پریرخ شاهیلانی، مشهور به پری زنگنه، فارغالتحصیل شاخهٔ اپرا از کنسرواتوار عالی موسیقی تهران است. او پس از آنکه ردیف آوازهای ایرانی را نزد نصرالله زرینپنجه آموخت، راهی هنرستان عالی موسیقی شد. داشتن صدای “لیریکو اسپینتو |Lyrico Espinto” موجب شد تا پری زنگنه، مورد توجه اولین باغچهبان قرار بگیرد، اپرا بیاموزد و برای آموزش بیشتر عازم اروپا و آکادمیهای موسیقی آنجا شود… در این گفتوگو با او درباره قمرالملوک وزیری، جایگاه و تاثیر او در آوازخوانی زنان ایرانی و همچنین وضعیت فعلی موسیقی و آواز زنان در ایران حرف زدهایم.
خانم زنگنه، آقای بنان در جایی گفته بودند قمرالملوک وزیری، پل ارتباطی بین موسیقی قبل و بعد از خود است. شما تا حد با چنین نظری همدل هستید؟
اینکه پل ارتباطی با موسیقی نسل قبل از خود بودهاند را قبول دارم، اما با نسل بعد از خود؟ نه چندان. شما امروز را نگاه کنید، دهها و صدها نفر هنرجو و خواننده هستند، اما الهامی از خانم قمرالملوک نگرفتند. اما در آن زمان شهامت داشتند و از این نظر، ایشان چهرهی مهمی هستند.
یعنی خوانندگان پس از قمرالملوک، از او تاثیری نگرفته بودند؟
اگر خوانندهای میآید که صدایاش خوب است، به معنای تقلید است؟ نه! ممکن است در مواردی از قمرالملوک وزیری، از نظر اخلاق، شهامت، الگو گرفته باشند - چون از این نظرها همیشه ایشان سمبل بودهاند - اما اینکه خوانندهای در دوران جدید بخواهد مانند قمرالملکوک وزیری باشد، نه! دهها خواننده داریم که صداهایشان به هم شبیه نیست، همهشان غول آواز ایران هستند، به خاطر اینکه تقلید میکنند؟ ابدا! مگر در آواز میشود تقلید کرد؟ هر کسی صدای خود را دارد. این همه خواننده ایرانی در ۵۰ - ۶۰ سال اخیر وجود داشته. همه خوب بودند و هیچکدام هم صدایشان شبیه هم نبوده. قمرالملوک، بت اینها از لحاظ شهامت بوده، اما از نظر موسیقی نه. یک شخصیت استثنایی بود قمر، اما برای زمان خودش.
از نظر تکنیکهای آوازخوانی به نظر شما قمر صاحب سبک بوده؟
نه. اولا صدای استثنایی داشتند، تایماوت خوب میگرفتند، اما هر خوانندهای بنا به استعداد خود میرود جلو. این همه خواننده خوب و مشهور و سنتی، شبیه صدای ایشان نبود. خانم الهه معروف به صدای مخملی، خانم دلکش صدای قدرتمند، خانم مرضیه یک صدای مخصوص آوازهای قدیمی ایران و … این خوانندهها هیچکدام در سبک خانم قمر نمیخواندند.
مثلا خانم حمیرا در تمام خوانندهها خیلی صدای زیری دارند، ایشان به قدرت خودشان متکی بودند و نیامدند بگویند که من میخواهم مثل قمر باشند. یا خانم هایده و خانم مهستی، صدای کاملا متفاوتی با قمر داشتند. اما درست است که همه خوانندهها دوست دارند شخصیتی مانند قمر داشته باشند.
قمر به عنوان اولین زنی که گفته میشود بیحجاب روی صحنه رفت و آواز خواند، تاثیری روی آوازخوانی زنان در ایران داشته؟
خب طبیعتا اثر گذاشته. ولی همه عمر که همه نمیتوانند بگویند چون ایشان این کار را کرد ،پس ما هم همین کار را بکنیم. بعد از ایشان دیگر آزاد بود و خانمها در فیلمهای ایرانی هم خواندهاند و دیگر صحبت قمر در کار نبود. ایشان در عصر خود درخشیدند، اما همین بود صرفا.
خانم روحانگیز یا خانم ملوک ضرابی همزمان قمرالملوک بودند و کمتر از ایشان هم نبودند. اینها هم شرایط خواندنشان مانند قمرالمکلوک وزیری بود، از نظر اخلاقی همه خوانندههای قدر زمان خودشان بودند، اما متاسفانه اسمی از آنها جایی نمیآورد.
خانم روحانگیز بوده، خانم ملوک ضرابی بودند، صفحههایشان هست. به هندوستان یا سوریه میرفتند و صدا ضبط میکردند. من در کتابی که اخیرا نوشتم - و وزارت ارشاد برای اجازه چاپ بازنگری میکند - تمام اینها را نوشتهام. تاریخچهی خوانندگان زن. خود من به تقلید از قمر خواننده نشدم. همه را نباید به قمرالملوک چسباند. قمر ستارهای بود، اما نمیتوان همهچیز را به او ختم کرد.
در حال حاضر، آوازخوانی زنان در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
هر زمانی خوانندگان خودش را دارد. هیچ زمانی به زمان دیگر، وصل نیست. الان کلاسهای موسیقی و آواز - با وجود اینکه خانمها کمتر میتوانند عرضه کنند - وجود دارد. البته بین اینکه من میخواهم خواننده شوم با اینکه میتوانم خواننده شوم، با هم فرق دارد.
با وجود این موانعی که گفتید، وضعیت چطور است؟
من نظر اجتماعی نمیدهم، من درباره موسیقی و آواز صحبت کردم و نظرم را گفتم. اما روزنامهها و رسانهها همه وضعیت موسیقی ایران را میشناسند. من نظری ندارم، کار خودم را میکنم، کتاب موسیقیام که نتیجه عمر و هنر من بوده به بازار میآید و نظری درباره اجتماع و مسایل اجتماعی نمیدهم. شما خودتان آگاه هستید، وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور را همه میدانند.
به هر حال همین که این خانمها امکان عرضهی موسیقی خود را ندارند، باعث مشکل نمیشود؟
ممکن است زمان این مساله را حل کند. خانمهای هم بیکار نیستند، اگر روزی آزاد شود، خانمها آمادگی دارند که بروند روی صحنه. البته هنرمند دوست دارند شنونده و مخاطب داشته باشد. در هر زمینهای از هنر، نیاز به شنونده و بیننده داریم.
انسانها احتیاج به همدیگر دارند، نیاز به مخاطب و تشویق دارند. اما کسانی هستند که مثلا نقاشی میکشند و عاشق نقاشی هستند، اما نمیخواهند آن را عرضه کنند یا خیلیها هستند که به عنوان شاگرد میآیند که قصدی برای ضبط کار و رفتن روی صحنه ندارند، بلکه فقط میخواهند آوازخوانی را یاد بگیرند.
این مساله به این خاطر نیست که اساسا چشماندازی برای امکان عرضه کارهای خود نمیبینند و همین امر ممکن است باعث آسیب دیدن حوزه خوانندگی زنان در ایران شود؟
چرا اینقدر به خودتان اجازه میدهید نظریه بدهید؟ برای چی آسیب میزند؟ مگه راحت است که بگویید آسیب میزند یا نمیزند؟ نه، هیچ آسیبی نمیزند. موسیقی همیشه سر جای خودش است، همه هم میتوانند موسیقی یاد بگیرند و برای خودشان بخوانند و بزنند. نمیشود همه منتظر روزی باشند که به خوانندگان زن اجازه آوازخوانی داده شود و بعد بروند یاد بگیرند. چه کسی میتواند به موسیقی ضربه بزند؟ دستگاهها سر جای خودشان هستند. خانمها هم میتوانند برای خانمها بخوانند و موسیقیشان را عرضه کنند.