دیدار

نویسنده
رهیار شریف

گفت و گو با حنا مخملباف

حکایت جنگ حاکمیت با روال طبیعی زندگی

” زندگی سگی “ ساخته ی حنا مخملباف، توانست جایزه ی ویژه ی جشنواره ی بیروت را آن خود کند. حنا مخملباف کارگردان جوان سینمای ایران نیز در یک پیام کوتاه ویدئویی که در رسانه های خبری منتشر شد، این جایزه را به سینماگران و هنرمندان در بند ایران اهدا کرد. به همین بهانه، پای صحبت های حنا مخملباف نشستیم تا از چند و چون این فیلم و همکاران در بند او بیشتر بدانیم. وی که پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری مجبور به ترک وطن شده است، بر این باور است که هنرمندان و اهالی اندیشه به عنوان پیشگامان جنبش دموکراسی خواهی ایران، بیش از دیگران مورد غضب و خشم حکام جمهوری اسلامی قرار گرفته اند… شرح این گفت و گو را در ادامه از پی بگیرید…

 

حنا جان، برای آغاز گفت و گو، لطفاً کمی از فیلمت بگو، قصه ی این فیلم چیه، از چه موضوعی صحبت می کنه؟

بله. زندگی سگی در واقع زندگی یک سگ است که در خانه ای زندانی می شود. ماجرا بر می گردد به محدودیت هایی که حکومت اسلامی برای زندگی حیوان ها و آزادی آنها قائل شد. داستان فیلم از سگی می گوید که در هنگامه ی زاییدن است و صاحب او دربدر دنبال راهی ست تا بتواند جان سگ را نجات دهد.

 

از ایده ی اولیه ی فیلم هم بگو، چه طور شد که تصمیم گرفتی از زندگی سگها صحبت کنی؟

ایده ی فیلم وقتی به ذهنم آمد که سگم داشت می زایید. هم آن موقع هم اخباری مبنی بر منع قانونی زندگی سگ ها به میان آمده بود. من در آن موقع از خودم می پرسیدم که چطور یک سگ که آفریده ی طبیعت است و حق زندگی دارد، به یک “ دشمن ” جمهوری اسلامی بدل می شود. این موضوع جنگ با همه چیز از جانب جمهوری اسلامی هنوز هم برای من جای سوال دارد.

 

و این جنگی که یه روز با فکر و عقیده ی مخالف ها شروع شد، امروز به جاهای خیلی باریکتری کشیده، نه؟

بله. دقیقاً. من هم می خواستم با این فیلم جنگ بین طبیعت و جمهوری اسلامی را نشان دهم. جمهوری اسلامی در آغاز آدمها را زندانی می کرد. بعد شروع به اعدام کرد و بعد هم که کشت و کشتار در خیابان و حالا هم که قضیه ی حیوانات. من نمی دانم این قصه تا کجا قرار است ادامه پیدا کند. نمی دانم این جنگ جمهوری اسلامی با روال طبیعت به کجا ختم می شود.

 

 این فیلم اولین بار در کجا نمایش داده شد؟

زندگی سگی، نخستین بار در برنامه ی آپارات بی بی سی فارسی نمایش پیدا کرد. بعد از آن هم در چند فستیوال بین المللی شرکت کرد، از جمله همین فستیوال فیلم بیروت.

 

ممنون، برسیم به پیامی که برای مسئولین جشنواره ارسال کردی، چی شد که جایزه ات رو به همکاران در بندت تقدیم کردی؟

خب، شاید این کمترین کاری بود که می شد انجام داد. همانطور که می دانید، متاسفانه هر روز وضع هنرمندان در ایران بدتر از قبل می شود. همین چند روز پیش حکم زندان آقای پناهی تایید شد.  البته ماجرا تنها آقای پناهی نیست. همانطور که من در پیام ویدئویی خودم هم عنوان کردم، هفت هشت نفر از سینماگران ایران در همین ماه گذشته به زندان افتاده اند. باز غیر از اینها هم بسیاری دیگر از ایرانیان به خاطر عقایدشان به زندان افتاده اند. طی دو سال و نیم گذشته ما پانزده هزار زندانی سیاسی داشته ایم که خیلی از اینها از هنرمندان سینما و تئاتر بوده اند، شاعر و نویسنده و نقاش بوده اند و بسیاری دیگر در زمینه های دیگر هنری. از دیگر سو بسیاری از سینماگران هم مجبور شدند که از ایران خارج شوند، نمونه اش همین خانواده ی ما. آقای بیضایی یک مثال دیگر، بهمن قبادی هم همین طور. آقای کیارستمی هم که فیلم های آخرش را در خارج از ایران ساخته است. اما انگار حکومت ایران تنها به این موضوع بسنده نمی کند.

 

اگر امکان داره کمی بیشتر در این مورد توضیح بده، چه چیزی بیشتر از تبعید و دربدری؟

خب مثلاً خود ما که از ایران آمدیم بیرون، رفتیم افغانستان که فیلم بسازیم. اما آنجا هم آرامش نداشتیم. مثلاً سر صحنه ی فیلم خواهرم، جمهوری اسلامی یک بمب منفجر کرد که طی آن یک نفر از اعضای گروه ما کشته شد و بیست نفر هم در جریان آن انفجار زخمی شدند. یا فشارهای دیگری که بر سینماگران وارد می شود، مثلاً در پی همین فشارها آقای داوودی مجبور شد، فیلمش را از فستیوال فیلم بیروت بیرون بکشد.

 

حالا فکر می کنی این برخوردهای افراطی و خشن با هنرمندان از کجا آب می خوره؟

من فکر می کنم جمهوری اسلامی از سینماگران و هنرمندان عصبانی ست و هر روز هم فشار را بر این خانواده بیشتر می کند. این هنرمندان که به گونه ای پیشرو مردم در جریان دموکراسی خواهی هستند به گونه ای خشم حکومت جمهوری اسلامی را برانگیخته اند.

 

سوال بعدی من درباره ی حمایت های بین المللی از فیلمسازان ایرانی در بند است، تو به عنوان یه فیلمساز جوان، چه انتظاری از جامعه ی جهانی در این زمینه داری؟

ما فیلمسازها و یا اساساً هنرمندها توقع داریم که جشنواره های بین المللی از فیلمسازان در بند ایرانی حمایت کنند. اسم آنها را تکرار کنند و به یادشان بیاورند. ما باید لااقل کار را برای جمهوری اسلامی دشوار کنیم تا آنها نتوانند به همین راحتی هنرمندی را به زندان بیاندازند. یعنی اساساً هر انسانی را اینطور راحت به زندان بیاندازد. بحث من تنها راجع به هنرمندان نیست. ما باید کاری کنیم که این زندان ها و به بندکشیدن های بی دلیل تاوان سنگینی برای حکومت داشته باشد.

 

حرف جشنواره های بین المللی رو وسط کشیدی، من شنیدم که بناست تو جشنواره ی رم صحبتی داشته باشی، اگه شنیده هام درسته، کمی هم در این باره توضیح بده…

بله. آنطور که من می دانم آنجا قرار است  که میز گفت و گویی برقرار باشد راجع به زن و سینما. اما من دوست دارم از همینجا بگویم که آنطور که من شنیده ام فستیوال های بین المللی تصمیم گرفته اند به فیلم های حکومتی سینمای ایران کمتر توجه کنند و در مقابل فیلم ها و حرف های سینماگرانی را در برنامه شان بگنجانند که در این سالها از فضای اصلی کارشان بیرون شده و در دنیا آواره شده اند. بله، آنجا بناست که من درباره ی زنان در سینمای ایران صحبت کنم و حتماً از سینماگران در بند هم یادی خواهم کرد.