطر “بازگشت اصلاح‌طلبان” را از سر بگذرانند و آنگاه برای اختلافات درون جناحی که در تمام چهارسال گذشته، در عرصه‌های مختلف “رُ خ” نموده است، تدبیری بیندیشند.

انتخاب سخنران برای مراسم روز سیزده آبان را می‌توان در همین راستا ارزیابی کرد. شخصیتی که نام او به عنوان سخنگوی اصولگرایان در مراسم سیزدهم آبان ماه اعلام شده، کسی است که در تحولات پس از انتخابات، شدیدترین موضع‌گیری‌ها را در خصوص اصلاح‌طلبان و رهبران آنها داشته و یک اظهارنظر او در خصـوص کهریزک نیز در میان دانشجویان، حسـاسیـت ‌بـرانگیـز شد. البته این مقام فرهنگی، روزنامه‌ها را به خاطر نحوه انعکاس سخنان خود مورد حمله قرار داد اما خود او به خوبی می‌داند که آنچه اظهارات اخیر را در کانون توجهات قرار داد مجموعه موضع‌گیری‌های وی در چهار سال اخیر بوده که با تشبیه مجلس ششم به آواری بر سر اصولگرایان آغاز و به اظهارنظر در خصوص کهریزک ختم شد.

به هر حال، این شخصیت‌ فرهنگی، حق دارد در دعواهای سیاسی فعلی، از یک طرف دعوا حمایت و طرف دیگر را مورد حمله قرار دهد. اما کسانی که به دنبال حل بحران و آرام‌سازی کشور هستند می‌توانستند با قدری خوش ‌سلیقگی در انتخاب سخنران، مراسم 13 آبان را که مورد حساسیت دو جنـاح کشور می‌باشد از تنش‌های احتمالی دور سازند. البته شاید کسانی که فعلا ابتکار عمل و قدرت تصمیم‌گیری در جناح اصولگرا را به دست دارند اصولا وجود هر گونه بحران و تنش در کشور را منتفی بدانند و مایل باشند فضای بسیار آرام کشور را از خشکی و آرامش دل آزار، رها سازند!‌‌

 

منبع: اعتمادملی