قاب♦ چهار فصل‏

نویسنده
شهلا گروسی

اواسط قرن بیستم، زمانی که آمریکایی ها در کامیک استریپ، حرف اول دنیا را می زدند جنبش کامیکی در اروپا پدید ‏آمد که قلب آن بلژیک و فرانسه بود، جایی که هنرمندانی چون “هرژه”، خالق مجموعه ماندگار “ماجراهای تن تن و ‏میلو”، پایان زمامداری بی چون و چرای آمریکایی ها را در این عرصه اعلام کردند. یکی از مهمترین اعضای حرکت ‏کامیک های اروپایی دوست و هم وطن “هرژه” یعنی “ادگار.پی. ژاکوبس” بود.‏

edgar1.jpg

درباره ادگار ژاکوبس
‎ ‎از خوانندگی اُپرا تا طراحی کامیک‎ ‎

اواسط قرن بیستم، زمانی که آمریکایی ها در کامیک استریپ، حرف اول دنیا را می زدند جنبش کامیکی در اروپا پدید ‏آمد که قلب آن بلژیک و فرانسه بود، جایی که هنرمندانی چون “هرژه”، خالق مجموعه ماندگار “ماجراهای تن تن و ‏میلو”، پایان زمامداری بی چون و چرای آمریکایی ها را در این عرصه اعلام کردند. یکی از مهمترین اعضای حرکت ‏کامیک های اروپایی دوست و هم وطن “هرژه” یعنی “ادگار.پی. ژاکوبس” بود.‏

edgar2.jpg

‏”ادگار فلیکس پیر ژاکوبس” 30 مارچ 1904 در بروکسل بلژیک به دنیا آمد. او از خیلی کوچکی طراحی می کرد اما ‏علاقه واقعی اش نه دنیای طرح و نقش که اُپرا و هنرهای دراماتیک بود. سال 1919 از مدرسه بازرگانی که والدین ‏اش او را به آنجا فرستاده بودند، فارغ التحصیل شد هرچند با خود عهد بست که هرگز اسیر کار اداری در هیچ دفتری ‏نشود پس به طور خصوصی به یادگیری علاقه اصلی خود، موسیقی و درام ادامه داد. ژاکوبس همزمان کارهای متفرقه ‏در اپرا به عهده می گرفت از دکورسازی تا طراحی نقاشی های صحنه، گاهی هم عضو جانشین گروه آواز بود. سال ‏‏1929 مدال افتخاری به خاطر مهارت خوانندگی در سبک های کلاسیک، از دولت بلژیک دریافت کرد تا بر اعتبار ‏کارنامه هنری خود در زمینه موسیقی، افزوده باشد.‏

edgar3.jpg

شرایط بد مالی و درآمد ناچیز موسیقی خصوصاً در دوران رکود اقتصادی پیش از جنگ جهانی دوم انگیزه ای شد تا ‏‏”ژاکوبس” استعداد دیگر خود را به کار گیرد و به عنوان طراح و تصویرساز در نشریه معتبر “براوو” که مخصوص ‏نوجوانان بود، مشغول شود. در ایام جنگ جهانی دوم، آلمان ها که بلژیک را در تصرف داشتند انتشار کامیک های ‏آمریکایی را در نشریات بلژیکی ممنوع کردند، “فلش گوردون” داستان مصور بسیار پرخواننده آمریکایی در نشریه ‏براوو نیمه کاره ماند و “ژاکوبس” مسئولیت طراحی دنباله و پایان بندی آن را بر عهده گرفت که البته آلمانها بیش از دو ‏هفته اجازه چاپ این دنباله را ندادند. پس از آن، او اولین کامیک خود را با عنوان “اشعه یو” در “براوو” با همان سبک ‏و سیاق فلش گوردون آغاز کرد.‏

edgar4.jpg

در همین ایام، ژاکوبس طراحی صحنه تئاتری را که بر اساس کامیک بوک “سیگارهای فرعون” از ماجراهای تن تن، ‏بر صحنه می رفت بر عهده گرفت. نمایش، چیز دندانگیری نشد اما اسباب آشنایی و رفاقت “ژاکوبس” و “هربرت ژرژ ‏رمی” یا همان “هرژه” خالق تن تن را فراهم آورد. او در طراحی مجدد و بازآفرینی کتابهای “تن تن در کنگو”، “تن تن ‏در آمریکا”، “عصای شاه اتوکار” و “گل نیلوفر آبی” هرژه را دستیاری کرد. بعد از آن، در دو پروژه جدید هرژه یعنی ‏دوگانه های “اسرار اسب شاخدار- گنجهای راکام سرخ” و “هفت گوی بلورین- زندانیان خورشید” ژاکوبس نقش مهمی ‏در طراحی قابها، پسزمینه ها و همچنین گسترش خط داستانی و تقویت حس رمز و راز آنها بازی کرد. او به عنوان یک ‏طرفدار قدیمی و سرسخت اُپرا اصرار داشت هرژه را هم با خود به تماشای کنسرت ببرد اما هرژه که چندان میل و ‏کششی به موسیقی اپرایی نداشت با خلق کاراکتر “بیانکا کاستافیوره” خواننده بد صدای اپرا معروف به “بلبل میلان”، ‏این علاقمندی دوست خود را به هجو کشید.‏

edgar6.jpg

سال 1947 ژاکوبس از هرژه درخواست کرد تا در اعتبار ماجراهای تن تن با او شریک شود چرا که تا آن زمان با ‏وجود نقش پررنگ ژاکوبس در خلق کامیک ها، این تنها نام هرژه بود که به عنوان خالق بر جلد کتاب ها نقش می ‏بست. هرژه درخواست ژاکوبس را نپذیرفت و همکاری این دو برای همیشه پایان گرفت هرچند تأثیری بر رابطه ‏دوستانه شان نگذاشت. پس از قطع این همکاری، هرژه هرگز موفق نشد تا کیفیت هنری آثار مشترک شان را در تن تن ‏های بعدی تکرار کند. آخرین همکاری این دو، دوگانه “هدف ماه –روی ماه قدم گذاشتیم” است که اکثر کارشناسان، ‏هنرمندی ژاکوبس در طراحی مناظر طبیعی کره ماه و پسزمینه های قاب ها را شاهکاری بی مانند در دنیای کامیک ‏دانسته اند.‏

‏ یک سال پیش از قطع رابطه کاری با هرژه، ژاکوبس اولین قسمت از کامیک اختصاصی خود “ماجراهای بلیک و ‏مورتیمر” را با عنوان “اسرار اره ماهی” در نشریه تن تن به تصویر کشیده بود. سال 1950 دومین بلیک و مورتیمر با ‏نام “راز اهرام بزرگ” منتشر شد و به زودی با موفقیت این کامیک، قسمت های بعدی در پی هم آمدند. “بلیک و ‏مورتیمر”، نمایشگر تمام علاقمندی های “ژاکوبس” به عنوان طراح کامیک است بی آن که در سایه نام بزرگ هرژه ‏قرار گرفته باشد، داستان هایی معمایی، ماجراجویانه و پر رمز و راز که با قلمی قدرتمند خصوصاً در جزئیات صحنه ‏و پسزمینه ها طراحی شده اند. البته سبک طراحی او بسیار وامدار شیوه ابداعی هرژه یعنی ‏‎”Ligne Claire”‎‏ یا همان ‏خطوط پاکیزه است. در این شیوه، هنرمند از خطوط پیرامونی تمیز و مرتب که با ارزش یکسان ترسیم شده اند استفاده ‏می کند و فشار و تأکید قلم یا قلم مو را بر هیچ نقطه از طراحی نمی بینیم. ژاکوبس این سبک را با وفاداری بیشتر به ‏طراحی کلاسیک و سایه روشن های اکسپرسیونیستی نسبت به آثار هرژه، به کار می گرفت، در واقع آثار او با وسواس ‏غریب در طراحی جزئیات و قدرت داستانگویی بی مانند، فاقد حس شوخ طبعی و طراوت خاص هرژه بودند با این حال ‏نقطه عطفی در تاریخ کامیک مدرن اروپا به شمار می رفتند. تأثیر سینمای نوار، سریال های سرگرم کننده و حتی ‏داستان های معمایی آرتور کونان دویل و زوج معروف او “شرلوک هولمز” و “دکتر واتسون” بر کامیک های ‏ژاکوبس و دو قهرمان اش “بلیک” و “مورتیمر” به روشنی دیده می شود. ‏

edgar7.jpg

ادگار ژاکوبس در20 فوریه 1987 درگذشت، آخرین اثر او از سری ماجراهای بلیک و مورتیمر با عنوان “سه فرمول ‏پروفسور ساتو: مورتیمر در توکیو” با مرگ اش ناتمام ماند، بعدها در 1990 هنرمندی به نام باب دی مور آن را به ‏اتمام رسانید. دو سنگ یادبود به شکل ابوالهول پس از مرگ ژاکوبس برپا داشتند، یکی در نزدیکی بروکسل که خانه ‏اش همچنان آنجا برقرار است و دومی بر مقبره او واقع در گورستان لانس که باز هم نزدیک بروکسل واقع شده است. ‏ابولهول دوم، صورتی به شکل مورتیمر، قهرمان مجموعه کامیک های ژاکوبس دارد.‏

edgar8.jpg