در راستای اینکه پوشیدن کفش برای کلیه پابرهنگان تاریخ و جغرافیا از اهم چیزها بوده و گاهی اوقات همین پابرهنگان بخاطر اینکه کفش می پوشند، بکلی از تاریخ حذف، ولی در یک گوشه جغرافیا به زندگی ننگین و اسرارتبار خود ادامه می دهند و بارها پیش آمده است که کسانی بخاطر پوشیدن کفش مجبور شده اند، از حضور در تاریخ صرف نظر و یا بخاطر نداشتن کفش پابرهنه وارد صحنه های نبرد حق علیه باطل شوند.
و با توجه به اینکه دوباره وکیل ما، یعنی همان آقای نعمت احمدی، به ما اعلام کرد که ما را برای ماه تیر به دادگاه احضار کرده اند و من هم قطعا قصد دارم برای پاسخ به موارد ذیربط به ایران بروم تا کور شود یا نشدش فرقی نمی کند، در هر حال ما برای تیرماه، مجبوریم برای دادن جواب برویم تهران، حالا اگر رئیس جمهور عوض شد که چه بهتر، عوض هم نشد که احتمالا یک عملیات بریج در دهان مان داریم همراه با آسفالت. در هر حال ده شباهت یک احمدی نژاد به یک کفش چیزی نیست که بخاطر یک دادگاه ناقابل که قرار است بعد از تغییر یک رئیس جمهور برگزار شود، گفته نشود. در همین راستا و با کمال اقتدار ملی ده شباهت میان کفش به معنای اعم کلمه با احمدی نژاد را به عرض امت شهیدپرور، بروبکس سابق می رسانیم:
اول، کفش اگر اندازه آدم نباشه و کوچیک باشه، آدم با بدبختی راه می ره، رئیس جمهور اگر اندازه نباشه، و کوچیک باشه، همه مردم با بدبختی راه می رن و به هیچ جا هم نمی رسن.
دوم، اگر کفش کوچیک باشه و صاحابش اصرار داشته باشه ازش استفاده کنه، پاره می شه، اگر رئیس جمهور کوچیک باشه و صاحابش اصرار کنه که حتما ازش استفاده کنه، پاره نمی شه، ولی اتفاقات خیلی بدتری می افته.
سوم، کفش اگر کثیف بشه، با یک دستمال تمیز می شه، اما رئیس جمهور وقتی کسی دستمال بگیره دستش، تازه کثیف می شه.
چهارم، کفش رو وقتی پرت می کنن طرف رئیس جمهور که دیگه چیزی تا سقوطش باقی نمونده باشه، اما رئیس جمهور رو وقتی پرت می کنن از سرجاش که مدتهاست سقوط کرده ولی خودش خبر نداره.
پنجم: با کفش مدتی راه می رن، بعد اگر مناسب بود انتخابش می کنند، ولی رئیس جمهور رو اول انتخاب می کنن، بعد مجبورن مدتها باهاش راه برن، حتی اگر مناسب نبود.
ششم: تا وقتی بند کفش رو باز نکردی که بذاری اش کنار ظاهرش خیلی تمیزه و نمی دونی چه بوی گندی از اون تو می آد، رئیس جمهور هم خیلی اوقات همین طوره، تا وقتی نذاشتی اش کنار معلوم نمی شه پشت اون ظاهر واکس خورده چه گندکاری هایی در جریانه.
هفتم: جوراب خوب مثل یک مشاور با ارزشه، هم کفش رو قابل تحمل می کنه، هم رئیس جمهور رو.
هشتم: کفش های مختلفی وجود دارند، دمپایی های ساده، کفش های شیک، کفش های راحت، پوتین نظامی، گیوه….. و روسای جمهوری مختلفی هم وجود دارند، روسای جمهوری که براحتی کنار گذاشته می شن، روسای جمهور خیلی قانونی و نه چندان راحت، جمهوری های دموکراتیک، روسای جمهوری که با کت و شلوار و کراوات پوتین می پوشند و روسای جمهور پوپولیستی که یک جمهوری رو تبدیل به یک زباله دانی می کنن.
نتیجه گیری اخلاقی: کفش هایی که یک عمر پوشیده می شن، الزاما کفش های خوبی نیستند، پای آدم بعد از یک مدت دیگه نمی تونه نفس بکشه.