رکود سینمای ایران
سیزدهمین جشن خانهی سینما پس از بارها به تعویق افتادن زمان داوریهایش، به صورت غیررقابتی برگزار میشود. این اتفاق که امری بیسابقه است در شرایطی رخ داده که بنا بود امسال تغییراتی در نحوهی داوریها اعمال شود. بر اساس این تغییرات در مرحلهی اول هر صنف صاحب تندیس به طور تخصصی آثار را داوری کند و در مرحلهی دوم 110 داور منتخب از بین نامزدهای صنوف، انتخابهای خود را انجام دهند.
فرهاد توحیدی دبیر سیزدهمین جشن خانهی سینما دلیل تصمیم اضطراری مجمع عمومی اصناف سینمایی در خصوص غیررقابتی برگزار شدن این دورهی جشن این نهاد صنفی را علاوه بر مسائل مالی که به دلیل شرایط خاص کشور و از دست دادن اسپانسرها بهوجود آمده، از دست رفتن زمان داوری فیلمهای متقاضی شرکت در این دوره میداند چرا که با توجه به تغییرات آییننامه، مدت داوریها دوازده هفته زمان نیاز داشت. توحیدی توضیح داد: «بعد از اعمال تغییرات این دوره، داورها معرفی و برنامه نمایش فیلمها طی دو هفتهی اول توسط مدیر اجرایی منتشر شد. ما از همه برای آیین گشایش مراسم داوریها در تاریخ 24 خرداد ماه دعوت کردهبودیم که حوادث تلخ بعد از انتخابات به وجود آمد و در برنامهی ما تغییراتی ایجاد کرد. سالن شماره دو خانه سینما که قرار بود محل حضور داوران باشد در مرکز درگیریها بود. شب بعد از انتخابات در تماس با مدیرعامل خانه سینما و مدیر اجرایی به این تصمیم رسیدیم که این آیین به تأخیر بیفتد و منتظر شویم تا اوضاع آرام شود. با استمرار حوادث نه تنها برنامههای خانه سینما، بلکه بسیاری از برنامههای معمولی نیز در کشور به تعویق افتاد.»
اما تأثیر حوادث اخیر ایران تنها بر جشن خانهی سینما نبوده، بلکه جشن کانون کارگردانان که به “شب کارگردانان” معروف است و جشن روز فیلمنامه را که از سال گذشته با نامگذاری 28 اردیبهشت به عنوان روز فیلمنامهنویسی برگزار میشود، مورد هدف قرار داد. سومین شب کارگردانان و دومین روز فیلمنامهنویسان بنا بود اواخر اردیبشهت برگزار شود اما نشد و در حال حاضر هم خبری از برگزاری آنها نیست.
این روزها هنرمندان بسیاری نیز از بیکاری گلهمندند. عدهای شکایت از این دارند که کار خوبی به آنها پیشنهاد نمیشود، عدهای دلخورند از اینکه پروژههایی که بنا بود با حضور آنها کلید بخورد تا اطلاع ثانوی (!) متوقف شده و عدهای دیگر میگویند دراین شرایط مملکتی دل و دماغی برای کار ندارند.
با اندکی توجه به این سخن و پیگیری وضعیت کاری فیلمسازان متوجه میشویم تولیدات سینما به پایینترین حد خود طی سالهای اخیر رسیده و بحرانی کمنظیر دامان آن را گرفتهاست، اگرچه محمدرضا شرفالدین در اظهارنظر جالبی کم شدن تولید فیلم در سینمای ایران را شایعهای بیاساس دانسته و گفتهاست: «کم شدن تولید در سینمای ایران شایعهای بیاساس است. ارگانهایی مانند سپاه و بسیج امکان تولید یافتهاند و امسال ما شاهد تولید آثاری خوب و درخور توجه در جشنواره فیلم فجر خواهیم بود.» جستجوی دلایل اصلی کاهش تولید و رکود سینما از سویی به شرایط فعلی ایران باز میگردد و از سوی دیگر به بلاتکلیفی حاکم بر مدیران سینمایی و برخوردهای سلیقهای با بسیاری از هنرمندان.
از آنجا که سینمای ایران وابسته به دولت است با هر افت و خیز دولت نیز دچار تزلزل میشود. همچنین در شرایطی که جامعه دچار اضطراب و تنش است، سینما و سینماگران هر چقدر بخواهند کارهایشان را پیش ببرند ناخودآگاه درگیر مسائل روز جامعه میشوند و از فعالیت مفید در حوزهی خودشان باز میمانند.
طی ماههای اخیر، تهیهکنندگان و کارگردانان با علم به اینکه به دلیل عدم وجود قانون مدون در رابطه با ممیزی و بایدها و نبایدها، با تغییر مدیران و مسئولان فرهنگی برخوردهای سلیقهای متفاوت میشود، دست از کار کشیدهاند چرا که جمع بسیاری از این هنرمندان معتقدند در ایران همهی مسائل قائم به شخص است و برای اثبات مدعاشان استناد میکنند به بیش از 150 فیلمی که در طول سالهای بعد از انقلاب در دورههایی تغییر و تحولات و تغییرات کابینه ساخته شده و با وجود تأیید فیلمنامه و داشتن پروانه ساخت، به دلیل برخوردهای سلیقه ای امکان نمایش پیدا نکردهاست.
بنیاد سینمایی فارابی که یکی از اصلیترین نهادهایی است که میتواند به دلیل وابستگی به معاونت سینمایی در بدنهی وزارت ارشاد، حامی فیلمها باشد تنها با حمایت از فیلمهای مورد پسندش راه را بر دیگر آثار سینمایی میبندد و یا عرصه را تنگ میکند. این نهاد در گزارش اخیر خود مدعی شده که 102 پروژهی سینمایی تا اوایل مرداد ماه سال جاری در مراحل مختلف تولید به سر میبرند.
واحد پشتیبانی تولید (!) این بنیاد اعلام کرد تا اول مرداد ماه جاری ۹ فیلم جدید آماده نمایش، اکران نشده. ۱۴ فیلم در مرحله صداگذاری، ۱۵ فیلم در مرحله تدوین، ۹ فیلم در مرحله فیلمبرداری و ۵۵ فیلم در مرحله پیش تولید به سر میبرند.
«فیلمهای فرزند صبح (بهروز افخمی)، ملک سلیمان (شهریار بحرانی)، پاداش (کمال تبریزی)، معبد جان (محمد درمنش)، طلا و مس (همایون اسعدیان)، زندگی شیرین (قدرتالله صلح میرزایی)، وقتی که دزد بودم (شهرام شاهحسینی)، در شب عروسی (رضا قهرمانی) و نویسنده (نادر طریقت) آماده نمایش هستند.
همچنین فیلمهای خیابان بیست و چهارم (سعید اسدی)، محاکمه در خیابان (مسعود کیمیایی)، یک بازی ساده (مهدی برقعی)، نفوذی (جمال شورجه)، گل بارون (شاهین باباپور)، شیر و عسل (آرش معیریان)، یک گزارش واقعی (داریوش فرهنگ)، نظام از راست (محمدرضا ورزی)، سفر مرگ (حسن آقاکریمی)، شکارچی (رفیع پیتز)، چهل سالگی (علیرضا رئیسیان)، زندگی با چشمان بسته (رسول صدرعاملی)، کیمیا و خاک (عباس رافعی) و رز سفید (کامران قدکچیان) در مرحله صداگذاری به سر میبرند.
فیلمهای مرحله تدوین نیز عبارتند از: یادمان دریا قلی “شب واقعه”) ساخته شهرام اسدی)، پریشانی (سیاوش اسعدی)، بیداری (فرزاد موتمن)، نیش و زنبور (حمیدرضا صلاحمند)، سن پترزبورگ (بهروز افخمی)، پسر آدم دختر حوا (رامبد جوان)، غریبهای در شهر(جهانگیر جهانگیری)، نخودی (جلال فاطمی)، آناهیتا (عزیزالله حمیدنژاد)، اردک (پرواز مرغابیها) ساخته علی شاه حاتمی، لالایی (منیژه حکمت)، عصر روز دهم (مجتبی راعی)، باغ قرمز (امیر سماوات)، زخم شانه حوا (حسین قناعت) و خانواده ارنست (محسن دامادی).
فیلمهای مرحله فیلمبرداری نیز آل (بهرام بهرامیان)، همبازی (غلامرضا رمضانی)، خوابهای دنبالهدار (پوران درخشنده)، راه آبی ابریشم (محمد بزرگنیا)، تهران در جست و جوی زیبایی (مهدی کرمپور ـ داریوش مهرجویی ـ سیفاله داد)، بیخوابی (محمدجعفر باقرینیا)، راند هفتم (سامان استرکی)، جایی نزدیک زمین (مهدی رحمانی) و پرسه در مه (بهرام توکلی) هستند.
سایر فیلمهای این فهرست (۵۵ عنوان) در مراحل مختلف پیش از تولید هستند که ۱۳ فیلم بیش از ۴۰ درصد از مراحل پیش تولید را سپری کردهاند.»
بیشک تعداد زیادی از فیلمهای ذکر شده در بخش “فیلمهای در حال تولید” گزارش بنیاد سینمایی فارابی بارها و بارها به عنوان فیلمهای در حال تولید ذکر شدهاند اما آنچه به وضوح میتوان لمس کرد این است که اگر حمایت مادی و معنوی از این فیلمها میشد، خیلی پیشتر از اینها میتوانستند به قسمت فیلمهای آمادهی نمایش راه پیدا کنند ضمن اینکه تعداد فیلمهای آمادهی نمایش بیش از این تعدادی است که در گزارش ذکر شده و ورود به این بخش نیز نمیتواند تضمینی برای اکران به موقع آنها باشد کما اینکه میبنیم تعدادی از فیلمهایی که آمادهی نمایش است بیش از یک سال از پایان تولیدشان میگذرد و هنوز خبری از اکرانشان نیست.
در مورد فیلمهای در حال تولید که متوقف شدهاند نیز میتوانیم از “شکارچی” به کارگردانی رفیع پیتز، “چهل سالگی” علیرضا رئیسیان و “لالایی” منیژه حکمت نام ببریم.
همچنین فیلم “تهران در جستجوی زیبایی” فیلمی اپیزودیک است که اپیزود اول آن به کارگردانی داریوش مهرجویی “تهران ـ تهران” نام دارد. مهدی کرمپور اپیزود دوم را با نام “تهران ـ سیم آخر” ساخت. “تهران از ماورا” را نیز بنا بود مرحوم سیفالله داد بسازد و ماهها روی طرحش کار کرد اما هر بار به دلیلی ساخت این پروژه به تعویق افتاد و در نهایت تولید آن میسر نشد.
محمدعلی حسیننژاد (تهیهکنندهی این فیلم) ابراز تمایل کرده که برای کارگردانی اپیزود سوم کسی جایگزین سیفالله داد نشود و “تهران در جستجوی زیبایی” با دو اپیزود به صورت یک فیلم کامل سینمایی آماده شده و تقدیم به مرحوم سیفالله داد شود.
مهمترین فیلمی که این روزها خبر از پایان فیلمبرداریاش میرسد “رونوشت برابر اصل” به کارگردانی عباس کیارستمی است. این فیلم که 18 خردادماه کلید خوردهبود نخستین ساختهی این کارگردان برجسته، به زبان انگلیسی است و این احتمال میرود که در جشنوارهی کن 2010 حضور داشته باشد. فیلمنامه را کیارستمی نوشته و داستان یک نویسندهی انگلیسی است که برای حضور در کنفرانسی دربارهی آثار اصل و رونوشت به ایتالیا سفر میکند و…. نقشهای اصلی این فیلم را ژولیت بینوش و ویلیام شیمل بازی کردهاند.