کفشی برای پابرهنگان

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

در راستای اینکه پوشیدن کفش برای کلیه پابرهنگان تاریخ و جغرافیا از اهم چیزها بوده و ‏گاهی اوقات همین پابرهنگان بخاطر اینکه کفش می پوشند، بکلی از تاریخ حذف، ولی در یک ‏گوشه جغرافیا به زندگی ننگین و اسرارتبار خود ادامه می دهند و بارها پیش آمده است که ‏کسانی بخاطر پوشیدن کفش مجبور شده اند، از حضور در تاریخ صرف نظر و یا بخاطر ‏نداشتن کفش پابرهنه وارد صحنه های نبرد حق علیه باطل شوند.‏

و با توجه به اینکه دوباره وکیل ما، یعنی همان آقای نعمت احمدی، به ما اعلام کرد که ما را ‏برای ماه تیر به دادگاه احضار کرده اند و من هم قطعا قصد دارم برای پاسخ به موارد ذیربط ‏به ایران بروم تا کور شود یا نشدش فرقی نمی کند، در هر حال ما برای تیرماه، مجبوریم برای ‏دادن جواب برویم تهران، حالا اگر رئیس جمهور عوض شد که چه بهتر، عوض هم نشد که ‏احتمالا یک عملیات بریج در دهان مان داریم همراه با آسفالت. در هر حال ده شباهت یک ‏احمدی نژاد به یک کفش چیزی نیست که بخاطر یک دادگاه ناقابل که قرار است بعد از تغییر ‏یک رئیس جمهور برگزار شود، گفته نشود. در همین راستا و با کمال اقتدار ملی ده شباهت ‏میان کفش به معنای اعم کلمه با احمدی نژاد را به عرض امت شهیدپرور، بروبکس سابق می ‏رسانیم:‏

اول، کفش اگر اندازه آدم نباشه و کوچیک باشه، آدم با بدبختی راه می ره، رئیس جمهور اگر ‏اندازه نباشه، و کوچیک باشه، همه مردم با بدبختی راه می رن و به هیچ جا هم نمی رسن.‏

دوم، اگر کفش کوچیک باشه و صاحابش اصرار داشته باشه ازش استفاده کنه، پاره می شه، ‏اگر رئیس جمهور کوچیک باشه و صاحابش اصرار کنه که حتما ازش استفاده کنه، پاره نمی ‏شه، ولی اتفاقات خیلی بدتری می افته.‏

سوم، کفش اگر کثیف بشه، با یک دستمال تمیز می شه، اما رئیس جمهور وقتی کسی دستمال ‏بگیره دستش، تازه کثیف می شه. ‏

چهارم، کفش رو وقتی پرت می کنن طرف رئیس جمهور که دیگه چیزی تا سقوطش باقی ‏نمونده باشه، اما رئیس جمهور رو وقتی پرت می کنن از سرجاش که مدتهاست سقوط کرده ‏ولی خودش خبر نداره.‏

پنجم: با کفش مدتی راه می رن، بعد اگر مناسب بود انتخابش می کنند، ولی رئیس جمهور رو ‏اول انتخاب می کنن، بعد مجبورن مدتها باهاش راه برن، حتی اگر مناسب نبود.‏

ششم: تا وقتی بند کفش رو باز نکردی که بذاری اش کنار ظاهرش خیلی تمیزه و نمی دونی چه ‏بوی گندی از اون تو می آد، رئیس جمهور هم خیلی اوقات همین طوره، تا وقتی نذاشتی اش ‏کنار معلوم نمی شه پشت اون ظاهر واکس خورده چه گندکاری هایی در جریانه.‏

هفتم: جوراب خوب مثل یک مشاور با ارزشه، هم کفش رو قابل تحمل می کنه، هم رئیس ‏جمهور رو.‏

هشتم: کفش های مختلفی وجود دارند، دمپایی های ساده، کفش های شیک، کفش های راحت، ‏پوتین نظامی، گیوه….. و روسای جمهوری مختلفی هم وجود دارند، روسای جمهوری که ‏براحتی کنار گذاشته می شن، روسای جمهور خیلی قانونی و نه چندان راحت، جمهوری های ‏دموکراتیک، روسای جمهوری که با کت و شلوار و کراوات پوتین می پوشند و روسای ‏جمهور پوپولیستی که یک جمهوری رو تبدیل به یک زباله دانی می کنن.‏

نتیجه گیری اخلاقی: کفش هایی که یک عمر پوشیده می شن، الزاما کفش های خوبی نیستند، ‏پای آدم بعد از یک مدت دیگه نمی تونه نفس بکشه.‏