قصه‌های یک سقوط

نویسنده
پیام رهنما

» اکران تهران

نگاهی به فیلم قصه‌ها

 

نگاهی به فیلم قصه‌ها ساخته رخشان بنی اعتماد

 

داستان عامه‌پسند، ساخته‌ی کوئنتین تارانتینو به عنوان یکی از مهم‌ترین نقاط عطف در تاریخ سینما، افقی جدید را در سینما نشان داد و آن قابلیت فوق‌العاده‌ی سینما برای نزدیک‌شدن به تکنیک‌های مدرن ادبیات داستانی بود؛ چند روایت مجزا از هم که در شکست زمانی کم‌نظیری به هم وصل می‌شوند و تبدیل به یک روایت گسترده می‌شوند. در این نوع روایت، «تعلیق» از قالب کلاسیک و کلیشه‌ای خودش بیرون می‌آید و به شکل هنرمندانه‌ای درزهای بین روایت‌ها را پر می‌کند. تکنیکی که تارانتینو به آن شخصیت سبکی می‌دهد، به کرات از سوی فیلم‌سازان بعد از او به کار گرفته می‌شود.

قصه‌ها، ساخته‌ی رخشان بنی اعتماد، فیلمی است که هفت قصه دارد؛ هفت فیلم کوتاه که هرکدام به بخشی از مشکلات جاری جامعه بدون داشتن اتفاقی دراماتیک می‌پردازند. در واقع قصه‌هایی که بنی اعتماد روایت می‌کند، قصه نیستند چرا که وجه دراماتیک ندارند. قصه‌ای روایت نمی‌شود. شخصیت‌ها آمده‌اند تا معضلات جامعه را که حالا در قالبی از فضاسازی و شعار پرداخته شده است روایت کنند. شخصیت‌های فیلم‌های پیشین بنی اعتماد چون «روسری آبی»، «زیر پوست شهر»، «گیلانه» و «خون‌بازی»، حالا در قصه‌های بنی اعتماد بار دیگر ظاهر شده‌اند تا عاقبت خود را پس از گذشت سال‌ها نشان بدهند. شاید تنها وجهی که می‌تواند به لحاظ تکنیک روایی برای مخاطب جذاب باشد، همین حضور دوباره‌ی بازیگران فیلم‌های یادشده باشد؛ برای نمونه، معصومه‌ی زیر پوست شهر که نوجوانی بود در آغاز جوانی پا نهاده و اسیر اعتیاد و مصائبی از این دست، حالا در قصه‌ها به فاحشه‌ای به تمام معنا تبدیل شده است. جالب است که عباس زیر پوست شهر، همسایه‌ی رو به رویی آن‌ها، حالا او را به عنوان مشتری سوار ماشین‌اش می‌کند! و وقتی معصومه او را می‌شناسد، از ترس این‌که شناسایی بشود، می‌گریزد! بخش‌های این‌چنینی در قصه‌ها کم نیستند و بی‌شک برای مخاطبی که با سینمای بنی اعتماد انس دارد، لذت‌بخش است.

قصه‌هایی که بنی اعتماد روایت می‌کند، شات‌هایی از زندگی امروز ماست و از این‌که این شات‌ها می‌توانستند دست کم خرده‌داستانی داشته باشند، بگذریم، به درستی و صراحت مصائب جاری جامعه را روایت می‌کنند. وقتی فیلم‌ساز عاقبت شخصیت‌های گذشته را به بدترین و ترس‌ناک‌ترین شکل ممکن تصویر می‌کند، مخاطبی که ناظر این عاقبت‌هاست و در همین جامعه نیز زندگی می‌کند، بی شک با آن احساس هم‌ذات‌پنداری می‌کند. قصه‌ها نشان می‌دهد که چگونه آدم‌های یک جامعه در طول فقط بیست سال به چنین ورطه‌ای از فساد و تباهی و ناامیدی رسیدند. چطور سفره‌ها و آرزوهایشان کوچک و کوچک‌تر شد و رنج‌ها و ترس‌هایشان بزرگ و بزرگ‌تر. قصه‌ها ماجرای این دگردیسی عجیب است. تابلویی است بی‌تکلف تا نشان بدهد که چطور یک حرکت عظیم اجتماعی که رسالت خود را مبارزه‌ با کاخ‌نشینی، اشرافیت، تبعیض، فساد حکومتی، فحشا و فقر می‌دانست، در کوتاه‌زمانی خود به مظهر اشرافیت و کاخ‌نشینی، تبعیض، فساد در تمام عرصه‌ها، فقر و فحشا و بیداد می‌شود! بنی اعتماد را متهم کرده‌اند به سیاه‌نمایی. به ابزورد نشان دادن جامعه. این اتهام به طور قطع از جانب کسانی مطرح می‌شود که خود عامل تیره‌روزی مردم جامعه در تمامی عرصه‌ها هستند و هرگاه کسی بخواهد بدون واسطه و بدون روتوش ثقل عظیم تنهایی یک ملت را نشان بدهد نه تنها انگشت اتهام به سمتش دراز می‌شود، بلکه چهاراسال فیلم‌اش را توقیف می‌کنند تا دیگر میل به فیلم ساختن هم نداشته باشد!

قصه‌ها از این منظر فیلمی است بسیار با اهمیت. می‌توان این فیلم را به عنوان سند اضمحلال ارزش‌های اخلاقی و انسانی یک جامعه و فقر فرهنگی و به طور عام سقوط در همه‌ی عرصه‌ها نگاه داشت تا آن‌که فردا می‌آید بداند که در همین سال‌ها، و نه دورتر، اگر «کاخ»ی ساخته آمد، بسیار «کوخ»‌ها ویران شد.

 

قصه‌ها

کارگردان:رخشان بنی اعتماد

تهیه کننده:رخشان بنی اعتماد

بازیگران: به ترتیب حروف الفبا: گلاب آدینه، صابر ابر، فرهاد اصلانی، نگار جواهریان، بابک حمیدیان، بهاره دانشگر، ریما رامینفر، حبیب رضایی، عاطفه رضوی، مهراوه شریفی نیا، خسرو شهراز، فوژان عارفپور، محمدرضا فروتن، شاهرخ فروتنیان، باران کوثری، پیمان معادی، فاطمه معتمدآریا، حسن معجونی، مهدی هاشمی

خلاصه داستان:گذر به هفت زندگی و آدم‌هایی است که درشرایطی نه استثنایی، در موقعیت‌هایی شبیه به بسیاری از ما و آدم‌های دیگر جامعه، زندگی را سر می‌کنند.

سایر عوامل:فیلم‌نامه‌نویس: رخشان بنی‌اعتماد و فرید مصطفوی مدیر فیلمبرداری: کوهیار کلاری طراح: امیر اثباتی صدابردار: یداله نجفی چهره‌پرداز: مهرداد میرکیانی طراح صحنه و لباس: امیر اثباتی تدوین: سپیده عبدالوهاب صداگذاری: امیرحسین قاسمی موسیقی: سیامک کلانتری عکاس: میترا محاسنی.