آقای حسن خمینی، نوه آیت الله خمینی، چندی پیش در سخنانی در بین مسئولان وزارت خارجه گفته بود: “اکنون ایران در منطقه به یک قدرت فرا منطقه ای تبدیل شده و وبهتراست این قدرت خود را نیز در حوزه های رفاه ، معیشت ، امنیت و آرامش مردم نیز نشان دهد.“
این سخن که یک نقد ملیح به نظر می رسد، در واقع، انتقادی است به عملکرد دولت در حوزه های اقتصادی ، رفاهی و امنیتی که از مسئولان خواسته، از امکانات خود برای تأمین رفاه مردم استفاده کنند و نان را به سفره های مردم برسانند.
نقد تلویحی فوق به عملکرد دولت، در واقع به این سوال را به ذهن متبادر می سازد که آیا از نظر مردم هم، ایران در منطقه به یک قدرت سیاسی ، نظامی و حتی اقتصادی تبدیل شده است؟
با یک نگاه ساده و سر انگشتی می توان گفت کشوری در منظقه قدرتمند است که ابتدا در درون خودش مقتدر باشد و توانایی پاسخگوی به نیازهای مردم را داشته باشد و هرگاه این کشور توانست در درون خود، نیازهای مردم را برآورده کند، قطعا این اقتدار و مشروعیت نیز توسعه می یابد و به بیرون از کشور نفوذ کرده و منطقه را فرا خواهد گرفت.
از طرف دیگر با یک نگاه کوتاه به بخش ها ، نهادها و واحد های سازنده جامعه مانند حوزه های سیاسی، قضایی، آموزشی، اقتصادی ، اجتماعی و ….و مقایسه کارکرد اصلی این نهاد با ویژگی هائی که باید داشته باشند و ویژگی هائی که درحال حاضر دارند، مشخص خواهد شد که ایران تا چه حد به قدرتی که دستاورد توسعه است دست یافته، و اینکه آیا این قدرت توانسته ریشه هایش را در منطقه بگستراندیا خیر.
به طور مثال در حوزه های سیاسی آیا ایران از ویژگی های اصلی توسعه سیاسی مانند محدودیت دخالت های دولت ، عدم تمرکز در تصمیم گیری ها ، مشارکت خلاق، واقعی و شکوفایی مردم برخوردار است و همه اقشار توانایی و قدرت انتخاب شدن و گرفتن سهمی از قدرت را دارند؟
در حوزه قضایی ایران به چه میزان توانایی پاسداری از حریم آزادی های مردم را داراست وآیا سیستم قضایی کشور کارا ، سریع ، ارزان، قانونمند و در دسترس همه است و چقدر از دولت و حکومت مستقل است؟
دانشگاها و مراکز آموزش عالی به چه میزان در اختیار صاحبان استعداد و محل پرورش دانشمندان بوده و آزادانه در محدوده علم عمل کرده اند و چقدر احزاب سیاسی مستقل از دولت ، متنوع ، فراگیر و محل پرورش نوآوران سیاسی و سیاستمداران خبره و مستقل بوده است ؟
دولت در حوزه های اقتصادی به چه میزان توانسته قانونمند، متکی به کار و تولید، مدیریت علمی و آینده نگری عمل کند و به چه میزان توانسته زیر ساخت های اقتصادی مانند مهار آب و خاک، تامین انرژی، شبکه بانکی گسترده، تامین تجهیزات وسیع برای تولید و تامین امنیت برای بازار سرمایه را برآورده کند ؟
در حوزه های اجتماعی و پرورش انسان نو و نوع آور و در سیاست خارجی و تشنج زدایی به چه میزان موفق بوده است؟
آیا ایران با تورم 26 درصدی و مقام اول تورم در منطقه ، 8 میلیارد و 600 میلیون دلار کسری بودجه در اواسط سال و افسرده بودن 20 درصد از مردم و 4 میلیون بیکار می تواند در منطقه قدرتمند باشد و حتی جرآت تهدید کشور کوچک امارات بر سر جزایر سه گانه ایا تعریف قدرتمندی ایران در منطقه است؟ و آیا اساسأ قدرت چیزی به نام توانایی در ناارام کردن منطقه تعریف می شود؟
در تعاریف جا معه شناسان، دولت قدرتمند، دولتی است که توانایی پاسخگویی و برآوردن نیازهای مردم را داشته باشد و حتی برخی از این صاحب نظران نیز کمی جلوتر رفته اند و معتقدند دولت زمانی قدرتمند است که علاوه بر پاسخگویی به نیازهای مردم ،توانایی ایجاد تقاضا های رشد یابنده اجتماعی و سیاسی برای مردم را نیز داشته باشد و رویکرد مداخله جویانه دولت را نیز ناشی از ناتوانی دولت از پاسخگویی به نیاز های مردم و مشارکت انها می دانند.
زمانی که بر اساس یک گزارش سازمان ملی جوانان بیش از 70 درصد از جوانان کشور رفتن به خارج از کشور را اولین آرزوی خود می دانند، آیا ایران کشوری قدرتمند است و یا توانایی پاسخ به نیاز های مردمش را دارد؟