ایران، نه جمهوری نه اسلامی

نویسنده

» مقاله گاردین در مورد اختلاف روحانیون

معصومه طرفه

ضعف درونی به عنوان پرده دوم داستان پس از انتخابات ایران بیش از پیش نمایان شده است. پشت نمای خارجی پیروزی، مابین روحانیون ارشد اختلاف عمیقی در مورد اینکه چه دولت اسلامی باید ایجاد شود و چگونه باید با شهروندانش رفتار کند نهفته است.

آیت‌الله علی منتظری که مقام رسمی نیست اما در ایران قدرت مذهبی زیادی دارد مستقیما “مقامات ارشد” را مورد خطاب قرار داده و نوشته است: “حداقل شجاعت این را داشته باشید که اقرار کنید این کشور نه اسلامی است و نه جمهوری.”

آیت‌الله خامنه‌ای در سال 1989 منتظری را که می‌بایست پس از مرگ آیت‌الله خمینی بر کرسی رهبری تکیه می‌زد کنار گذاشت.

منتظری از کارهای اخیر خشمگین شده است و بصورت علنی رفتار با معترضان زندانی را محکوم کرده است. وی در پاسخ به 293 روزنامه‌نگار که نظر او را در مورد جریانات اخیر در ایران پرسیده بودند، در نامه‌ای نوشت که وی انتظار داشته است مقامات این “دادگاه‌های نمایشی و اعترافات زوری” را که عدالت اسلامی را به مسخره می‌گیرد متوقف کنند.

به نظر می‌رسدرهبر ایران آیت‌الله خامنه‌ای  در سخنان خود در یک مراسم افطار با دانشجویان موضع خود را تعدیل کرده است. او که در مورد بحران‌های اخیر سخن می‌گفت، خاطیان را از رهبران و رهبران را از معترضان جدا کرد و به این طریق سعی در حفظ وحدت رهبریت اسلامی کرده است. وی گفت که او دلایل کافی برای اثبات حمایت رهبران از اعتراضات ندیده است و نمی‌تواند مطمئن باشد که آنها “دستورات خارجی‌ها نظیر آمریکا و انگلیس را اجرا کرده‌اند.”

ولی احمدی‌نژاد بر طبق شیوه معمول خود اشارات رهبر را نادیده گرفت. وی در نماز جمعه به منتظری از موضع تقریبا پایین خود پاسخ داد. “جمهوری به معنای خواست مردم است و اسلامی یعنی اینکه این خواست بر پایه اسلام باشد.” وی در رابطه با آنان که نتایج انتخابات را به چالش طلبیده‌اند گفت: “ما ابتدا با افراد رده بالا برخورد می‌کنیم.” احمدی‌نژاد در این سخنرانی که از رادیو پخش شد گفت: “با کسانی که اعتراضات را سازماندهی کرده‌اند، خواست دشمن را اجرا و آن را دامن زدند باید با جدیت برخورد کرد… برای این رهبران نباید هیچ مصونیتی وجود داشته باشد.”

در طی چند هفته اخیر بسیاری از وب‌سایت‌های محافظه‌کاران نظیر خبرگزاری فارس درخواست‌های مرتبی مبنی بر “تنبیه رهبران شورش‌ها” منتشر کرده‌اند. این وب‌سایت فهرستی از تصاویر و “اعترافات” کسانی که متهم به تحریک “انقلاب مخملین” هستند را در خود جای داده است. در بین این‌ها مقامات ارشد دوران قبل از اصلاحات نیز وجود دارند. متعصبان تندرو درخواست دارند: “رهبران شورش‌ها باید به اشد مجازات محکوم شوند.”

آنها مستقیما درخواست محاکمه روسای جمهوری قبلی، هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی و رئیس سابق مجلس مهدی کروبی را دارند. آیت‌الله محمد یزدی رئیس اسبق قوه قضائیه، رئیس مجمع قدرتمند تشخیص مصلحت نظام را مورد خطاب قرار داد و گفت: “آقای رفسنجانی شما وظایف اسلامی یا انقلابی خود را به جای نیاوردید.” آیت‌الله مجتهد شبستری، یک روحانی متنفذ محافظه کار در نمازجمعه تبریز در شمال غربی ایران گفت: “مردم در انتظار محاکمه رهبران اغتشاشات هستند و اگر توبه نکردند باید به اشد مجازات محکوم شوند.” کاملا پیداست که دیگر خنجرهای اسلامی پنهان نیستند. پشت عبای سیاه بلند پرده دوم روحانیت را با روحیه جدال کامل نشان می‌دهد و بدین گونه رژیمی را آشکار می‌کند که از درون در حال فرو ریختن است.

رژیمی را نشان می‌دهد که از دروغ و فریب، بازداشت و شکنجه، تهدید قتل برای گرفتن اعتراف دروغین و انجام تمام آنها به نام اسلام ابایی ندارد. آیت‌الله مهدی کروبی که نامزد ریاست جمهوری بود، مستقیما در مورد دادگاه‌های نمایشی، شکنجه و تجاوز زندانیان در زندان سخن می‌گوید. او خواستار بررسی است و تهدید کرده که شاهدان را رو خواهد کرد اما اتهامات او رد شده است. رئیس‌جمهور پیشین محمد خاتمی تمام اتهامات را رد می‌کند و می‌گوید آنها عدالت اسلامی را به مسخره گرفته‌اند. رفسنجانی خواستار تفکر “منطقی” است.

آیت‌الله علی صانعی، یک رهبر پرنفوذ دیگر شیعه در شهر مقدس قم گفت که مقامات متهم کردن مردم عادی را متوقف نکرده‌اند. وی گفت آنها بی‌عدالتی خود را به “روشنفکران، به کسانیکه تمام عمر خود را صرف اسلام و جمهوری اسلامی کرده‌اند” گسترش داده‌اند. صانعی در بیانیه‌ای که روی وب‌سایت او منتشر شد گفت: “فرزندان انقلاب زندانی شده‌اند و جوانان ما باید طعم تلخ گاز اشک‌آور، باتون، زندان و ضرب و شتم را تحمل کنند فقط به خاطر اینکه آنها حقانیت انتخابات را مورد سئوال قرار داده‌اند.”

اما از همه سمبولیک ‌تر، ضعف رژیم در رفتار با سعید حجاریان، استراتژیست اصلی جنبش اصلاحات آشکار شده است. حجاریان که از ترور در سال 2000 نجات یافت تقریبا فلج است، با صندلی چرخدار حرکت می کند و قادر به سخن گفتن نیست. اما با این حال رژیم از او می‌ترسد. او مجبور شد اعتراف کندکه  متفکر اصلی تظاهرات پس از انتخابات بوده است. کس دیگری بیانیه او را قرائت کرد زیرا او قادر به سخن گفتن نبود.

متنظری راست می‌گوید که این نه جمهوری است و نه اسلامی. اما این منتظری بود که ساختار جمهوری اسلامی را تدوین کرد و خواستار قدرت کامل رهبر شد چیزی که بصورت خودکار با ایده جمهوری در تناقض قرار می گرفت. آن تناقضاتی که 30 سال پیش نادیده گرفته شد خود را در ماه‌های پیش‌رو نشان خواهد داد.

منبع: گاردین، 29 اوت 2009

http://www.guardian.co.uk/commentisfree/belief/2009/aug/29/iran-clergy-infighting-ayatollah