خون بر شمشیر پیروز است

عیسی سحرخیز
عیسی سحرخیز

سید علی خامنه ای چه بخواهد و چه نخواهد پس از بیست سال ولایت مطلقه و حکومت استبدادی بر ملت ایران، پا جای پای محمد رضا پهلوی گذارده است.

 رهبر ایران چه بخواهد و چه نخواهد راه شاه را می رود و مسیر حکومت ظالمانه ی شاهان مستبد و دیکتاتورهایی را برگزیده است که مردم ایران و جهان بارها آن ها را به زباله دان تاریخ ریخته اند.

 او خواسته و ناخواسته در 30 خرداد 88 جنایات سفاکانه ی 17 شهریور 57 را رقم می زند و با کشاندن پای بخش نابخرد سپاه پاسداران به جای “گارد جاویدان” شاه و گروه های چشم و گوش بسته ی بسیج به جای “چماقداران جیره خوار پهلوی” قصد به خاک و خون کشیدن هر چه بیشتر مردم حق طلب ایران را دارد.

 خامنه ای فراموش کرده است که آنچه ملت ایران را بر رژیم شاه پیروز کرد، در نهایت نه جنگ مسلحانه بود و نه تظاهرات خشونت آمیز خیابانی. آنچه ملت ایران را عاقبت به پیروزی رساند، پیگیری سیاست مظلومانه ی امام حسین (ع) در مقابل حکومت ظالم اموی بود و پیروی از شعار:“خون بر شمشیر پیروز است”.

 رهبر ایران فراموش کرده است که آنچه شاه را به شکست مفتضحانه کشاند، آوردن ارتش به خیابان ها بود و آنچه ملت ایران را به پیروزی شگفتی ساز رساند روی آوردن به شعارهایی بود چون “برادر ارتشی، چرا برادرکشی؟” و کاری تاریخ ساز، گل نشاندن در لوله ی تفنگ نظامیان.

 او فراموش کرده است که در برابر همان نسل ایستاده است و فرزندان آن نسل قهرمان. دختران و پسران جوانی که پس از سال ها سکوت و تحمل غیرقابل تصور، روش و منش پدران و مادران خود را برگزیده اند و شعارها و رفتار آن ها ؛ الله اکبرهای مداوم شبانه، تظاهرات مستمر روزانه و تکرار شعار محوری “مرگ بر دیکتاتور”.

 طنز روزگار این است که سید علی خامنه ای همان راه و روش محمد رضا پهلوی را برگزیده است و اسلاف دیکتاتورش را. او خیال می کند که می تواند “اراذل و اوباش مزدور” را به جای “مردم معترض”، به افکار عموی جا بزند. مردمی که چیزی نمی خواهند جز”رای” خود و “جمهوریت” نظام خویش. رهبر ایران اصراردارد چون شاه خود دستور به خرابکاری و به آتش کشیدن محل کسب و کار مردم دهد و شاهکار چهره های شناخته شده ی موسوم به “نیروهای خودسر” را به طرفداران موسوی و کروبی نسبت دهد.

 او غافل بود که “مظلومیت” خواهر شهیدم، ندا آقاسلطان، نماد معترضان اصلاح طلب و تحول خواه خواهد شد و “آتش و خون”، نماد طرفداران خامنه ای. او غافل است که در نگاه افکار عمومی ایران و جهان، “تظاهرات مسالمت آمیز” نماد اصلاحات است و “عربده کشی و خونریزی” نماد ولایت مطلقه ی فقیه.

 به این دلیل است که پیش بینی می شود که مراسم سوگواری روز پنجشنبه چهارم تیرماه 88 چهره و جلوه ای دیگر خواهد گرفت و تبدیل خواهد شد به حرکتی “افشاگرانه” علیه چهره ی خشن سید علی خامنه ای.

 به این دلیل است که پیش بینی می شود در این روز مردم کاری نخواهند کرد جز “گرفتن روزه ی سکوت و روزه ی سیاسی”. آن ها عصر پنجشنبه نیز چون هر روز به خیابان ها خواهند ریخت و زنجیره ای انسانی خواهند ساخت در حاشیه ی خیابان ها، در سایه سار پیاده روها، در مسیرهای طولانی به سمت مظهر شهدا. در تهران از هر میدانی به سمت بهشت زهرا و در هر شهری به سوی آرامگاه شهدای اصلاحات.

 پنجشنبه هر شهروند ایرانی نشانه ای از مظلومیت شهدای روزهای اخیر خواهد شد، به ویژه “ندای معصوم” و هر اصلاح طلب معترضی نشانه ای با خود خواهد داشت یا نشانه هایی؛ لباس مشکی بر تن، گل سرخ در دست و…