بررصی گردید، تغلوبی اصت

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

آقا! شرمنده، البته این آقایی که ما می نویسیم مثل واژه “رجال” شامل خانوم ها هم می شود، منتهی شورای نگهبان نداریم که تفسیر به رای مذکرش کند. منظورم این است که خانمها! آقایان! ما را ببخشید که دو سه روزی رفتیم پاریس، چطور شد؟ رفتیم آقا علیرضا را دیدیم، برای چی؟ چون سه سال بود با هم رفیق بودیم، ولی ندیده بودیمش، تمام این مدت هم نگرانش بودیم، حالا هم که رسیده پاریس طبعا ما هم رفتیم حسابی با هم….. چرا اینقدر قضاوت سریع می کنید؟ ما فقط رفتیم با همدیگر حرف زدیم، از تهران و سلیمانیه و پاریس و درباره بابک بهمن پور و… کاش آنها هم بودند. به هر حال معذرت مرا بخاطر این چند روز غیبت کبری بپذیرید، البته روزآنلاین از این قر و اطوارها زیاد دارد، ما هم روش! ولی نه، جدا معذرت.

 

پنج میلیون نفر ثبت نام کردند

دروغ هم می گویند کیلو کیلو. سردار همدانی، فرمانده سپاه تهران گفت: “ پنج میلیون نفر برای شرکت در مراسم ارتحال امام ثبت نام کردند.” کیلومترشمار که ندارد، ببند! اصلا بگو سی میلیون، کسی که اعتراض نمی کند. بالاخره خدایی هست، دوربینی هست، پیغمبری هست، موبایلی هست. فیلمبرداری می کند، معلوم می شود چقدر آدم آمده اند. البته من نمی خواهم بگویم که حالا که قرار است پنج میلیون نفر بروند و ثبت نام هم کردند، که نکند یک دفعه یک نفر بدون ثبت نام به مراسم برود، سبزها هم لباس شان را بپوشند، و خیلی محترمانه بروند به خیابان و احتمالا اگر همدیگر را پیدا کردند، محض رضای خدا یک شعار مرگ بر دیکتاتور بدهند. اگر قرار بود چنین کاری بکنند، لابد آقای موسوی و کروبی می گفتند. احتمالا جمعیت پنج میلیونی شعار می دهند “ به گفته خمینی مرگ بر دیکتاتور” یا “ خمینی بخواب که ما بیداریم، از دیکتاتور بیزاریم.” یا هر چی. اینها را از من نشنیده بگیرید. جنبش سبز صاحب دارد، اگر می خواست خودش می گفت. یکی از آگاهان گزارش داده که برای این مراسم قرار است موارد زیر آماده شود:

ساندیس، ده میلیون پاکت

کباب کوبیده، پنج میلیون پرس

نوشابه، پنج میلیون قوطی

اتوبوس، صدهزار دستگاه

پرچم فلسطین و حزب الله، یک میلیون متر

پرچم ایران سه عدد

جهت اطلاع اگر خبر جدیدی شد به ما هم اطلاع بدهید، برای آینده مان خوب است.

 

برنج های آلوده به سرب معرفی شدند

اصولا بعد از 22 خرداد سرب نقش مهمی در انواع آلودگی های شیمیایی و فیزیکی دارد، چه به صورت غبار موجود در هوا، چه در اندازه های بزرگتر که جهت اثبات نظریه ولایت فقیه شلیک می شود. در همین راستا، یکی از مسوولان بهداشتی کشور، منظورمان مسوول حمام ریاست جمهوری نیست، اعلام کرد “ برنج های آلوده به سرب شناسایی و اسامی آنها معرفی شد.” به گزارش کارشناس امور غذایی و قضایی، اسامی این برنج های آلوده به سرب بشرح زیر است:

برنج دم سیاه سربی نقدی

برنج سفید دانه بلند لاریجان

برنج دم کوتاه قهوه ای ارادان

برنج دانه کوتاه سربی همه کاره

برنج کپل سرداری دمسیاه فیروزآباد

 

یگانه پرستی

مموتی، معروف به الفنون سابق، طبق یک اعلام نظر از پیش از دهانش دررفته گفت “ ایران پرچمدار یگانه پرستی است.” یکی از ایرانشناسان یگانه پرست، در همین رابطه برخی از موارد یگانه پرستی را اعلام کرد:

اول، در ایران فقط یک رهبر دارد.

دوم، در ایران دهها میلیون خانه وجود دارد که کسی در آنها هیچ تصمیمی نمی تواند برای فردای خودش بگیرد، در عوض یک بیت است که برای آن دهها میلیون خانه تصمیم می گیرد.

سوم، ایران چند سازمان امنیتی دارد که همه آنها زیر نظر یک رهبر اداره می شود.

چهارم، ایران یک مجلس دارد که 280 نماینده دارد که به جای آنها یک رهبر فکر می کند.

پنجم: ایران سه قوه مقننه و قضائیه و مجریه دارد که هر سه مستقلا بدنبال یک رهبرند.

ششم: ایران صدها روحانی دارد که همه شان را می فرستند لای دست باباشان و فقط حرف یکی را گوش می کنند.

هفتم: در ایران صداهای مختلف وجود دارد، همه هر صدایی بخواهند می دهند، بعد یکی به جای همه تصمیم می گیرد.

هشتم: در ایران هر چند سال صدها گروه با هم انقلاب می کنند و یک نفر را از بین می برند، بعد از میان آن صد گروه یکی را می کنند خدا و همه از او تبعیت می کنند تا بعدا پدرش را دربیاورند.

 

جعفر پناهی آزاد شد

آرزو می کنم هیچ فیلمسازی زندان نرود، هیچ خبرنگاری زندانی نشود، هیچ سیاستمداری زندان را تجربه نکند، اصلا آرزو می کنم هیچ زندانی نباشد، خوشحالم که جعفر پناهی از زندان آزاد شد. می دانم که سه ماه سخت بر او گذشت، می دانم این روزها بسیار دشوار بود. از همه اینها گذشته، اگر قرار بود که زندان وجود داشته باشد، و مردم زندان بروند، و قرار باشد کسی بگوید که زندان چقدر بد است، سه ماه زندان برای ساختن دهها فیلم در این مورد، یک دوره آموزشی خوب فشرده با اعمال شاقه است. برایش آرزوی موفقیت می کنم. چشم خانواده اش روشن.

 

هژمونی طلبی با اعمال شاقه

تعداد آدمهای بامزه از حد طبیعی دارد می گذرد. معمولا طبیعی است که از هر هزار نفر هفتاد نفر بامزه باشند، ولی وقتی از هزار نفر، 980 نفرشان گوله نمک بشوند، چه شورشی راه می افتد! از همه بانمک تر این آقای علی مطهری، فرزند آیت الله مطهری است که تنها چیزی که از آن مرحوم به ارث برده، اشتباه در کمپوزیسیون چهره است. نه فلسفه ای، نه منطقی، نه علمی، نه میانه روی، نه شیوه بیان. بالاخره یکی می شود دکتر حسابی، صبح با ماکس پلانک کله پاچه می خورد، ظهر با انشتین آبگوشت بزباش می خورد، شب هم با ژرژ گاموف گرگم به هوا بازی می کند، یکی هم مثل ایرج حسابی می شود که واقعا آدمی است که نام خانوادگی اش حسابی است. حالا گیرم پدر تو مرتضی مطهری بود، این چه حرفی است که می زنی؟ علی آقای مطهری که البته سگ ندارد، ولی اگر داشت سگش از نقدی به هر حال بهتر بود، گفته است “ موسوی و کروبی بطور طبیعی از رهبری جریان اصلاحات عزل شده اند و افراد معتدل تری چون آقای خاتمی برای رهبری اصلاحات پایگاه اجتماعی بهتری دارند.” در همین رابطه با این طفل معصوم مصاحبه کردیم:

ما: کلا نظرتان چیست؟

مطهری اینا: از نظر من موسوی و کروبی بطور طبیعی از رهبری جریان اصلاحات عزل شده اند.

ما: چه کسی آنها را عزل کرده؟

مطهری اینا: امت شهیدپرور آنها را بخاطر تندروی هایشان عزل کردند.

ما: یعنی آنها قبلا رهبر جریان اصلاحات بودند؟

مطهری اینا: نه، اشتباه نکنید، اصلا جریانی به اسم اصلاحات وجود نداشت، یک فتنه آمریکایی بود و کسی طرفدارش نبود.

ما: یعنی کروبی و موسوی رهبر جریانی بودند که وجود نداشت و جریانی که وجود نداشت تندروی کرد و حالا رهبرانش باید عزل شوند.

مطهری اینا: دقیقا، این جریان پایگاه اجتماعی اش را از دست داده و باید افرادی میانه رو مثل خاتمی رهبری را در جریان اصلاحات در دست بگیرند.

ما: منظورتان این است که جریانی که وجود نداشت، پایگاه اجتماعی اش را از دست داد و حالا باید خاتمی بیاید تا جریان اصلاح طلب ایجاد شود؟

مطهری اینا: بله، باید به جای موسوی و کروبی خاتمی رهبر اصلاحات بشود.

ما: یعنی اگر خاتمی رهبر اصلاحات بشود، آن وقت همه مشکلات حل است؟

مطهری اینا: تا حدی، چون ما معتقدیم که خاتمی یک مهره آمریکایی است و عامل اصلی جریان فتنه ایشان بود.

ما: یعنی شما معتقدید که یک جریان تندرو باید کنار برود و یک جریان آمریکایی باید روی کار بیاید. یعنی شما دوست دارید که اصلاحات خاتمی ادامه پیدا کند؟

مطهری اینا: نه به این معنی، ما با جریان خاتمی مخالفیم و به نظرم باید موسوی و کروبی بروند و خاتمی بیاید که ما با آن راحت تر مخالفت کنیم.

ما: یعنی اگر خاتمی میانه رو بیاید شما از آن استقبال می کنید؟

مطهری اینا: ما از رفتن موسوی و کروبی تندرو استقبال می کنیم، ولی اگر خاتمی بیاید، نباید تفکرات آمریکایی و باصطلاح اصلاح طلبانه را دنبال کند.

ما: یعنی شما معتقدید که خاتمی باید بیاید، ولی خودش نباشد، بلکه یک نفر دیگر باشد؟

مطهری اینا: من فکر می کنم اگر موسوی و کروبی توسط خاتمی دستگیر بشوند و خاتمی مدتی روی کار بیاید، تا ما او را کنار بگذاریم و هاشمی رفسنجانی به جای او بیاید بهتر است.

ما: پس بهتر است هاشمی رفسنجانی بیاید و موسوی و کروبی بروند، آیا شما با مواضع هاشمی موافقید؟

مطهری اینا: من کاملا مخالفم، ایشان اشرافیت و گرایش آمریکایی را تقویت کرد و به ارکان نظام لطمه زد.

ما: یعنی کروبی و موسوی که از نظر شما هیچ پایگاهی ندارند، کنار بروند و در عوض هاشمی رفسنجانی اشرافی آمریکایی بیاید. در آن صورت چه خواهید کرد؟

مطهری اینا: در آن صورت ما با هزینه کمتری می توانیم هاشمی رفسنجانی را کنار بگذاریم، چون زمینه های کافی وجود دارد.

ما: یعنی پیشنهاد می کنید که اصلاح طلبان برای اینکه شما آنها را از بین ببرید، از راه حل های شما استفاده کنند.

مطهری اینا: منظور ما از بین بردن جریان اصلاح طلبی نیست، ببینید، جریان اصلاح طلبی وجود دارد و نمی شود آن را از بین برد، همین که اصلاح طلبان قبول کنند که برای صد سال حرف نزنند و هیچ کاری نکنند، خیلی ممنون می شویم.

ما: فرمایش دیگری ندارید؟ تو رو خدا رودربایستی نکنید.

مطهری اینا: نه، فعلا عرض دیگری ندارم، ولی اگر شب خواب بد دیدم، فردا شما را خبر می کنم.

 

قطعنامه چهارم

تا دیروز شک داشتم که شورای امنیت قطعنامه جدیدی علیه ایران تصویب کند. یعنی حدس می زدم که احتمالش وجود دارد که دری به تخته بخورد، آن تخته هم از جا دربرود و از سقف کنده بشود و زرتی بخورد توی سر نمایندگان چین و روسیه که معمولا یک تخته شان کم است و شورای امنیت با اکثریت آرا رای بدهد به قطعنامه چهارم و علاوه بر فشار به جمهوری اسلامی اسامی چهل مقام عالیرتبه کشور در لیست سیاه قرار بگیرد و آقای حدادعادل و نقدی و طائب و خیلی های دیگر از این پس برای خریدن چادر برای زن شان به جای لندن باید بروند بازار پشت مسجداعظم قم و دیگر دودوزه بازی فینیش.

 

اما با حرفی که حمیدرضا ترقی زد یقین کردم که قطعنامه تصویب می شود. وی گفت: “ احتمال تصویب قطعنامه بسیار ضعیف است.” وی قبلا گفته بود شورای امنیت جرات ندارد بخشنامه دوم را صادر کند و گفته بود که احتمال صدور قطعنامه سوم علیه ایران وجود ندارد. گفته بود اسرائیل نابود می شود و اسرائیل نابود نشد، گفته بود بحران عراق ادامه پیدا می کند و پیدا نکرد. تقریبا بعد از آقای حمید مولانا که 85 درصد پیش بینی هایش در سیاست خارجی غلط  از آب درآمد و احمدی نژاد که 83 درصد پیش بینی هایش غلط از آب درآمد، ترقی با 79 درصد اشتباه در مقام سوم است. حالا می گوئید چکار کنیم؟ من چه می دانم. نمی شود که یک دولت دیوانه هر غلطی می خواهد بکند، بعدا یک ملت که با دولت شان مشکل دارند، گریه و زاری کنند که قطعنامه صادر نکنید.   

 

کوچولوی من تویی تو، تویی تو

هر وقت یاد مهدی کوچک زاده می افتم و حماقت هایش در دانشگاه، و بعد متوجه می شوم که آن دیوانه که هر روز حالش بدتر می شود، حالا یکی از مهم ترین وکلای دویست هزار رای آورده مجلس از شهر تهران است، مریض می شوم. البته فعلا که دوره دوره کوچک زاده ها و کوتوله ها و عصر مجتبی سالاری است. از اینها گذشته، قرار است فردا رئیس و هیات رئیسه مجلس را انتخاب کنند. کوچک زاده هم که به عنوان حامی اصلی محمود مشنگ و رئیس کمیسیون اعصاب و روان مجلس، همراه با کلیه کارکنان مجلس که مشکلات عصبی شدید دارند، راست کردند برای اینکه زیرپای لاریجانی را خالی کنند. مهدی کوچک زاده گفت: “ مجلس نباید با یک بام و دو هوا اداره شود.” انجمن معماران آزاد در مورد مجلس موارد دیگری را غیر از حالت یک بام و دو هوا پیشنهاد کردند:

 

مدرک تحصیلی رحیمی مالید

کامران دانشجو که از هر صد تا نظری که درباره دانشگاهها داده، 98 تا دروغ بوده، در هیات دولتی که از صد تا چاقو که ساخته 94 تاش دسته ندارد، در مورد رحیمی معاون اول رئیس جمهور که مسوول مبارزه با فساد اقتصادی و متهم ردیف اول فساد اقتصادی است، نظر رسمی وزارت علوم را منتشر کرد که “ مدرک دکترای آقای رحیمی مخدوش و فاقد صحت و اعتبار است.” احمدی نژاد هم اعلام کرد از این به بعد به ایشان دکتر نگوئید. و گفت: آقای دکتر! خودتان هم ملاحظه کنید.”

متن نظریه وزارت علوم بشرح زیر منتشر شد

بسمه طعالا

کابینه مهترم هیعت دولت

مدرک دوکتورای آقای محمدرضا رحیمی بررسی نموده، و اینکه اراعه گردیده فاقد سحیح و اعطبار ندارد، چون تهقیقات مختلف نموده و بررصی گردید. وی دکتور نمی باشم.

کامران دانشجو

وظیر علوم و آموضش آلی

 

حسین درخشان در وضع وحشتناک

شنیدم که قاضی صلواتی قاضی حسین درخشان شده است. شنیدم که می خواهند حکم اعدامش را بدهند. شنیدم که زیر فشار وحشتناک است و در لج و لجبازی دو نهاد امنیتی قرار گرفته. همه ما به حسین درخشان مدیونیم، من شخصا عرض می کنم. من به درخشان مدیونم. او مثل آدمی که از وسط خیابان رد می شد، یک دفعه در معرض فرار و حرکت یک گله گاو قرار گرفت، نه می تواند فریاد بکشد، چون کسی صدایش را نمی شنود، نه کسی می تواند نفوذی برای رسیدگی به وضعش بکند، چون حتی آنهایی که یک سال قبل پارتی حسین می توانستند بشوند، خودشان الآن متهمند. شوخی شوخی شده مثل امیرعباس هویدا که یک روز انداختندش زندان که مثلا درس عبرتی برای عده ای بشود، بعد به همین سادگی اعدامش کردند. به نظرم همه در موردش وظیفه داریم کاری بکنیم. از فردا شروع می کنم.