تصمیم دولت اوباما برای مذاکره با ایران برخی از سیاستمداران آمریکا را که خواهان جنگ در خاورمیانه هستند عصبی کرده است. یکی از انتقادات این است که مذاکرات به اندازه کافی گسترده نبوده و به دخالت ایران در خاورمیانه نمیپردازد.
منتقدان مذاکرات میگویند، ایران قصد دارد منطقه را اشغال کند و پس از بیروت، دمشق و بغداد، صنعا چهارمین پایتختی خواهد بود که به کنترل تهران در میآید.
با این وجود اگر تسلط بر کشورهای منطقه مد نظر ایران باشد، باید گفت که در این راه موفقیت نسبتا محدودی داشته است. بسیاری از کشورهای منطقه از رژیم اسلامی ایران دل خوشی ندارند و با آن مخالفت می کنند. ایران در مقایسه با آمریکا تمایل به مراتب محدودتری برای گسترش سراسری نفوذ خود در منطقه دارد، کما اینکه عربستان، مصر و اسرائیل که بازیگران اصلی منطقه هستند تحت نفوذ آمریکا قرار دارند.
مشتری اصلی ایران سوریهی جنگزده است ولی نفوذ ایران در این کشور به سختی به حومههای دمشق میرسد. ایران در لبنان نیز نفوذ دارد و حزبالله به حرفهای این کشور گوش میکند، اما توسط ایران کنترل نمیشود و هیچ تهدیدی علیه آمریکا ایجاد نمیکند. در یمن با یک جنبش شورشی، که بانی جنگ داخلی بوده است است، ارتباط بسیار اندکی دارد. حضور ایران در بغداد مهم است اما نه بخاطر سیاست، بلکه به خاطر ارتباط فرهنگی. بخشی زیادی از این نفوذ به لطف جرج بوش صورت گرفت، چراکه دشمن بزرگ ایران، صدام حسین را بر کنار کرد. آمریکا از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ عراق را در اشغال خود داشت اما نتوانست مانند ایران در این کشور ریشه بدواند.
با وجود این نشریه اکونومیست هشدار داده است که رفتار ایران در منطقه حتی بدون سلاح هستهای هم تهدیدآمیز است. مایکل مکبراید میگوید: “ایران بزرگترین تهدید علیه امنیت ملی ما و متحدان ماست و در منطقه نفوذ زیادی دارد.” سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان از عملکرد و تمایلات تسلط جویانه ایران در منطقه گله کرده است. جونا گلدبرگ، ستوننویس میگوید: “یک رژیم متمدن در ایران احتمالا دست از حمایت حماس در غزه، حزبالله در لبنان، حوثیها در یمن، بشار اسد در سوریه و شبهنظامیان شیعه در عراق برمیدارد.”
اما هیچکدام از این فعالیتها سودی نداشته است. ایران کشوری پرجمعیت و موفق است که نمیتوان از آن انتظار داشت استیلای آمریکا یا عربستان را بپذیرد. شاید تهران هم بتواند بگوید، اگر آمریکا و عربستان انسانیتر رفتار کنند، دست از حمایت اقتدارگرایان و گروههای افراطی برخواهد داشت.
مسلما کسی نمیخواهد ایران به سلاح هستهای دست یابد، اما با توجه به دشمنی های موجود در منطقه، نمیتوان تهران را به خاطر پیشبرد برنامه هستهای، که در اصل در دوران شاه آغاز شده بود، مقصر دانست.
آمریکا در سالهای گذشته خواهان تغییر رژیم در مناطقی بوده که هیچ تهدیدی علیه این کشور محسوب نمیشدند، از جمله در هائیتی، گرانادا، پاناما، صربستان، عراق و لیبی. جهان عرب تحت اشغال رژیمهای سنی است که همگی با تهران دشمنی دارند. آمریکا، ترکیه و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تلاش دارند متحد ایران در سوریه را سرنگون کنند. تقریبا تمام دولتهای قبلی آمریکا تهدید کردهاند که به تهران حمله نظامی خواهند کرد. اسرائیل هم همینطور.
درست است که رژیم ایران مشکلات فراوانی برای مردم خود ایجاد میکند و لحن تندی علیه اسرائیل دارد و بخاطر اهداف ژئوپولیتیک خود مردم کشورهای همسایه را به خطر میاندازد، اما این کشور با پایگاههای نظامی آمریکا احاطه شده و برخلاف این کشور، اسرائیل و عربستان سعودی، هیچ کشوری در منطقه را بمباران یا اشغال نکرده است. در افغانستان، تهران از واشنگتن حمایت کرد و بصورت غیرمستقیم با آمریکا علیه داعش همکاری میکند.
از هر لحاظ که حساب کنید، پادشاهی عربستان از حکومت دینی ایران بدتر است. ریاض بطور مداوم در امور کشورهای عربی دخالت میکند و همهجا به اشاعه بنیادگرایی میپردازد و از دیکتاتوری در بحرین و مصر حمایت میکند و بر سر یمنیهایی که با سلاطین عربستان مخالف هستند بمب میریزد.
عربستان به هیچ وجه مخالفان سیاسی خود را نمیپذیرد و قادر نیست یک انتخابات بسیار ساده هم برگزار کند. دولت عربستان اخیرا یک مخالف را به ۱۰۰۰ ضربه شلاق و ده سال زندان محکوم کرده و وکیلش را هم 15 سال به زندان انداخته است. در ایران انتخابات مهم است. اختلافات سیاسی محدود است اما وجود دارد. ریاض تمام مذاهب غیرسنی را سرکوب میکند. حتی یک کلیسا هم در کل این پادشاهی فعال نیست.
عملیات نظامی عربستان در یمن، برای حوثیها چارهای جز استمداد کمک از تهران نگذاشته است. نارضایتی حوثیها هیچ ربطی به تهران ندارد. پس از آنکه عربستان یمن را به یک جنگ نیابتی تبدیل کرد، ایران نیز حمایت خود را افزایش داد.
وضعیت وخیم است اما سیاست آمریکا هم تقریبا مضحک است. این دولتی است که به کرات به کشورهای دیگر حمله کرده و بر سر آنها بمب ریخته است. واشنگتن یک دولت دموکراتیک ایران را سرنگون کرد، در جنگ داخلی لبنان دخالت کرد، به عراق یورش برد، دولت لیبی را خلع کرد، تلاش کرد رژیم سکولار سوریه را سرنگون کند، از عربستان حمایت کرده و به بحرین یاری میرساند تا معترضان دموکراسی خواه را سرکوب کند و حالا به ریاض کمک میکند تا یمن را بمباران کنند.
در واقع تسلط طلبی منطقهای آمریکا تبعات فاجعهباری برای خود این کشور و خاورمیانه داشته است. واشنگتن با حمله به عراق، ایران را تقویت و داعش را خلق کرد. واشنگتن دولت مخالف القاعده در لیبی را سرنگون و آن را تبدیل به یک کشور شکستخورده کرد که حالا میزبان داعش شده است. اگر بخواهیم واقعبینانه نگاه کنیم، آمریکا بزرگترین تهدید برای ثبات خاورمیانه است.
مسلما با یک دولت لیبرال و دموکراتیک در ایران منطقه بهتری خواهیم داشت، اما خاورمیانه بدون دخالت آمریکا و عربستان و یک دولت لیبرال و دموکراتیک در ریاض هم بهتر خواهد شد.
منبع: فوربس - 13 آوریل 2015