قدرت ایران در منطقه؟

ناهید پیلوار
ناهید پیلوار

آقای حسن خمینی، نوه آیت الله خمینی، چندی پیش در سخنانی در بین مسئولان وزارت خارجه گفته بود: “اکنون ایران در منطقه ‏به یک قدرت فرا منطقه ای تبدیل شده و وبهتراست این قدرت خود را نیز در حوزه های رفاه ، معیشت ، امنیت و آرامش مردم ‏نیز نشان دهد.“‏

این سخن که یک نقد ملیح به نظر می رسد، در واقع، انتقادی است به عملکرد دولت در حوزه های اقتصادی ، رفاهی و امنیتی ‏که از مسئولان خواسته، از امکانات خود برای تأمین رفاه مردم استفاده کنند و نان را به سفره های مردم برسانند.‏

نقد تلویحی فوق به عملکرد دولت، در واقع به این سوال را به ذهن متبادر می سازد که آیا از نظر مردم هم، ایران در منطقه به ‏یک قدرت سیاسی ، نظامی و حتی اقتصادی تبدیل شده است؟

با یک نگاه ساده و سر انگشتی می توان گفت کشوری در منظقه قدرتمند است که ابتدا در درون خودش مقتدر باشد و توانایی ‏پاسخگوی به نیازهای مردم را داشته باشد و هرگاه این کشور توانست در درون خود، نیازهای مردم را برآورده کند، قطعا این ‏اقتدار و مشروعیت نیز توسعه می یابد و به بیرون از کشور نفوذ کرده و منطقه را فرا خواهد گرفت.‏

از طرف دیگر با یک نگاه کوتاه به بخش ها ، نهادها و واحد های سازنده جامعه مانند حوزه های سیاسی، قضایی، آموزشی، ‏اقتصادی ، اجتماعی و ….و مقایسه کارکرد اصلی این نهاد با ویژگی هائی که باید داشته باشند و ویژگی هائی که درحال حاضر ‏دارند، مشخص خواهد شد که ایران تا چه حد به قدرتی که دستاورد توسعه است دست یافته، و اینکه آیا این قدرت توانسته ریشه ‏هایش را در منطقه بگستراندیا خیر.‏

به طور مثال در حوزه های سیاسی آیا ایران از ویژگی های اصلی توسعه سیاسی مانند محدودیت دخالت های دولت ، عدم ‏تمرکز در تصمیم گیری ها ، مشارکت خلاق، واقعی و شکوفایی مردم برخوردار است و همه اقشار توانایی و قدرت انتخاب ‏شدن و گرفتن سهمی از قدرت را دارند؟‏

در حوزه قضایی ایران به چه میزان توانایی پاسداری از حریم آزادی های مردم را داراست وآیا سیستم قضایی کشور کارا ، ‏سریع ، ارزان، قانونمند و در دسترس همه است و چقدر از دولت و حکومت مستقل است؟

‏ دانشگاها و مراکز آموزش عالی به چه میزان در اختیار صاحبان استعداد و محل پرورش دانشمندان بوده و آزادانه در محدوده ‏علم عمل کرده اند و چقدر احزاب سیاسی مستقل از دولت ، متنوع ، فراگیر و محل پرورش نوآوران سیاسی و سیاستمداران ‏خبره و مستقل بوده است ؟

دولت در حوزه های اقتصادی به چه میزان توانسته قانونمند، متکی به کار و تولید، مدیریت علمی و آینده نگری عمل کند و به ‏چه میزان توانسته زیر ساخت های اقتصادی مانند مهار آب و خاک، تامین انرژی، شبکه بانکی گسترده، تامین تجهیزات وسیع ‏برای تولید و تامین امنیت برای بازار سرمایه را برآورده کند ؟

در حوزه های اجتماعی و پرورش انسان نو و نوع آور و در سیاست خارجی و تشنج زدایی به چه میزان موفق بوده است؟

آیا ایران با تورم ‏‎26‎‏ درصدی و مقام اول تورم در منطقه ، ‏‎8‎‏ میلیارد و ‏‎600‎‏ میلیون دلار کسری بودجه در اواسط سال و ‏افسرده بودن ‏‎20‎‏ درصد از مردم و ‏‎4‎‏ میلیون بیکار می تواند در منطقه قدرتمند باشد و حتی جرآت تهدید کشور کوچک ‏امارات بر سر جزایر سه گانه ایا تعریف قدرتمندی ایران در منطقه است؟ و آیا اساسأ قدرت چیزی به نام توانایی در ناارام ‏کردن منطقه تعریف می شود؟‏

در تعاریف جا معه شناسان، دولت قدرتمند، دولتی است که توانایی پاسخگویی و برآوردن نیازهای مردم را داشته باشد و حتی ‏برخی از این صاحب نظران نیز کمی جلوتر رفته اند و معتقدند دولت زمانی قدرتمند است که علاوه بر پاسخگویی به نیازهای ‏مردم ،توانایی ایجاد تقاضا های رشد یابنده اجتماعی و سیاسی برای مردم را نیز داشته باشد و رویکرد مداخله جویانه دولت را ‏نیز ناشی از ناتوانی دولت از پاسخگویی به نیاز های مردم و مشارکت انها می دانند.‏

زمانی که بر اساس یک گزارش سازمان ملی جوانان بیش از ‏‎70‎‏ درصد از جوانان کشور رفتن به خارج از کشور را اولین ‏آرزوی خود می دانند، آیا ایران کشوری قدرتمند است و یا توانایی پاسخ به نیاز های مردمش را دارد؟‏