چطور جمعیت جوان تولید کنیم؟

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

با توجه به فرمایشات گهربار رهبر معظم کشور در همایش ملی تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه در تاریخ ۱۳۹۲/۸/۶ که در شهر قم قرائت شد، لطفا قبل از بچه دار شدن به سئوالات زیر پاسخ داده و پس از دادن پاسخ چراغ را خاموش کنید و سعی کنید وظایف ملی و میهنی تان را انجام دهید. کلیه پاسخگویان به جای ارسال پاسخنامه برای ما، ده ماه دیگر مدارک خود را شامل عکس نوزاد، فتوکپی شناسنامه نوزاد و کپی سند اجاره خانه را برای ما ارسال کنید.

 

سووال یک: تا قبل از سخنرانی رهبر این شعار در همه جای شهرها دیده می شد که “ اول فکر کنید، بعد بچه دار شوید” این شعار به چه شعاری باید تغییر کند؟

گزینه اول: اول بچه دار شوید، بعدا اگر فکر کنید دیوانه می شوید.

گزینه دوم: وسط بچه دار شدن فکر کنید، بعد اگر نتوانستید بچه دار شوید فکر نکنید.

گزینه سوم: اصلا فکر نکنید، فقط بچه دار شوید.

گزینه چهارم: به زنتان بگوئید او فکر کند، ولی شما بچه دار شوید. بعدا نوبت او می شود.

 

سووال دو: رهبر گفته است: “کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه به نحو معقول و معتدل.” بطور معتدل چطور می توان بچه دار شد؟

گزینه اول: با استفاده از کلید

گزینه دوم: با کلید صندوق بانک را باز کنیم و بعد بچه دار شویم.

گزینه سوم: با کلید پاره کنیم، که حتما بچه دارشویم.

گزینه چهارم: اگر موضوع گزینه سوم را نخرید، لزومی هم به پاره کردن آن هم نیست. اسم بچه را هم مجبور نیستید اسم سرخپوستی بگذارید.

 

سووال سه: حالا که به گفته رهبر “نمای جوان برای کشور یک مسئله ی اساسی و مهم و تعیین کننده است.” چه کنیم که خیلی سریع نمای کشور جوان شود؟

گزینه اول: بچه بیست ساله به دنیا بیاوریم که سال آینده نمای کشور جوان شود.

گزینه دوم: از خارج پسر و دختر بیست ساله وارد کنیم و مرد و زن بالای پنجاه سال را صادر کنیم.  

گزینه سوم: به ایرانیانی که پسر و دختر ده تا بیست ساله دارند و از کشور فرار کنند اجازه بدهیم به کشور برگردند ولی پدر و مادر مسن شان را ممنوع الورود کنیم.

گزینه چهارم: جلوی مهاجرت جوانها را از کشور بگیریم و هر روز توی خیابان کتک شان بزنیم.

 

سووال چهار: با توجه به اینکه رهبر گفته: “ما اگر چنانچه با این شیوه ای که امروز داریم حرکت میکنیم پیش برویم، در آینده‌ ی نه چندان دور، یک کشور پیری خواهیم بود.” چه کنیم که در آینده نه چندان دور کشور پیری نباشیم؟

گزینه اول: جنتی ۸۶ ساله را از ریاست شورای نگهبان برداریم.

گزینه دوم: مهدوی کنی ۸۲ ساله را از ریاست مجلس خبرگان برداریم.

گزینه سوم: هاشمی رفسنجانی ۷۹ ساله را از ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام برداریم.

گزینه چهارم: حالا که اینها دارند می روند رهبری ۷۴ ساله را هم از رهبری برداریم.

 

سووال پنجم: رهبر گفته است که در مورد بچه دار شدن مردم “ما نمیخواهیم این قضیّه را با شعار و با اینکه «صلوات بفرست تمام بشود» و مانند اینها پیش ببریم.” پس با چی پیش ببریم؟

گزینه اول: با “به چشام نیگا کن و دستتو بذار تو دستم”

گزینه دوم: با “گل پری جون”

گزینه سوم: با “مرا ببوس”

گزینه چهارم: با “ای یار مبارک بادا”

 

سووال شش: رهبر گفته است “چرا ترجیح می دهند افرادی که فقط یک فرزند داشته باشند؟” و برای اینکه افراد چند فرزند داشته باشند باید چکار کنیم؟

گزینه اول: محل مذکور را باز کنیم، مسئولان قضایی بروند سر کار اصلی شان، مردم که امیدوار شدند بچه دار هم می شوند.

گزینه دوم: همان محل گزینه یک را باز کنیم، مسئولان نظامی و انتظامی بروند سر کار اصلی شان، مردم به زندگی امیدوار می شوند و بچه دار می شوند.

گزینه سوم: رهبر استعفا بدهد، مردم با آزادی رئیس جمهور و نماینده مجلس انتخاب کنند، مردم به زندگی امیدوار شوند، بعد خودشان بچه دار می شوند.

گزینه چهارم: هر سه گزینه یک و دو و سه با هم اجرا شود، کلا مسئله حل می شود.

 

سئوال هفت: رهبری گفته است برای افزایش جمعیت کشور “این همایش البتّه قدم اوّل است” قدم بعدی چیست؟

گزینه اول: تغییر سیاست های اقتصادی

گزینه دوم: تغییر سیاست های اجتماعی

گزینه سوم: تغییر سیاست های فرهنگی

گزینه چهارم: قدم نو رسیده مبارک

 

سئوال هشت: رهبری پرسیده است: “ببینید چه چیزهایی موجب می شود جامعه ما دچار میل به کم ‌فرزندی بشود.” چرا مردم کم بچه دار می شوند؟

گزینه اول: چون قبل از اینکه آدم سه تا بچه بیاورد، باید خرج دوتا را داشته باشد

گزینه دوم: چون قبل از بچه دار شدن آدم باید ازدواج کند و قبل از ازدواج باید خانه اجاره کند و برای خانه باید پول داشته باشد و در هشت سال گذشته با سیاستهای رهبر هزینه مسکن هفت برابر شده.

گزینه سوم: چون قبل از ازدواج باید آدم کار داشته باشد و بخاطر سیاست های مورد تائید رهبر بیکاری زیاد شده و مردم نمی توانند ازدواج کنند و در نتیجه بچه دار نمی شوند.

گزینه چهارم: آقای محترم! شما اگر در کار کشور دخالت نکنید، مشکل جمعیت هم حل می شود.

 

سووال نه، رهبری پرسیده است: “چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟”

گزینه اول: چون بیست ساله ها پول برای ازدواج کردن ندارند.

گزینه دوم: چون سی ساله ها پول برای ازدواج کردن ندارند.

گزینه سوم: چون چهل ساله ها پول برای ازدواج کردن ندارند.

گزینه چهارم: چون پنجاه ساله ها هم بخاطر نداشتن پول دارند از هم طلاق می گیرند.

 

سئوال ده، رهبری گفت: “مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه ی جنسی؟ ما باید این را فکر کنیم.” حالا چکار کنیم؟

گزینه اول: دولت می زند توی سرشان

گزینه دوم: پدرشان می زند توی سرشان

گزینه سوم: خودشان می زنند توی سروکله خودشان

گزینه چهارم: تنهایی می زنند

 

سئوال یازده: رهبری فرمودند “ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستی یک نفری خانه ی مِلکی داشته باشد، یک شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند.” پس ما باید چه فکری بکنیم؟

گزینه اول: باید فکر کنیم توی خیابان بچه دار شوند.

گزینه دوم: باید فکر کنیم وقتی بیکار شدند بچه دار شوند

گزینه سوم: باید فکر کنیم بروند بالای درخت بچه دار شوند

گزینه چهارم: باید تخم ریزی کنند

 

سئوال دوازده: حالا که رهبری فرموده برای بچه دارشدن “واقعاً کار بشود، کار فکری بشود” هر کدام از افراد زیر بخاطر فکر کردن چند بچه دارند؟

گزینه اول: دکتر حسابی سی فرزند

گزینه دوم: آلبرت انشتین ۸۵ فرزند

گزینه سوم: ارسطو ۱۵۴ فرزند

گزینه چهارم: بیل گیتس ۱۱۸ فرزند

گزینه پنجم: آقای عزیز! اسم آن کاری که با آن بچه دار می شوند کار فکری نیست.

سئوال سیزدهم: به گفته رهبری « الان عامّه ی مردم، بعضی‌ها متدیّنند، بعضی ها متعبّدند، وقتی گفته می شود، می روند سراغ باروری بیشتر؛ لکن نخبگان جامعه باید قانع بشوند.» چکار کنیم نخبگان قبول کنند؟

گزینه اول: اول از زندان آزاد شان کنیم بعد با آنها حرف بزنیم قبول می کنند.

گزینه دوم: اول به آنها فحش ندهیم، بعد به آنها سلام کنیم، بعد اخراج شان نکنیم، بعد قبول می کنند.

گزینه سوم: اول اجازه بدهیم به کشور برگردند، بعد با آنها حرف بزنیم قبول می کنند.

گزینه چهارم: اول قبول کنیم همین نخاله های دوروبر خودمان نخبه نیستند، بعد که نخبه ها را به رسمیت شناختیم، لازم نیست با آنها حرف بزنیم، خودشان این حرف ها را بلدند.

سووال چهارده، رهبری گفته است: « بنده همچنان معتقدم کشور ما کشور هفتاد و پنج میلیونی نیست، کشور ما کشور صد و پنجاه میلیونی، حالا ما دستِ کم را گرفتیم؛ بیشتر هم میشود گفت.» از کجا می فهمیم که کشور ما ۱۵۰ میلیونی یا بیشتر است؟

گزینه اول: طول کشور را در عرض آن ضرب می کنیم و آن را تقسیم می کنیم به متوسط قد مسئولان کشور که ۱۵۰ سانتی متر است، می شود ۱۷۰ میلیون نفر.

گزینه دوم: تعداد مهاجرینی که از کشور فرار کردند یعنی پنج میلیون را ضربدر سی سال مدیریت کشور که باعث فرار آنها شده می کنیم می شود ۱۵۰ میلیون.

گزینه سوم: مساحت کشور را تقسیم می کنیم بر نرخ تورم ۴۰ درصدی و بیکاری ده میلیونی می شود ۱۶۲ میلیون نفر

گزینه چهارم: وقتی کشوری را با ۷۵ میلیون جمعیت نمی توانیم اداره کنیم، مسلما می توانیم کشوری با ۱۵۰ میلیون جمعیت یا بیشتر اداره کنیم.

سووال پانزده، رهبری گفت: « در بعضی از کشورهای غربی مطلقاً کاهش باروری وجود ندارد؛ مثلاً خانواده ی آمریکایی با ده دوازده بچّه، چطور خانواده ی ایرانی که می خواهد از او تقلید کند باید حتماً یک بچّه داشته باشد یا دو بچّه» از کجا بفهمیم آمریکایی ها چکار می کنند جمعیت شان جوان می ماند و زیاد می شود؟

گزینه اول: هر وقت توانستیم با آنها گفتگو کنیم، این موضوع را هم می توانیم از آنان بپرسیم.

گزینه دوم: ایرانی ها از کشور خودشان فرار می کنند در سن ۲۰ سالگی می روند آمریکا و جمعیت آنها هم جوان می ماند و هم زیاد می شود، در عوض ما هموطنان جوان مان را تهدید می کنیم که اگر برگشتی زندانت می کنیم.

گزینه سوم: اول باید نرخ تورم و بیکاری و آزادی انتخابات و آزادی تحصیلات و رفاه را از آمریکایی ها تقلید کنیم، بعدا خانواده ده نفری خودش تشکیل می شود.

گزینه چهارم: وقتی نود درصد کارهای عادی که یک جوان در آمریکا می کند، برای ایرانیان جرم است، جمعیت طبیعتا یا به آمریکا می رود و بچه دار می شود، یا در ایران می ماند و از تخم می رود.