بهنظر میرسد که سفرهای دکتر علی لاریجانی، رییس مجلس در شرایطی صورت میگیرد که به دور از تبلیغات و جنجالهای سیاسی نیاز به یک دور مذاکرات جدی با غرب وجود دارد. اینکه ما بگوییم اگر نتوانیم نفت خود را صادر کنیم، تنگه هرمز را میبندیم و آمریکاییها هم بگویند که بستن تنگه هرمز خط قرمز ماست، یعنی غیرمستقیم به یکدیگر اعلان جنگ دادهایم. ریشه یا علت مناقشه بر سر بستن تنگه هرمز بازمیگردد به تحریمهای جدید از سوی آمریکا و شماری از متحدانش بهواسطه پرونده هستهای ایران. ما ممکن است بتوانیم تنگه هرمز را ببندیم و اگر عبور و مرور کشتیها از آن را نتوانیم متوقف کنیم، دستکم میتوانیم آن را با دشواری روبهرو کنیم و حتی فرض بگیریم که آمریکاییها هم در دقیقه بخواهند یا نتوانند، از نظر نظامی اقدام جدی علیه ما انجام دهند.
سوال اساسی آن است که به فرض بسته نگهداشتن تنگه هرمز، آیا مشکلات و دشواریهای ما در نتیجه قطع صادرات نفتیمان مرتفع میشود؟ ما امروز به مراتب بیشتر از تیر 1384 به نفت برای اداره مملکت وابستهتر شدهایم. در دوران آقای هاشمی رفسنجانی، بودجه کشور براساس نفت بشکهای 25 دلار و در زمان دولت اصلاحات براساس نفت بشکهای 35 دلار بسته میشد درحالی که بودجه سال 90 براساس نفت بشکهای 80 دلار بسته شده. بنابراین مساله تحریم نفتی موضوعی نیست که برخی فعالان سیاسی بکوشند با شعار از کنار آن بگذرند. این نکته هم که چین یا هند زیر بار نخواهند رفت و ژاپن هم حاضر نشده و کرهجنوبی هم به آمریکا “نه” گفته، نمیتواند در عالم سیاست پشتوانه نیرومند و مطمئنی باشد.
تجربیات قبلی نشان داده که هر تحریمی که ابتدا از سوی آمریکاییها شروع شده، در مدت کمی از ناحیه اروپاییها هم اتخاذ میشود و طولی نمیکشد که ژاپن، کرهجنوبی و دیگران هم به آن میپیوندند. تجربه این 30 ساله به ما نشان داده که در تجزیه و تحلیل نهایی، چین و روسیه، در نهایت، حاضر نیستند منافع ملیشان را فدای دوستی و حمایت از ایران کنند. چین و روسیه، یا هر کشور دیگری هر قدر هم که تمایل به ایران داشته باشند، منافع اقتصادیشان در رابطه با آمریکا و اروپا آنقدر نسبت به ایران زیادتر است که بعید است حاضر شوند تا به انگیزه حمایت از تهران در برابر غول اقتصادی اروپا و آمریکا قرار گیرند.
از سوی دیگر آمریکا وارد سال انتخابات شده و جدیترین انتقاد جمهوریخواهان به اوباما آن است که به اندازه کافی در برابر ایران قرص و محکم نایستاده و دارد با ایران مماشات میکند. “میت رامنی” که در دو ایالت “آیووا” و “نیوهمپشایر” توانسته رقبای دیگر جمهوریخواهان را پشت سر بگذارد، با شعار ایستادگی جدی در برابر ایران وارد رقابت انتخاباتی شده است. بهار عرب هم تاکنون دوست و متحد جدید و جدی در جهان عرب و منطقه برای ما به همراه نیاورده است. در چنین شرایطی مذاکرات رییس مجلس با مقامات ترک را باید جدی گرفت. در مورد اهمیت این مذاکرات همین بس که آقای علی لاریجانی به تعبیری از سوی مقامات عالیرتبه اعزام شدهاند و نه از سوی دستگاه دیپلماسی وابسته به دولت دهم. سعهصدر و پختگیای که در شخص دکتر علی لاریجانی سراغ داریم و شرایط دشواری که در آن قرار گرفتهایم، جای امیدواری زیادی میگذارد که واقعبینی و واقعگرایی بر شعارزدگی بخشی از دستگاه دیپلماسیمان غلبه پیدا کند.
منبع: شرق، 25 دی