دور دوم ریاست احمدی‌نژاد تضعیف شده

نویسنده

» تحلیل مجله تایم از تحلیف در تهران

تونی کارون

اگر هدف آیت‌الله علی خامنه‌ای در اعلام شتابزده پیروزی محمود احمدی‌نژاد در  انتخابات ریاست جمهوری 22 خرداد ایران،برای هموار کردن مسیر هم‌پیمان خود به سوی دور دوم ریاست جمهوری بود، باید گفت که این کار نتیجه ای کاملا معکوس داشت. هشت هفته بعد در حالی که احمدی‌نژاد در  در مقابل مجلس سوگند می‌خورد، جمهوری اسلامی درگیر بحران سیاسی بی‌سابقه‌ای بر سر حقانیت هر این دو مرد – بحرانی که هیچ نشانی از کاهش ندارد - چه در خیابان چه در محافل قدرت است.

در گزارشات 13 مرداد از ایران، این روشن بود که به عنوان بخشی از برنامه آمادگی برای مراسم سوگند، سپاه پاسداران بیمارستانی را در نزدیکی مجلس جهت آمادگی برای تلفات معترضان تدارک دیده است. در مراسم 12 مرداد که در آن خامنه‌ای آشکارا پیروزی احمدی‌نژاد را رسمیت بخشید، بین آن دوعدم لطافت آشکاری وجود داشت و تعداد قابل توجهی از شخصیت‌های کلیدی رژیم غیبت داشتند که در واقع کشمکش قدرت میان سنگین‌وزن‌های جمهوری اسلامی را منعکس می کند. برای اولین بار در 20 سال گذشته این مراسم بصورت زنده پخش نشد، اقدامی که به اعتقاد بسیاری برای اجتناب از رویت اختلافات سیاستمداران توسط عموم صورت گرفت.

با اینکه تعداد معترضان از صدها هزار نفر که بلافاصله پس از 22 خرداد به خیابان‌ها ریختند بسیار کاهش یافته است، این واقعیت که معترضان هنوز به خیابان‌ها می‌آیند – صدها نفر 12 مرداد هنگامی که آیت‌الله خامنه‌ای رسما احمدی‌نژاد را به رسمیت شناخت بیرون آمدند – به خودی خود قابل توجه است. به هر حال اکنون اعتراض ممکن است خطر سرشکستن یا حتی بسیار بدتر را داشته باشد؛ چراکه تمام علائم مختلف رسیده ازمنابع قدرت در ایران، نیروهای امنیتی عدم اطمینانی را در مورد انجام هرکاری برای ساکت کردن خیابان‌ها آزاد گذاشته است؛ از جمله زندانی کردن حدود دو هزار هوادار جنبش سبز متعلق به مخالفان احمدی نژاد . تمام آن کسانی که به خیابان‌ها می‌آیند کاملا مطلع هستند که تعدادی از زندانیان در بازداشت رژیم کشته شده‌اند. «اعترافات» ضبط شده در دادگاه شتاب‌زده 100 زندانی، شامل شخصیت‌های برجسته سیاسی و معترضان دستگیر شده خیابانی را که 11 مرداد پخش شد- که بسیاری آن را در نتیجه فشار می‌دانند - هشدار دیگری بود به کسانی که رژیم را در خیابان‌ها به چالش می‌طلبند، در صورت دستگیری انتظار چنین عواقبی را داشته باشند.

این واقعیت نیز قابل توجه است که بسیاری از معترضان علی رغم هشدار مهلک خامنه‌ای مبنی بر اینکه کسانی‌که به اعتراض ادامه دهند دشمن جمهوری اسلامی تلقی می‌شوند، هنوز توسط  شخصیت‌های برجسته‌ای نظیر  محمد خاتمی، نامزد اصلاح‌طلب مهدی کروبی و رهبر مخالفان میرحسین موسوی به مخالفت ادامه می دهند. خطوط قرمز خامنه‌ای توسط مخالفان نادیده گرفته شده و حقانیت خود او بصورت بی‌سابقه‌ای مورد سئوال قرار گرفته است، چه با اعتراضات خیابانی که تابوی  شعار علیه اورا می‌شکنند، چه توسط شخصیت‌های کلیدی مانند علی اکبر هاشمی رفسنجانی که صریحا دخالت جانب‌مدارانه او مورد ملامت رهبر قرار گرفت. حتی خود احمدی‌نژاد اخیرا قدم‌هایی را برای به چالش کشیدن اختیارات خامنه‌ای برداشته است.

شکست رژیم در ساکت کردن خیابان‌ها و پشتیبانی از خامنه‌ای در حمایت وی از دور دوم ریاست جمهوری احمدی‌نژاد در تاریخ 30 ساله جمهوری اسلامی بی‌سابقه بوده است. همانطور که محقق ایرانی پیشرو مستقر در آمریکا، فریده فرحی به شورای روابط خارجی گفت، خامنه‌ای و احمدی‌نژاد تصور کرده‌اند که «اگر مقداری کافی خشونت نشان دهند، می‌توانند به خشم تولید شده مردم پایان دهند. (در عوض) آنها از مقاومت به نمایش گذاشته شده متعجب شدند – نه تنها توسط بازیکنان بزرگ سیاست ایران بلکه همچنین مردم ایران. این عدم ناخرسندی از زمان انتخابات افزایش یافته است.»

جائی که خطوط جنگ درون رژیم روشن شده است – احمدی‌نژاد، خامنه‌ای و سپاه پاسداران در یک طرف در مقابل ائتلافی از مصلحت‌گراهای محافظه‌کار و اصلاح‌طلبان در طرفی دیگر، که هر دو طرف در میان روحانیون حامیانی دارند - این تصویر در هشت هفته بحران تیره‌تر شده است. تعدادی از شخصیت‌های روحانی محافظه‌کار و سازمان های سیاسی شروع به سئوال کردن در مورد رفتار مقامات در پی‌آمدهای انتخابات، به ویژه سرکوب مخالفان کرده‌اند. و نشانه‌های روشنی از درون روحانیت محافظه‌کار وجود دارد مبنی بر اینکه برخی می‌ترسند احمدی‌نژاد و ساختار امنیتی برخی از امتیازات سنتی طبقه حاکم روحانیون را غصب کنند.

تنش بین رئیس‌جمهور انتخاب شده و حامی اصلی او در هفته گذشته، هنگامیکه خامنه‌ای به احمدی‌نژاد دستور داد تا معاون اول منتخب خود اسفندیار رحیم مشایی را برکنار کند، در مقابل چشم عموم خودنمایی کرد. احمدی‌نژاد نه تنها تقریبا یک هفته در مقابل اجرای دستور مقاومت کرد بلکه با انتخاب فوری مشایی به عنوان ریاست دفتر خود به فرمان خامنه‌ای پشت کرد. همچنین رئیس‌جمهور وزرایی از  کابینه خود را که اصرار کرده بودند فرمان خامنه‌ای باید اجرا شود اخراج کرد، از جمله وزیر اطلاعات محافظه‌کار و قدرتمند. پس از درگیری این دو خواست، یک روزنامه تهرانی که معروف به بیان نظرات رهبری است رئیس‌جمهور را مردی با «آگاهی اندک» توصیف کرد.

این روشن نیست که آیا احمدی‌نژاد در مقابله با خامنه‌ای پشتیبانی سپاه را دارد یا خیر، زیرا روزنامه اصلی سپاه در این موضوع از رئیس‌جمهور انتقاد و از رهبر حمایت کرد. همچنین خامنه‌ای هفته گذشته با تعطیل کردن یکی از بازداشتگاه‌های موقت که مردم در طی این بحران در آن نگه داشته می‌شدند، در صدد نشان دادن قدرت خود برآمد – و شاید برای التیام شکاف دورن رژیم.

سوگند 14 مرداد احمدی‌نژاد چالش‌های پیش رو با مجلس را به او یادآوری می‌کند. در این مراسم علی لاریجانی رئیس مجلس، رقیب محافظه‌کار قدیمی  احمدی‌نژاد، سخنرانی کرد. تلاشش این بود که  خود را میان مخالفان و دولت قرار دهد – اما در مواردی شدیدا به انتقاد از سرکوب پرداخت و خواستار رسیدگی به مردم شد و در دیگر مواقع خود را از جنبش مخالفان دور نگه داشت و علیه دخالت خارجی‌ها سخن گفت. رئیس‌جمهور نیاز به رای اعتماد مجلس برای کابینه خود دارد و همچینن نیازمند همکاری آنها در تصویب قوانین جدید است. او از جلب حمایت اکثریت فاصله بسیارزیادی دارد. برخی از ناظران ایران بیانات 12 مرداد احمدی‌نژاد را مبنی بر «دعوت از همه برای مشارکت فعال و برنامه‌ریزی» نشانه‌ای از این برداشت کرده‌اند که وی می‌خواهد کابینه متنوع‌تری برای از بین بردن تنش انتخاب کند.

معذالک تا  اینجا، هم رئیس‌جمهور و حامیانش و دشمنانش در آب‌ها ناشناس  شنا می‌کنند. گسیختگی در رژیم – و با توجه به قانون اساسی که  به مردم اجازه می‌دهد  از میان گزینه‌های محدود، رئیس‌جمهور خود را بصورت دموکراتیک انتخاب کنند - که پس از انتخابات 22 خرداد پیش آمده التیام نیافته است.

احمدی‌نژاد در دور دوم مجبور خواهد بود از موضع قدرت و حقانیت سیاسی کاهش یافته خود، هم بحران اجتماعی اقتصادی جاری و هم جنگ بین‌المللی بر سر برنامه هسته‌ای را هدایت کند؛ در حالیکه مخالفان سیاسی داخلی او هیچ نشانی از کاهش فشار از خود نشان نمی‌دهند.

 

منبع: مجله تایم، 5 اوت