کریستیان ماکاریان
انتخاب حسن روحانی به عنوان رییس جمهور جدید ایران، شکل یک رفراندوم را به خود گرفت؛ رفراندومی که علیه سیاست هسته ای افراطی جمهوری اسلامی برگزار شد.
یک عمامه به سر دیگر در حکومت ایران ظاهر شده، ولی نباید تنها به این نماد بسنده کرد. در میان پیچیدگی های عدیده جمهوری اسلامی، موردی هست که براساس آن، کسانی که مستعد ایجاد تحول در حکومت هستند، باید اطمینان لازم را به محافظه کاران بدهند و نشان دهند که از یک مشروعیت مذهبی غیرقابل انکار برخوردارند. از این حیث، حسن روحانی، ۶۴ ساله، که توانست در همان دور اول با به دست آوردن حدود ۵۱ درصد از آرا انتخاب شود، یک مورد ایده آل محسوب می شود.
یک شخصیت ضد احمدی نژاد
او که چند بار در دوره شاه زندانی شده بود و خیلی زود درگیر انقلاب اسلامی شد، یکی از اولین نزدیکان خمینی در دوران تبعیدش به فرانسه بود. او با ادامه تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه گلاسکو اسکاتلند دکترای خود را اخذ کرد. موضوع تز او “انعطاف پذیری قوانین شریعت” بود. او به عنوان یک عملگرا شناخته می شود و مشخصه های اصلی را در بطن حکومتی مبهم داراست: داشتن رابطه خوب با رهبر انقلاب، علی خامنه ای، و درعین حال با علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رقیب اصلی خامنه ای. البته دلیل اصلی پیروزی آسان روحانی به نفوذ دو رییس جمهور پیشین، هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، و حمایت آنان بازمی گردد. این حمایت ها از او شخصیتی ضد احمدی نژاد ساخته است.
جدا از تفاوت های دیگر احمدی نژاد، او چندان اهمیتی برای غرب قائل نبود، درحالی که روحانی به عنوان “شیخ امید” به خوبی با شرایط و ابعاد این مسأله آشناست. در سال ۲۰۰۴ زمانی که ایران تصمیم گرفت در روند دستیابی خود به سلاح اتمی وقفه ای بیندازد تا نگرانی های جامعه بین المللی را کاهش دهد، روحانی به دستور خامنه ای مسؤولیت مذاکرات را برای تعلیق فعالیت های غنی سازی برعهده گرفت. این وقفه موقت به عنوان بهانه ای برای احمدی نژاد به کار رفت و از آن به عنوان خیانت ملی یاد کرد. او بدین ترتیب توانست قدرت را در ایران به دست گیرد. او پس از دو دوره ریاست جمهوری که دومین دوره آن با کشتار و سرکوب وحشیانه مردم آغاز شد، نه تنها موجبات انزوای فزاینده ایران را در جهان رقم زد، بلکه یک بحران اقتصادی بی سابقه را به وجود آورد که با یک بحران سیاسی برای به چالش کشیدن اقتدار خامنه ای نیز توأم گشت.
امروز روحانی در نزد بسیاری از کسانی که از وضعیت پیش آمده در دوره قبل ناراضی اند، به عنوان یک مصالحه گر منطقی شناخته می شود. انتخاب او به طور غیرمستقیم شکل یک رفراندوم را به خود گرفت که طی آن مردم نسبت به سیاست هسته ای جمهوری اسلامی طی سال های اخیر موضع گرفتند. اکنون رییس جمهوری با عمامه سفید باید گره ای که اقتصاد کشور را خفه کرده قدری شل کند، ولی نباید برنامه اتمی ایران را زیر سؤال ببرد. برای این منظور، او باید تاکتیک خود را در صحنه بین المللی تغییر دهد. پیش بینی می شود که حکومت تهران به هرگونه استدلالی دست یازد تا مسأله تحریم ها را با مداخله اش در درگیری های سوریه پیوند دهد. جمهوری اسلامی مایل است به طریقی مسأله سرنوشت بشاراسد را وارد مباحثات کند و حمایت بی قید و شرط خود از دمشق را در چارچوب اقداماتی برای سبک کردن تحریم ها لحاظ کند.
اکنون “شیخ امید” قبل از متقاعدسازی و هرگونه گشایش باید ابتدا ظرافت اش را در عمل چندین برابر کند: تعویض نخ در همان طرح، همان گونه که در هنر دیرینه فرش پارسی به کار می رود.
منبع: اکسپرس، ۱۸ ژوئن
http://www.lavie.fr/actualite/monde/israel-se-prepare-t-il-a-une-guerre-contre-l-iran-28-08-2012-30161_5.phphttp://www.slate.fr/story/47317/toxicomanie-came-drogue-iran-teheran