محمود سرابی
نام عمادالدین باقی، روزنامه نگار و مدافع حقوق بشر و از بانیان انجمن دفاع از حقوق زندانیان، بار دیگر با دریافت جایزه روزنامه نگار بین المللی، بر سر زبان ها افتاد.باقی که به علت ممنوع الخروجی نتوانست در مراسم اهدای این جایزه در انگلستان شرکت کند، طی پیامی به این اجلاس، که دیروز برگزار شد، پیشنهاد داد: ”همانطور که بسیاری از کشورها برای شهدای جنگ های ملی و آزادیبخش، بناهای یادبود می سازند ونام قربانیان را بر آن حک می کنند روزنامه نگاران جهان باید برای مطبوعات توقیف شده و قربانیان مطبوعات در جهان، بنای یادبودی برپا کنند تا تاریخ فراموش نکند، تا تاریخ فراموش نشود”.
متن پیام باقی به این شرح است:
من از راهی دور و با دلی نزدیک به همه روزنامه نگاران مدافع آزادی بیان در جهان درود می فرستم.از شما دیده بانان هوشیار آزادی مطبوعات (انجمن روزنامه نگاران خارجی که مرا نامزد کرده و هیات داوری British Press Awards )که مرا انتخاب کردید واین افتخار بزرگ را نصیبم ساختید سپاسگزاری می کنم.از همراهانم در عفو بین الملل-این شکل مجسم وجدان جهانی بشر- به ویژه آقای دروری دایک که پذیرفتند به جای من در مراسم حضور یابند نیز سپاسگزارم.
رسانه ها همواره نردبان رشد آگاهی و شخصیت و اخلاق و پیشرفت های علمی در جهان بوده وتفکیک قوای منتسکیو را تعالی بخشیده و در مقام رکن چهارم، آن را تکمیل ساخته اند.
من از سرزمینی با شما سخن می گویم که با وجود تاریخ یکصد وپنجاه سال تلاش برای آزادی و دموکراسی هنوز طعم تلخ توقیف مطبوعات را در کام خویش می چشد و در ده سال اخیر حدود یکصد وپنجاه نشریه توقیف شده اند در حالی که اغلب آنها هیچ خصومتی با نظام جمهوری اسلامی ایران نداشته و در نهایت منتقدانی مستقل واصلاح طلب بوده اند.
از سرزمینی با تمدن کهنسال با شما سخن می گویم که متاسفانه امروز برخی، تئوری بقای اصلح داروین را به تئوری فنای اصلح تبدیل کرده اند و بسیاری از نشریات به محض اینکه به بلوغ حرفه ای خود نزدیک شده و اثر گذار شده اند به محاق رفته اند گویا به میزانی که نشریه ای تیراژ و مخاطبش افزایش می یابد و قوی تر می شود شانس بقایش کمتر می شود.
من از سرزمینی با شما سخن می گویم که مطبوعات از جایگاه نهاد مدنی فروکاسته می شوند وبه مثابه نهادی صرفا سیاسی قلمداد می شوند وقدرتمندان بجای فرهیختگان ونهاد صنفی مطبوعات و حاکمان بجای شهروندان درباره سرنوشت مطبوعات تصمیم گیری می کنند.
من از سرزمینی با شما سخن می گویم که بارها با چشمان خویش، چشمان اشکبار روزنامه نگارانی را دیده ام که با توقیف نشریه شان عواطف ومعیشت شان با بحران روبرو شده است واین پرسش را با خود زمزمه می کنند که آیا اگر در یک کارخانه یا سازمان، فرضا فردی مرتکب جرم یا خطایی شد، کارخانه را تعطیل و جمعیت و نهادی را ویران می کنند؟ در حالی که بسیاری از مطبوعات ویا نویسندگان آنها پیش از احراز جرم یا دادرسی عادلانه توقیف شده اند.
من از سرزمینی با شما سخن می گویم که اگرچه صد سال از تاسیس اولین نهاد دموکراتیک-پارلمان- در آن می گذرد اما صدسال هم از قتل اولین شهید مطبوعاتش می گذرد.اگر امروز همانگونه که یاد صدسالگی انقلاب مشروطیت را گرامی می دارند یاد صدسالگی اولین شهید مطبوعات را نیز گرامی می داشتند حافظه تاریخی ایرانیان چنین دچار فراموشی نمی شد.در سال1378 نوشتم [این مقاله تحت عنوان “قتل های زنجیره” ای مطبوعات در روزنامه اخبار اقتصاد31شهریور1378 چاپ شد سپس در کتاب مجموعه مقالاتم درباره مطبوعات با عنوان “بهار رکن چهارم”(مروری بر جنبش مطبوعات اصلاح طلب)در سال1381 به چاپ رسید.] تعطیل هر روزنامه همچون یک قتل است وباید کنگره “بزرگداشت جمعی” روزنامه های تعطیل شده و مراسم سالمرگ آنها را برگزار کرد وبا ساخت کالاها و بناهای یادبود برای آنها، زشتی جنگ با مطبوعات را نمایان تر ساخت وامروز می گویم همانطور که بسیاری از کشورها برای شهدای جنگ های ملی و آزادیبخش، بناهای یادبود می سازند ونام قربانیان را بر آن حک می کنند روزنامه نگاران جهان باید برای مطبوعات توقیف شده و قربانیان مطبوعات در جهان، بنای یادبودی برپا کنند تا تاریخ فراموش نکند، تا تاریخ فراموش نشود.
اکنون به عنوان منتخب شما اینگونه خود را التیام می بخشم که نه تنها روزنامه نگاران و نویسندگان ایرانی که روزنامه نگاران و طلایه داران آزادی بیان در جهان نیز در فکر آنند که مطبوعات قربانی شده درراه معرفت وگردش آزاد اطلاعات از یاد نروند.سخن خویش را با مصرع اول و آخرشعرروشنفکر و روزنامه نگار بزرگ ایرانی علی اکبر دهخدا به پایان می برم که صدسال پیش در سوگ صور اسرافیل اولین شهید مطبوعات ایران که به تیغ استبداد به دار آویخته شد سروده است:
ای مرغ سحر چو این شب تار
بگذشت زسر سیاه کاری
یاد آر زشمع مرده یاد آر
عماد الدین باقی یکبار در سال 1379تا 1381 به مدت نزدیک به سه سال بخاطر مقالاتی که در مطبوعات در انتقاد به اعدام و نیز روشنگری پیرامون قتل های دگر اندیشان، زندانی شده بود. اوپس از آزادی از زندان در کنار پژوهش و نویسندگی که این بار بیشتر بر تولید ادبیات حقوق بشر متمرکز شده بود، اقدام به تاسیس نهادی برای دفاع از حقوق زندانیان کردوانجمنی برای نقد مجازات اعدام راه انداخت وعملا پس از آزادی از زندان نیز وسیعا درگیر مصائب زندانیان شد.او در 22مهر1386 برای دومین باربخاطر مجموعه ای از مقالاتش در مطبوعات قانونی کشور زندانی شد.او در دوران زندان دچار مشکلات قلبی شد و به همین علت اینک در مرخصی به سر می برد، اما هفته آینده با پایان مرخصی درمانی باید به زندان باز گردد.
درآخرین روزهای مرخصی اش بود که خبر انتخاب او توسط انجمن روزنامه نگاران خارجی بریتانیا و British Press Awards به عنوان روزنامه نگار بین المللی سال2008 اعلام شد.به همین مناسبت دیروز مراسمی در لندن برگزار شد اما بدون حضور او، زیرا غیر از زندانی بودن، باقی چند سالی است که ممنوع الخروج می باشد.در این مراسم آقای دروری دایک از مقامات عفو بین الملل به نمایندگی از باقی و از سوی عفوبین الملل جایزه او را دریافت کرد.