حرکت به سوی تمدن اسلامی

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

طرف قطار تهران مشهد را دزدید، اسلحه گذاشت پشت گردن راننده قطار گفت برو زاهدان  حالا تهدید می کنی اشکال ندارد  بالاخره انسان نیاز به تفریح دارد، یک چیزی شما می گویی و ما می خندیم، یک وقت ما یک چیزی می گوئیم شما می خندید، تا اینجا مشکلی نیست  مشکل این است که وقتی قطار رسید به مشهد طرف ناراحت می شود که چرا من قطار را دزدیدم و تو را تهدید کردم تو چرا نرفتی اهواز؟ آخر برادر من! عزیز من؟ آقای جعفری! سردار! این قطار دارد به مشهد می رود، این که نمی تواند پرواز کند برود به زاهدان  هی باید مثل جیگر هی توضیح بذهی که سردار این چیز دراز قطار است، “می فهمی؟ می فهمی؟”

همین سردار هفته قبل عربستان را تهدید کرده که ما عربستان را نابود می کنیم  یک ماه قبل اسرائیل را تهدید کرده که ما اسرائیل را از بین می بریم، یک سال قبل تصمیم گرفته جاده تهران دمشق را آسفالت کند داعش را لوله کند بفرستد لای دست ملک سلمان  معلوم نیست شنبه دارد وارد جنگ سوم جهانی می شود، یک شنبه دارد در قزوین با اپیلاسیون مبارزه می کند، دو شنبه با کاپیتولاسیون مبارزه می کند، یک دفعه شب خوابنما می شود که ما در حال حرکت به سوی تمدن اسلامی هستیم  فکر می کنند تمدن اسلامی هم موشک است. دکمه را فشار بدهی یا برود به طرف غیاث آباد قم یا همان یک کیلومتری منفجر شود  فرق کانال آب را با تمدن نمی فهمند  تازه بفهمد، آدمی که هفته قبل می خواسته با عربستان بجنگد، حالا می تواند با ارذن بجنگد، نه اینکه برنده جایزه صلح نوبل بشود.

در ا ین ۳۷ سال صد تا پل در کشور ساخته شده، صد تا هم نه، سی تا، من حاضرم سانوار شرط ببندم که از سی نفری که پل ساختند، حداقل ۲۸ تاشان یا گوشه زندان هستند، یا خانه نشین شدند، یا دق کردند یا رفتند. قطر و امارات و آمریکا و روسیه دارند کارشان را می کنند  حداقل بگو ما در حال حرکت برای نابودی تمدن آمریکا یا اروپا یا هرجای دیگری هستیم، باز هم احتمالش وجود دارد  من مطمئنم اگر سپاه خوب نقشه بکشد، هر تمدنی را می تواند نه در شش ماه، در دو سال نابود کند، حالا ممکن است خودش هم نابود شود، ولی توانایی نابود کردن دارند، ولی نگو به طرف تمدن بزرگ اسلامی می رویم 

حالا جالب است، درست بعد از همین یک جمله سردار جعفری گفته “یمن آخرین دستآورد انقلاب اسلامی است.” و مطمئنم دو دقیقه هم درباره این جمله فکر نکرده  یکی هم نیست که بپرسد: چه چیز یمن دستآورد انقلاب اسلامی است؟ این که عربستان حمله کرده و دارد بچه های بیگناه یمن را می کشد؟ اینکه ایران از گروهی از مردم یمن حمایت کرده و حالا عربستان بخاطر جنگ با ایران دارد مردم آنجا را می کشد که با ایران درگیر بشود؟ اینکه هی آقایان شعار دادند برای یمن و حالا انگشت به دماغ نه می توانند بروند جلو نه بکشند عقب، یا باید ایران نابود شود، یا مردم یمن کشته بشوند.

 

خدمات متقابل آیت الله خمینی

یعنی بعضی اوقات حرفهایی که آیت الله خمینی گفته بود باید با آب طلا بنویسند روی خشت، بعد آن را بگذارند توی کوره آجر پزی تا خوب بپزد، بعد آن را محکم بکویند توی سر این امت حزب الله  آیت الله خمینی یک ادبیاتی داشت که خیلی از فارسی زبانان قدرت درکش را ندارند، نه اینکه آن آدم حرف عجیبی می زد، اصلا، ولی ادبیاتش شبیه مردم معمولی نبود  یک بار وقتی داشت درباره انفجار حزب جمهوری اسلامی حرف می زد، گفت “این حادثه منتظره” در حالی که بعید می دانم قبل از او کسی از ترکیب حادثه منتظره در مقابل حادثه غیرمنتظره استفاده کرده باشد  من سالها به این ترکیب بندی جمله فکر کردم  چطوری چنین چیزی به ذهن آن آدم رسید.

سالها بعد وقتی دوستم ایزابل اشراقی عکاس ایرانی - فرانسوی که فارسی را در سن بیست سالگی یاد گرفته بود. یک روز به جای امروز عصر گفت “ام- عصر” تازه فهمیدم آیت الله خمینی چرا گفته بود منتظره، در واقع ما ایرانی هایی که فارسی حرف می زنیم اشتباها می گوئیم امروز عصر، یا امروز صبح، اگر به امروز می گوئیم امروز یا به امشب می گوئیم امشب، قاعدتا باید بگوئیم “ام-صبح” و یا “ام-عصر”، در واقع ذهن ما چون عادت به این ترکیب بندی غلط دارد، می گوئیم “امروز عصر” یا “امروز صبح” در حالی که نمی شود که روز، عصر یا شب باشد  در واقع غلط رایج است.

مثلا وقتی آقای زهتاب در سریال در حاشیه با آن لهجه قمی اش می گوید “اینجی سودیش کجیس؟ ” همه ما می فهمیم که منظورش این است که “اینجا سودش کجاست؟” در واقع منظورش این است که “سود این بیمارستان در کجای آن است؟” ولی ما چون با لهجه زهتاب عادت کردیم خودمان می فهمیم که “اینجی سودیش کجیس؟” یعنی چه  حالا شما به هزار تا دکترای ادبیات فارسی بگوئید “اینجی سودیش کجیس؟” طرف اصلا نمی فهمد ما داریم به ژاپنی حرف می زنیم یا عبری یا مالزیایی  اتفاقا آیت الله خمینی هم مشکلش همین بود  چون ذهنش شبیه فارسی ایرانی ها نبود، می گفت “این واقعه منتظره” یا صد تا اصطلاح دیگر که اصلا در زبان فارسی نداشتیم و یک دفعه پرت شد وسط ادبیات فارسی.

اصلا این کلمه “هجمه” کجا بود یک دفعه از وسط قرن اول هجری در بغداد پرت شد وسط ادبیات فارسی؟ در واقع آیت الله خمینی با زبان عربی فارسی فیضیه فکر می کرد، بعد که ترجمه می کرد همین می شد که می گفت “این واقعه منتظره”  حالا من اصلا منظورم این نبود که آیت الله خمینی چطوری حرف می زد و دلیل اش چی بود  می خواستم بگویم که همین آیت الله خمینی یک اصطلاح را وارد ادبیات فارسی کرد و آن همین بود که یک چیزهایی را تبریک و تسلیت می گفت  انگار به ملت تسلیت می گفت و به خودش تبریک می گفت  اصلا معنی این حرف چیست که یک آدم نزدیکترین آدمش کشته شود و به خانواده آن آدم تبریک هم بگوید  یک جورهایی اصلا مثل اینکه ذهن خودش و آدمهایی که به او اعتقاد داشتند کلا افتاده بود توی میکسر و علی الدوام قاط می زد  حالا هم وقتی خیلی از پیروانش همان حرفها را می زنند، آدم نمی تواند بفهمد این جماعت چرا قاطی دارند  اصلا یعنی چی که آدم تحریم اقتصادی بشود و بعد خوشحال باشد؟ البته مازوخیسم و سادیسم وجود دارد، آدم می تواند از درد کشیدن لذت هم ببرد  ولی با صدای بلند نباید آن را بگوید  حداقل به روانکاو خودش باید بگوید.

 

تبریک به شاهین نجفی

یکی دو تا از سایت های حزب اللهی، شاهین نجفی را تهدید کردند که می خواهند کنسرت اش را منفجر کنند  یکی هم گفته که هر کسی کنسرت شاهین نجفی را منفجر کند به او جایزه می دهند  حالا من ماندم به شاهین نجفی باید تبریک بگویم تا تسلیت  آدم حسودی اش می شود، یعنی چرا این همه بین عناصر دشمن تبعیض قائل می شوند، درست است که ما از آن حرف هایی که شاهین نجفی می زند نمی زنیم، ولی دلیل نمی شود همه چیزها را به او بدهند.

این وب سایت حزب الله نوشته است که “در زمان حیات حضرت امام خمینی رحمه الله علیه، سلمان رشدی با انتشار آیات شیطانی موجب شد تا بنیانگذار فقید و کبیر انقلاب وی را مرتد و واجب‌القتل بخواند  اما آیا این حکم به رشدی منحصر شد؟ خیر! حضرت امام ناشرین و عاملین نشر آن موهومات شیطانی را نیز مشمول حکم اعدام دانستند و برای جان ناقابلشان جایزه مشخص فرمودند ” چنان می گویند ناشرین هم شامل حکم سلمان رشدی شدند، انگار سلمان رشدی را کشتند  از وقتی حکم سلمان رشدی را دادند تا حالا بیست بار زن گرفته و مراسم عقد و عروسی برگزار کرده  تازه یعنی دارند شاهین نجفی را تهدید می کنند که با تو همان کاری را می کنیم که امام خمینی با سلمان رشدی کرد.

فکر کن آیت الله خمینی حکم قتل سلمان رشدی را صادر کرد، جایزه کشتن سلمان رشدی هم فعلا رسیده با آخرین افزایش قیمتش در همین چند ماه قبل به سه میلیون و ۳۰۰ هزار دلار  از وقتی سلمان رشدی به مرک تهدید شده شاید پنجاه میلیون دلاری درآمد کتاب هایش رفته بالا و من مطمئنم سلمان رشدی حتی اگر قرار بود ده سال قبل در تصادف اتومبیل هم بطور طبیعی بمیرد، بخاطر اینکه از او حفاظت شده عمرش اضافه شده  تا همین حالا بخاطر همین حکم سلمان رشدی فکر کنم حداقل ۳۳ میلیارد دلار ایران زیان اقتصادی دیده  دو تا حکم دیگر صادر کنند فکر کنم درآمد کنسرت بعدی شاهین نجفی به شش میلیون دلار برسد.

طرف وسط فردوی قم را تا ده سال دیگر تعهد کرده دوربین بگذارند که تا خشتک مقام معظم رهبری از سی ان ان پخش مستقیم بشود، آن وقت تهدید می کند که در اروپا و آمریکا کنسرت منفجر می کنیم  یک وقت می بینی القاعده تهدید می کند، بالاخره سیصد تا خل و چل دارند که در همه جای دنیا یک شکر زیادی بریزند وسط شله زردشان، آخر جمهوری اسلامی که وزیر اطلاعاتش دارد توسط فرمانده سپاهش کنترل می شود و هر ماه دو تا وزیرش را دو تا وزیر دیگرش می اندازند زندان، از این غلط های زیادی می کند؟ نصف فرماندهان سپاه بچه های شان صبح با پورشه می روند وسط دیوار، شب باباهاشان پناهنده می شوند به اسرائیل، تهدید کردنت یعنی چه؟