در یک جامعه طبیعی و پذیرفتنی، هر تکلیفی که برای افراد معین شود، طبعا در کنار آن حقی هم تعریف و اجرا خواهد شد. انسان بدون حق، هیچ انگیزهای جز ترس برای ادای تکالیف تعیینشده بر دوش خود احساس نخواهد کرد.
هنگامی که حقوق افراد نادیده انگاشته شود، بهطور عادی نسبت به تکالیف نیز بیتفاوت شده و این سرآغاز ناهنجاریهای رفتار است.
یکی از مهمترین تکالیفی که بر زنان جامعه ما تعیینشده رعایت حجاب است، گرچه در عمل انجام این تکلیف با اشکالات فراوانی مواجه است، اما مدافعان آن یکی از دلایل وجود این تکلیف را ضرورت حفظ امنیت برای بانوان دانستهاند.
درواقع نیز حکم حجاب در صدر اسلام هنگامی نازل شد که برخی از زنان مسلمان از سوی مردان شبها در کوچههای مدینه مورد تعرض قرار میگرفتند و حجاب از این رو اعلام شد که این مشکل برطرف شود. حال با توجه به این نکته بهتر است خبر زیر را با هم مرور کرده و سپس به فراموش شدن حق زنان در این زمینه اشاره شود (به نقل از روزنامه سرمایه) یک نهاد عمومی با انجام نظرسنجی از بانوان 18 تا 50 ساله تهرانی، مهمترین عوامل مزاحمت در تهران از نظر خانمها را ارزیابی کرد.
به نوشته الف، در این نظرسنجی که هزار خانم در جریان آن مورد پرسش قرار گرفتهاند، پرسشگران با نام بردن مزاحمتهای رایج برای بانوان در تهران، از پرسششوندگان خواستهاند تا درجه این مزاحمت را بین 4 گزینه خیلی زیاد، زیاد، کم و خیلی کم ارزیابی کنند. بانوان تهرانی مزاحمت “بوق زدن اتومبیل و اصرار به سوار شدن” را با 85 درصد انتخاب گزینه خیلی زیاد، بیشترین مزاحمت برای خود دانستهاند.
پاسخهای بانوان به سایر مزاحمتهای مطرح شده در این ارزیابی عبارتند از: “انتشار تصاویر خصوصی افراد” 80 درصد زیاد و خیلی زیاد، ”تنه زدن عمدی به زنان” 83 درصد زیاد و خیلی زیاد، ”متلک گفت”ن 76 درصد زیاد و خیلی زیاد، ”شنیدن الفاظ رکیک” 75 درصد زیاد و خیلی زیاد “ویراژ دادن و حرکات نمایشی موتورسواران”> 72 درصد زیاد و خیلی زیاد و “تعقیب زنان توسط مردان در اماکن خلوت” 72 درصد زیاد و خیلی زیاد.
اگر زنان ما مکلف هستند که نحوه خاصی از پوشش را رعایت کنند، آیا نباید حق امنیت اجتماعی آنان در برابر مردان نیز تامین شود؟ اگر مردان جامعه ما با چنین ناهنجاریای مواجه شوند که 85 درصدشان به صورت خیلی زیاد با مشکل بوق زدن جلوی پای آنان مواجه شوند، چه خواهند کرد؟
آیا این 85 درصد از بانوان همه بدحجاب و بیحجاب هستند که چنین مورد تعرض قرار میگیرند؟ باید اقرار کرد که پلیس و نیروی انتظامی برای مواجهه با همه این موارد توانایی ندارد، اما مشکل بوق زدن جلوی پای زنان و مزاحم شدن علیه آنان چیزی نیست که به چشم نیاید، کافی است که در این زمینه اندکی حساسیت داشت و قانون مناسب را نیز نوشت و بهطور جدی اجرا کرد، کاری که در برخی کشورهای غربی تا دو سال مجازات دارد. به نظر من این فعل، حتی جرم خصوصی نیست که رسیدگی به آن مستلزم شکایت شاکی خصوصی باشد. بارها شده است دیدهایم خانمی که برای سوار شدن تاکسی کنار خیابان ایستاده و حتی حجاب وی هم معمولی و حتی مناسب است، اما برای خلاص شدن از راننده مزاحم مجبور شده است مسیر خود را موقتا تغییر دهد.
وقتی زنان جامعهای تا این حد احساس ناامنی کنند و هیچکس هم نباشد که از آنان دفاع کند، چه انتظاری از رعایت و انجام تکالیف از سوی آنان داریم؟
البته از فعالان حقوق زن هم میتوان پرسید وقتی که به موضوعاتی از حقوق زنان پرداخته میشود که فقط درصد کمی از زنان با آن درگیر هستند، چرا به همان اندازه یا حتی کمتر به مساله امنیت عمومی زنان از جمله مزاحمتهای مذکور اشاره نمیشود که قدرت بسیجکنندگی همه زنان و نیز مردان را دارد.
البته این بدان معنا نیست که فعالیتهای دیگر با سوال مواجه شوند، بلکه به معنای ضرورت پرداختن به موضوعاتی است که فراگیر بوده و همه زنان کمابیش با آن درگیر هستند.
منبع: اعتماد ملی