شوخ طبعی، در اوج سرکوب

نویسنده

» گزارش لوموند از وضعیت سینماگران

کلاریس فابر

ریش هایش کمی صورت او را تغییر داده، ولی خودش است: جعفر پناهی هوای تهران را استنشاق می کند. این فیلمساز ایرانی که اول مارس دستگیر و ۲۵ می آزاد شد، اکنون قدری نحیف به نظر می رسد. عکسی که او را پس از خروج از زندان اوین نشان می دهد، در روز ۱۳ ژوئن که مراسمی به مناسبت این فیلمساز در سینماتک فرانسه در پاریس برگزار شده بود، روی اکران سالن هانری لانگلوا به نمایش درآمد.

سرژ توبیانا، مدیر کل سینماتک می گوید: “یک سال پس از انتخاب محمود احمدی نژاد که به زور بر سر کار آمد، روزی را به تهران اختصاص دادیم تا فیلم هایی با مضمون های سیاسی و زندگی شهری را به نمایش بگذاریم.” در میان برنامه دو کنسرت که در هوای آزاد برگزار شد، شرکت کنندگان می توانستند فیلم هایی را تماشا کنند: مستند “کمک به تهران” [سال ۲۰۰۲] ساخته سو آبادی، فیلم “گربه های پارسی” ساخته بهمن قبادی،… این فیلمسازان درواقع نسل پس از عباس کیارستمی را تشکیل می دهند [که به زودی ۷۰ ساله می شود].

جعفر پناهی که برای این مراسم دعوت شده بود، نتوانست به فرانسه سفر کند. نادر تکمیل همایون، کارگردان فیلم “تهرون” [سال ۲۰۱۰] دراین رابطه با ناراحتی می گوید: “او از مسؤولان درخواست گذرنامه کرده، ولی پاسخی نداده اند. به هرحال او چه خارج از زندان باشد، چه داخل زندان، نمی تواند فیلم بسازد.” وی که در پاریس زندگی می کند، در اظهارنظر در مورد این گونه مسایل آزاد است. در ادامه می گوید: “از چهار یا پنج سال پیش، جمهوری اسلامی با پرداخت دستمزد بیشتر به فیلمسازان، آنان را مجاب به ساخت سریال برای صدا و سیما می کند. برخی بدین ترتیب روح خود را به شیطان فروخته اند.”

نادر می افزاید: “از هفت هشت ماه پیش حکومت موضع سخت تری نسبت به فیلم های اعتراضی گرفته. دو حالت در این مورد وجود دارد. یا فیلم مجوز ساخت دریافت کرده که در این صورت تهیه کننده اخطار می گیرد و اگر مصر باشد یا به ساخت فیلم دیگری اقدام کند، کارت حرفه ای خود را از دست خواهد داد. حالت دوم اینکه فیلم بدون مجوز ساخته شده که در این صورت کلیه اعضای شرکت کننده در ساخت آن دیگر حق کار کردن نخواهند داشت و باید بیکار بمانند.”

فیلمساز بودن در ایران به چه کار می آید؟ مهناز محمدی می گوید: “من درست به مانند یک درخت ریشه در آنجا دارم و برای ثمر دادن باید آنجا بمانم.” در زمان میزگردی که بعدازظهر همان روز برگزار شد، کارگردانان و بازیگران وضعیت سینمای ایران را بسیار تاریک ارزیابی کردند.

پس از یک دوره تسامح نسبی که در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی به وجود آمده بود، با رسیدن احمدی نژاد، هنرمندان شاهد یک سیر قهقهرایی شده اند.

سانسور حتی به فیلم های مستند هم راه پیدا کرده؛ باید ابتدا سناریو را به دولتمردان تسلیم کرد، گویی فیلم داستانی است… رفی پیتس، کارگردان، که در ابتدای برنامه فیلم “شکارچی” ساخته او به نمایش درآمد، می گوید: “زبان ما در سینما، بیرون جهیده  از سانسور است. برای ساخت فیلم باید کلک سوار کرد.“  نظارت بر مراحل ساخت فیلم، بازجویی، ترس از تلفن همراه که زنگ می زند و شماره ای ظاهر نمی شود؛ شاید پلیس باشد…

نکته جالب این است که این هنرمندان با ذوق توانستند سالن را به شعف آورند. گلشیفته فراهانی که نقش اصلی را در فیلم “درباره الی” ساخته اصغر فرهادی ایفا می کرد [سال ۲۰۰۹]، با شوخ طبعی و بذله گویی این استعاره را به کار برد: “هنرمندان مثل سوسک هستند و دولت انگار می خواهد آنان را با حشره کش بکشد. ولی هرچه بیشتر به سوی آنان اسپری می کند، این حشره ها مقاوم تر می شوند. در پایان، دولت دیگر نمی داند چه کار کند…”

سو آبادی در اشاره به این استعاره می گوید: “این مسأله مرا به یاد محله ای در جنوب تهران انداخت که موش ها آن را تسخیر کرده بودند. مسؤولان همه کار کردند تا این موش ها را ازبین ببرند، ولی موش ها روز به روز قوی تر می شدند. عاقبت یکی از همین موش ها به گربه محله حمله کرد.”

 

منبع: لوموند، ۱۴ ژوئن