در چهارمین روز اعتصاب غذای دوازده تن از زندانیان سیاسی، عدهای از فعالان دانشجویی و سیاسی خارج از کشور، با صدور بیانیهای ضمن تاکید بر اینکه “دیر زمانی است که ثابت شده در این دیار هیچ دادرس با وجدان و شریفی بر مسند کار نیست” نوشته اند: دوستان و همرزمان ما! قهرمانان مقاومت و سربلندی ما ! ما پیامتان را شنیدیم؛ در داخل و خارج از میهن ایران، آزادی زندانیان سیاسی را در الویت مبارزه سبزمان قرار خواهیم داد.
آیتالله بیات زنجانی، از مراجع تقلید نیز، با صدور بیانیهای خطاب اعتصاب کنندگان، ضمن اشاره به اینکه اعتصاب غذا “پیامی واضح به بخشی از حاکمیت است که در طول سالهای اخیر، به کرات خواسته های بخش قابل توجهی از مردم را نادیده گرفته” از زندانیان خواست اعتصاب غذای خودر ا بشکنند.
فعالان سیاسی و دانشجویی خارج از کشور، در بیانیه خود، با اشاره به وضعیت کشور، آوردهاند: “دیر زمانی است که ثابت شده در این دیار هیچ دادرس با وجدان و شریفی بر مسند کار نیست ما بار دیگر از دردها و مصائبی که بر ایران و ایرانیان می رود با شما سخن می گوییم. در شرایطی که همه ازسویی دل نگران سرنوشت رهبران دربند خویشایم و از دیگر سوی عزادار صدها شهید چشم انتظار صدها انسان بی گناهی هستیم که در زندان های مخوف و بدنام ایران گرفتار جهل و عداوت لجوجانه عده ای نو رسیده اند”.
در ادامه این بیانیه آمده است: “خبر اعتصاب غذای دوازده تن از زندانیان سیاسی سبز در اعتراض به جان باختن هاله سحابی و هدی صابر بر شدت نگرانی ها و مصائب رفته بر ما در این سالیان سیاه افزوده است. انسانهای آزاده ای که شجاعانه به استقبال مرگ شتافته اند به واقع نمایندگان مردمانی هستند که خواستی جز تعیین حق سرنوشت خود نداشته و ندارند اما در پاسخ به خواست مشروع و قانونی خویش با خشونت عریان عوامل نظامی و شبه نظامی حاکمان که هیچ کم از صحنههای نبردهای خونین تاریخ البته در مقابل مردمی بی دفاع نداشت مواجه شدند”.
امضا کنندگان این بیانیه با اشاره به اینکه “این اعتصاب همچنین اعتراضی است به حصر و بندها و زندانی کردن تمام کسانی که گناهی جز مبارزه مسالمت آمیز برای آزادی و احقاق حقوق ما نداشته اند، اعتراض به شکنجه ها و اعتراف گیری های اجباری، اعتراض به شرایط غیر انسانی زندان ها و تحقیر زندانیان که هدفش درهم شکستن زندانی و اجبارش به دست برداشتن از آرمان های خویش است” اضافه کردهاند: “اعتصاب غذای یاران مبارز و آزادیخواه ما همه ما را به همبستگی در پیکاری فرا میخواند که آنان بهخاطر تلاش برای دستیابی به آن به زندان افتادهاند”.
نویسندگان این بیانیه نیز خواستارآزادی زندانیان سیاسی، آزادی فعالیت احزاب و تشکل ها، آزادی مطبوعات و رسانه ها و ایجاد شرایط انتخاب آزا د و عادلانه شده اند.
امضاکنندگان این بیانیه با خطاب قرار دادن اعتصابیون آوردهاند: “بگذار از اراده، استقامت و همبستگی آنان بیاموزیم و تلاش مشترکمان را برای آزادی زندانیان سیاسی و رعایت حقوق زندانیان، هر کجا که هستیم، دوچندان کنیم. دوستان و همرزمان ما! قهرمانان مقاومت و سربلندی ما ! ما پیامتان را شنیدیم؛ در داخل و خارج از میهن ایران، آزادی زندانیان سیاسی را در الویت مبارزه سبزمان قرار خواهیم داد. ما برای پویاتر شدن جنبش سبز و پایان دادن به این فجایع، متحدتر از پیش گام خواهیم برداشت و در این اتحاد، تفاوت ها و تنوعمان را کنار نمی گذاریم بلکه بهرسمیت می شناسیم”.
در پایان این بیانیه آمده است: “ما به حاکمان ایران هشدار می دهیم راهی که در پیش گرفتهاند جز فساد و تباهی بیش از پیش برایشان ثمری نخواهد داشت. بنگرند که عاقبت عدم تمکین از اراده ملت چیست و چگونه در راه اصرار بر یک اشتباه، تا آنجا پیش رفتهاند که امروز اندک آبرویی نه در میان ملت خود نه در جامعه بین المللی و نه حتی در میان سنتی ترین حامیان خود برایشان باقی مانده است. حکومت بر مبنای شرع، عرف و قانون موظف است در کوتاه ترین زمان همه زندانیان سیاسی و عقیدتی را آزاد کند و کار را از آن چه هست برای خود دشوارتر نکند. تا آن زمان نیز باید حقوق اولیه آنها، اعم از مرخصی استحقاقی، مرخصی استعلاجی، ملاقات حضوری، تلفن، رسیدگی به وضعیت جسمانی و بیماریهایشان، رعایت شود”.
آرش بهمنی، آرش حسینیپژوه، آرنوش آزرحیمی، احمد باطبی، ارشاد علیجانی، امیر رشیدی، امیر معماریان، بورگان نظامی نرجآباد، پروانه وحیدمنش، پویان فخرایی، پیمان ملاذ، تارا سپهریفر، حمیدرضا ظریفینیا، حنیف مزروعی، رحیم همتی، رضا جعفریان، روحالله شهسوار، ساجده عربسرخی، سجاد رضایی، سراج میردامادی، سیدکوهزاد اسماعیلی، صادق شجاعی، علی نظری، علی طباطبایی، علی عبدی، علی هنری، فرشاد توماج، فرشید آذرنیوش، کامیار بهرنگ، محمد صادقی، مرتضی اصلاحچی، مریم روزبهانی، مصطفی خسروی، مهدی جلالی، نریمان مصطفوی و یحنا نجدی امضا کنندگان این بیانیه هستند.
صادق شجاعی از امضاکنندگان این بیانیه، در این رابطه به “روز” گفته است: “باید در نظر داشت که اولا حاکمیت قدرت مطلق و بی شکست نیست و بارها ثابت شده امکان “اجبار” حاکمیت در شرایطی وجود دارد در ثانی اعتصاب کننده ها بهره بالایی از تجربه سیاسی دارند و به نتایج و تاثیرات احتمالی عمل خود واقفند”.
علی هنری، یکی از فعالان دانشجویی، نیز درباره اعتصاب غذای زندانیان به “روز” گفته است: “تصور من از کنش ها و بیانیه های زندانیان سیاسی این است که آن ها به تغییر رفتار حکومت بدون فشار جامعه امیدی ندارند، و به جنبش سبز و موفقیتش در پیشبرد اهدافش دل بسته اند. در واقع چشم اندازی که جنبش سبز می دهد جز وضعیتی نیست که دیگر زندانی سیاسی نداشته باشیم و حقوق همه شهروندان به ویژه دگراندیشان رعایت شود”.
وی اضافه کرده است: “واقعیت این است که باید کنش اعتراضی زندانیان سیاسی در این موقعیت را در چارچوب دیگری ارزیابی کنیم. هدف مستقیم این کنش تغییر وضعیت زندانی ها نیست. نگاه آنها نه به واکنش حکومت در محقق کردن خواسته هایشان است بلکه آنها تاثیر کنش خودشان را در جنبش سبز و جامعه می جویند. به باور من زندانیان اعتصاب کننده بدنبال راهی بوده اند که جنبش سبز و جامعه را نسبت به ظلم و فجایعی که در جریان است آگاه کنند و به همبستگی و کنش وادارند. بدین ترتیب این حرکت یک نوع از جان گذشتگی و یک پایداری قابل تقدیر ارزیابی می شود”.
صادق شجاعی اما درباره این اعتصاب و پیامهای آن میگوید: “اعتصاب غذا در ذات خود مفهوم اعتراض را حمل میکند و در عین حال پیام رسا به توده وسیعی از افراد است. قطعا اینگونه نیست که مطالباتی وجود نداشته باشد، این اعتصاب احتمالا به جز پیگیری حقوق حقه زندانیان حامل پیام مستتری نیز به کوشندگان و مبارزان آزادی در خارج زندان است.”
علی هنری اما، درباره پیام این اعتصاب برای کنشگران جنبش سبز میگوید: “بر اساس برداشتی که من از اعتصاب غذای اسرای سبز دارم، روی سخن و پیامشان ناظر بر ما همراهان جنبش سبز و جامعه است. اینکه ما درخواست شکستن اعتصاب غذا را طرح کنیم بدون آنکه کوششی درخور در راستای خواست آنان داشته باشیم، نقض غرض است. زمانی می توانیم از آنان بخواهیم دست از تلاشش ارزشمندشان بکشند که مسلم بدانیم هیچگونه تغییر و واکنشی در جنبش سبز، جامعه و به تبع آن شرایط سیاسی اجتماعی ما اتفاق نخواهد افتاد. وقتی که ما می دانیم با حضور و مشارکتمان بار دیگر خونی بر پیکره جنبش اعتراضی جریان پیدا میکند، تا محقق نشدن این اتفاق درخواست شکستن اعتصاب بی معنی است. ما باید تلاش کنیم هرچه سریعتر برای پایان سختی های اعتصاب غذای آنها نمایشی از همبستگی و حضور و حساسیتمان را نشان دهیم و جامعه را آگاه کنیم و به این میزان حساسیت برسانیم. در این صورت است که می توانیم به پشتیبانی این کنترل اجتماعی امیدوار باشیم فجایع اینچنینی چون مرگ هاله سحابی و هدا صابر و ظلم به زندانیان سیاسی تکرار نمی شود، یعنی خواست مشخص اعتصاب کنندگان”.
وی با اشاره به لزوم انعکاس این اعتصاب در مجامع مختلف اضافه میکند: “این دراختیار ما و کنش های ماست. اینکه چقدر اطلاع رسانی کنیم. چقدر با همبستگی پیام ظلم حکومت جائر را به مردم و جامعه بین الملل برسانیم. اینکه چگونه حقانیت خواست هایمان در این دوسال و شیوه مسالمت امیز مان را دوباره برملا کنیم”.
وی درباره حضور طیفهای مختلف سیاسی در میان اعتصاب کنندگان نیز میگوید: “این تنوع پیام دیگری برای ما داشت که اسرای سبز در آن شرایط نه تنها بر سر حداقل اشتراکات بلکه بر سر پرهزینه ترین کنش ها هم ائتلاف حداکثری دارند. این برخلاف آنچه است که در خارج از زندان ها به ویژه خارج از کشور می گذرد و کنش های هماهنگی صورت نمی پذیرد. ترکیب متنوع امضا کنندگان این نامه هم یک نوع پاسخ به این پیام است. کنشگران سیاسی اجتماعی و دانشجویی امضا کننده از طیف های مختلف فکری و سیاسی هستند که در این نامه بار دیگر بر خواست های جنبش سبز آزادی رسانه ها و احزاب و آزادی زندانیان و انتخابات آزاد تاکید کرده و این پیام را رسانده اند که تلاش خواهند کرد حداکثر همبستگی و اتحاد را برای پویایی جنبش حفظ کنند”.
آیت الله بیات زنجانی، از مراجع تقلیدهم در پیامی خطاب به ۱۲ زندانی اعتصاب کننده در بند ۳۵۰ زندان اوین با بیان اینکه “بارها ندای آزادی خواهانۀ زندانیان مظلوم، به بیرون از دیوارهای زندان رسیده است و این موضوع تکلیف را بر دوش همۀ افرادی که دل در گرو اسلام علوی و محمدی(ص) دارند و برای آزادی خواهی تلاش می کنند سنگین تر می کند”، تاکید کرده است “تکلیف این عزیزان، شکستن اعتصاب غذا و خارج نمودن خانواده ها و نزدیکان و صد البته جامعه نگران و ملتهب امروز از این نگرانی هاست”.
این مرجع تقلید همچنین اضافه کرده است: “اعتصاب غذای اخیر زندانیان سیاسی، پیامی واضح به بخشی از حاکمیت است که در طول سالهای اخیر، به کرات خواسته های بخش قابل توجهی از مردم را نادیده گرفته و بالعکس با جریحه دار نمودن احساسات مؤمنین، اهدافی را در سر می پروراند که باید از آنها به درگاه خدای متعال پناه برد”.