ارقام نادرست برای پوشاندن واقعیت

نویسنده

حمید احدی ‏

سه روز بعد از آن که رییس جمهور در حضور رهبر جمهوری اسلامی آماری ارائه داد که مهدی کروبی با جمله “پس ‏ایران بهشت است” آن را به نقد کشید، شکایت از آمارهای متناقص و غیرقابل اعتماد دولت همه گیر شده و از جمله این ‏نگرانی را پدید آورده که دولت طرح تحول اقتصادی را که بر اساس توصیه های بانک جهانی تهیه کرده بر اساس ارائه ‏آمار نادرست به نقطه ای برساند که مهار عواقب آن امکان پذیر نباشد.‏

نگرانی ابراز شده در نشریات عمومی و اقتصادی در روزهای اخیر به خصوص زمانی شدت گرفته است که با تحریم ‏کشتی رانی جمهوری اسلامی و شرکت های تابع آن توسط آمریکا، وضعیت بازرگانی خارجی کشور هم دلخوش ‏تغییری اساسی شده است. در عین حال با تذکر رهبر جمهوری اسلامی که دولت را از شتاب در تغییر سیاست های پایه ‏ای بر حذر داشت و با ابراز نگرانی امامان جمعه، همچنان طرح تحول اقتصادی نامعلوم است.‏

در چنین شرایط سخنان احساساتی احمدی نژاد که از زیر ارائه اطلاعات دقیق فرار می کرد در حضور رهبر و ‏کارگزاران نظام مساله ها افرید. اول از همه مهدی کروبی رییس مجلس سابق که در مجلس حاضر بود به طعنه گفت ‏‏”آیا ما در بهشت برین زندگی می‌کنیم؟”‏

این اشاره زبان ها را باز کرد و روزنامه اعتماد ملی در سرمقاله خود نوشت رییس جمهور از کدام جامعه سخن ‏می‌راند؟ آیا ما از واقعیات اجتماعی به دور هستیم یا رئیس‌جمهور در فاصله 3 ساله حضور در کاخ ریاست‌جمهوری ‏کاملا‌ ایزوله و بی‌خبر از جامعه شده‌اند؟ یا اگر می‌دانند در جامعه چه می‌گذرد، طرح این سخنان را به چه چیز دیگری ‏باید نسبت داد؟

روزنامه های دیگر هم با اشاره به این که “اوضاع کشور از نظر اقتصادی بسیار بغرنج و طاقت‌فرسا شده است” جمله ‏امام جمعه مشهد را نقل کرد که آب پاکی روی دست مردم ریخت و گفت تورم مردم را از پای درآورده و دولت قادر به ‏مهار تورم نیست مردم خودشان کمک کنند.‏

اعتماد ملی نوشت “دولت نهم که برای آوردن نفت بر سر سفره‌های مردم و تغییر در وضعیت معیشتی فرودستان جامعه ‏آمده بود، ‌گویا در نتیجه اقدامات بی‌برنامه خویش سفره تهیدستان را تنگ‌تر و حوزه ثروت اغنیا را فراخ‌تر نموده است‎.‎‏ ‏ئر کشاورزی به دلیل سوءمدیریت، فقدان راهبرد مناسب و سیاست‌های انبساطی در واردات از کشوری که در آستانه ‏شروع به کار دولت نهم در واردات و صادرات به تراز تعادلی رسیده بود، اکنون به کشوری با تراز منفی افزوده تبدیل ‏‎ ‎شده. وزیر بازرگانی در حالی که قیمت اکثر اقلا‌م خوراکی، مصرفی در ماه رمضان بالا‌ رفته، با صراحت می‌گوید تنها ‏قیمت مرغ افزایش یافته و در دیگر بخش‌ها با افزایش قیمت مواجه نیستیم! به راستی چنین است؟ آیا افکار عمومی با ‏دولت و اعضای آن موافق و هم‌رای است؟‏

نتیجه آن که “به نظر می‌رسد دولت نهم و رئیس آن ترجیح می‌دهند چشمان خود را بر واقعیات بسته با سیاست انکار، ‏ماه‌های پایان دوران ریاست‌جمهوری را به پایان برسانند اما گویا مردم در این انکار با دولت همراه نیستند. واضح است ‏که وضعیت مردم در نتیجه سیاست‌های این دولت هیچ شباهتی به بهشت برین ندارد. ممکن است به چیز دیگری شبیه ‏شده باشد”.‏

‏ ‏

‎ ‎برای نمونه‏‎ ‎

در همین زمان سرمقاله صدای عدالت درباره آمار و اطلاعات غیرواقعی نوشته ای دارد که در ابتدای آن آمده “بطور ‏وافر از سوی‏‎ ‎دولتمردان اراده می شود و ظاهرا هیچ مرجع و مسندی نیز در این باره پاسخگو نیست” و به عنوان مثال ‏ذکر شده “رئیس دولت در ششمین همایش گرامیداشت هفته جهانی مساجد گفته است ‏‎:‎‏ ‏‎” ‎دولت نهم‎ ‎، دولت کار است و ‏وقت خود را با پاسخ دادن به موج سازی های سیاسی تلف نمی کند…به‎ ‎عنوان نمونه، میزان ایجاد نیروگاه و افزایش ‏ظرفیت تولید برق در سال 76 تا 83‏‎ ( ‎دوران دولت خاتمی ) مجموعا 14 هزار و 386 مگاوات بود و این افزایش از ‏‏84 تا 87 یعنی‏‎ ‎در سه سال اخیر 14 هزار و 691 مگاوات شده است یعنی بیش از 8 سال قبل به ظرفیت برق‏‎ ‎کشور ‏اضافه شده است و این میزان از سال 68 تا 75 نیز حدود 8739 مگاوات بوده است‏‎‏.‏

سرمقاله این روزنامه سپس از متن گزارش وزیر نیرو نقل کرده که “ زمانی که وزارت را تحویل گرفتم ظرفیت ‏نصب شده 39 هزار مگاوات بود اما‏‎ ‎الان این ظرفیت 49 هزار مگاوات است.“‏

به این ترتیب و با توجه به فاصله قول رییس دولت و وزیرش به گزارش تراز نامه‎ ‎انرژی، که آمار به نقل از آخرین ‏گزارش منتشره برای سال 1385 توسط دفتر برنامه ریزی‏‎ ‎کلان و انرژی وزارت نیروست نگاهی بکنیم که در آن ‏نوشته شده “ظرفیت نصب شده اسمی نیروگاههای‎ ‎وزارت نیرو در سال 1376 برابر 23257 مگاوات بوده است که ‏در سال 1383 به 36270‏‎ ‎مگاوات افزایش یافته است و این نشاندهنده افزایش ظرفیت 13013 مگاوات تولید برق به‏‎ ‎‎نیروگاههای وزارت نیرو در دوره خاتمی است‏‎‏” اما فراتر از این اختلافات که می تواند به حساب اشتباه وزیران و ‏کارمندانشان گذاشته شود سئوال این است که خاموشی های اخیر از کجاست که دارد زیر انبوه آمار پنهان می ماند.‏

مثال های مربوط به مخابرات بدتر از این هاست و در مورد کشاورزی و بازرگانی تفاوت آمار از همه این ها بیشتر ‏تر.‏

به نوشته یک کارشناس “‏‎برپایه برنامه ریزی وزارت نیرو قرار بوده است در سه سال گذشته 15هزار‏‎ ‎مگاوات به ‏ظرفیت اسمی تولید برق کشور اضافه شود که نزدیک به 75 درصد سرمایه گذاری و‏‎ ‎کار آن در دولت خاتمی انجام و ‏در عمل حدود 11هزار مگاوات آن در دولت احمدی نژاد به‏‎ ‎نتیجه رسیده و به ظرفیت تولید برق کشوراضافه شده است. ‏بر پایه همین برنامه ریزی در‏‎ ‎سه سال گذشته باید انجام سرمایه گذاری برای ظرفیت سازی تولید برق به میزان حداقل‎ ‎‎15‎هزار‎ ‎مگاوات شروع می شد تا روند جریان تولید برق مصرفی مورد نیاز کشور مواجه با‎ ‎نقصان و خاموشی نشود ‏و متاسفانه گزارش ها حاکی از شروع سرمایه گذاری برای حدود‏‎ 10‎هزار ‏‎مگاوات است و این در شرایطی است که ‏وزارت نیرو بیش از دو هزار میلیارد تومان به‏‎ ‎پیمانکاران سازنده نیروگاهها بدهکار است”.‏

در سرمقاله صدای عدالت آمده هر چند زمستان سرد گذشته و خشکسالی سال‏‎ ‎جاری می تواند توجیه خوبی برای کمبود ‏تولید برق در کشور و خاموشی های سال جاری باشد‏‎ ‎اما متاسفانه باید اذعان کرد که سیاست های غلط مجلس هفتم و ‏دولت نهم در تثبیت قیمت‎ ‎برق در سه سال گذشته علت اصلی این رخداد است وتا حدودی سوء مدیریت، و البته تا سال‎ ‎‎گذشته دولت نهم از سرمایه گذاری دولت خاتمی بهره می برد اما از سال جاری باید نان‎ ‎کار خودش را بخورد و ایضا ‏سال آینده! و معلوم نیست دهه پبشرفت و عدالتی در کار‏‎ ‎باشد‎‏.‏

‎ ‎واقعیت ها‎ ‎

اما واقعیت های اقتصادی کار خود می کند چنان که در کنار این موضعگیری‌های اقتصادی جریان اقتصاد ایرانی به ‏سمتی می‌رود که کارشناسان با نگرانی از آینده اقتصاد کشور سخن می‌گویند، یعنی فارغ از رشد گرانی در داخل ‏کشور. این روزها در بیرون از مرزهای ایران نیز سرمایه‌گذاران به دلیل اطلاعات موجود ترجیح می‌دهند تا از کنار ‏اقتصاد ایرانی عبور کنند به جای آنکه چند صباحی میهمان آن باشند. ‏

همین کارشناس در گفتگو با یک رادیو فارسی زبان تاکید کرد دولت در حالی اصرار بر دادن آمار غیرواقعی از ‏وضعیت اقتصادی کشور دارد که سرمایه‌های خارجی از اقصتاد ایران می گریزند و مقایسه آمار – حتی دستکاری شده ‏سرمایه گذاری های خارجی در ایران با همین آمار در مورد کشورهای همسایه نشان می دهد که ایران تا چه اندازه ‏عقب مانده است.‏

آخرین موید وضعیت نگران کننده اقتصادی کشور اطلاعات جدید بانک جهانی در مورد فضای کسب و کار اقتصاد ‏ایرانی است که بانک جهانی آن را از اطلاعات دولتی ایران استخراج کرده و نشان می دهد در میان 181 کشور جهان، ‏ایران به لحاظ سهولت کسب و کار روی سکوی 142 ایستاده است.‏

به نوشته اعتماد ملی “این معنایی ندارد جز اینکه فعالیت اقتصادی در ایران با اما و اگر و موانع زیادی مواجه است. در ‏این تصویر به نظر می‌رسد که تلاش دولتی‌ها برای بالا بردن مداوم آمار واگذاری‌ها در حاشیه قرار می‌گیرد‎. ‎یعنی اگر ‏سخنان دولتی‌ها را بپذیریم و بر این باور تاکید کنیم که چرخ خصوصی‌سازی می‌چرخد، برای این پرسش هیچ پاسخی ‏وجود ندارد که در فضای منفی کسب و کار این واگذاری‌ها چه دردی از اقتصاد دولت‌زده ایرانی دوا می‌کند؟”‏

پیش از این و در چند ماه قبل بانک جهانی در آخرین گزارش رتبه‌بندی جهانی سهولت کسب و کار نوشت ایران در سال ‏‏2008 با پسرفت نسبت به سال 2007 میلادی به رتبه 135 جهانی رسیده است اما اکنون و در تازه‌ترین گزارش بانک ‏جهانی این رتبه تا مکان 142 نزول را مزمزه کرده است. مقایسه این دو رقم نشان از یک سقوط هفت پله‌ای تنها در طول ‏یک سال دارد.‏