سرویس های اطلاعات آمریکا به ایران جرات دادند

نویسنده

‏اگر شما با دشمنی به دغلکاری ایران روبرو شوید، عاقلانه نیست دست به کاری بزنید که به حریف تان جرأت و ‏جسارت بدهد و در میان دوستانتان تخم یأس و ناامیدی بکارد. اما پرواضح است که مقامات سازمان ملی اطلاعات ‏آمریکا برخلاف ارزیابی های گذشته خود، در ارزیابی ماه دسامبر (نای) در خصوص توقف فعالیت مخفیانه تسلیحاتی ‏ایران در سال 2003 این روند را دنبال کرده اند.‏

رئیس جمهور احمدی نژاد، سرمست از پیروزی، بلافاصله گزارش نای را یک “پیروزی عظیم” برای کشور خود ‏خواند. رویدادهای بعدی نشان می دهند که حق با او بود. دیپلمات های غربی مأیوس گشته اند و تلاش های بین المللی ‏در جهت مجاب کردن ایران برای توقف غنی سازی اورانیوم و کار بر روی پلوتونیوم با بی نظمی روبرو شده اند. ‏

دیپلماسی که پیش از این دشوار بود، دشوارتر شده است. فشارهای فزاینده تدریجی که منجر به تصویب دو قطعنامه ‏تحریم سازمان ملل بر علیه ایران شد، به ناگاه نقش بر آب شدند. همکاری های بی سابقه روسیه و چین در شورای ‏امنیت سازمان ملل در شرف ختم شدن به سومین قطعنامه تحریم های شدیدتر برعلیه ایران بودند. اما گزارش نای ‏ناگهان مواضع روسیه و چین را تعدیل کرد. پیش نویس سومین قطعنامه ای که هفته گذشته وزرای خارجه آمریکا، ‏انگلیس، فرانسه، آلمان، چین و روسیه در برلین دربارۀ آن به توافق رسیدند، ضعیف تر است و به گونه ای طراحی شده ‏که بجای آنکه لرزه بر اندام ایران بیندازد، اتحاد نخ نمای کشورهای نامبرده را تقویت می کند. ‏

جرج بوش در آخرین سخنرانی سالانۀ خود در هفته گذشته از ایران خواست غنی سازی اورانیوم را به حال تعلیق ‏درآورد “ تا اینکه مذاکرات بتوانند آغاز شوند ” – این درخواست او بسیار متفاوت از سخنرانی آتشینش در شش سال ‏گذشته دربارۀ “محورهای شرارت” ایران، عراق و کره شمالی است. این امر باعث تقویت اعتقاد ایران خواهد شد مبنی ‏بر اینکه گزارش نای شرایط را برای مانور بوش در خصوص گزینه نظامی دشوارتر کرده است. با نقش بر آب شدن ‏نقشه های بوش، منتقدان او در داخل کشور همراه با ایرانیان از این امر ابراز خرسندی کرده اند. ‏

اسرائیل که برای تهدید احمدی نژاد و دار و دسته اش روی آمریکا حساب کرده بود، اکنون به تنهایی گزینه های ضعیف ‏خود را در یک منطقه ناآرام، سبک سنگین می کند. یووال اشتاینیتز، رئیس اسبق کمیته دفاعی و امور خارجی پارلمان ‏اسرائیل، گزارش نای را “عجیب ترین و ناقص ترین گزارش اطلاعاتی” برشمرده که تاکنون خوانده است. ایهود ‏اولمرت نخست وزیر اسرائیل نیز درست قبل از سخنرانی بوش و به مناسبت روز بزرگداشت هولوکاست، پیام روشنی ‏را برای ایران و آمریکا فرستاد و قول داد که دربارۀ “فریادهایی که خواهان نابودی اسرائیل هستند، ” سکوت اختیار ‏نخواهد کرد. ‏

اما تحلیلگران اطلاعاتی انگلیس که همان اطلاعات آمریکا را مرور کرده اند، هنوز دربارۀ صحت نتیجه گیری آمریکا ‏تصمیم گیری نکرده اند. صدمات ناشی از گزارش نای که عنوان نشده اند، به راحتی جبران نخواهند شد. برخی معتقدند ‏که گزارش نای شرایط را اندکی تغییر داده است. اما آنچه که عوض نشده است ظن و گمان هایی است که بر اهداف ‏هسته ای ایران سایه انداخته اند. احمدی نژاد هیچگاه نتوانسته است با اطمینان توضیح دهد که چرا ایران اولین کشوری ‏است که مبادرت به ساخت نیروگاه غنی سازی اورانیوم کرده است، در حالیکه حتی یک راکتور غیرنظامی اتمی هم ‏ندارد. برخی کشورهای دیگر – ایران دوست دارد به ژاپن اشاره کند – فناوری غیرنظامی فرآوری اورانیوم و ‏پولوتونیوم را در اختیار دارند و هیچ کس هم در این باره داد و قال نمی کند. اما آنچه که این کشورها ندارند سابقه ‏مشکوک هسته ای ایران است. ‏

اما نکته در اینجاست که بررسی گذشته هسته ای ایران خطر جمع آوری اورانیوم غنی شده را برای استفاده آینده کاهش ‏نمی دهد. ذخیره اورانیوم با غنای پایین می تواند شروع قابلیت ساخت سلاح اتمی ظرف چند ماه باشد. بر اساس گزارش ‏نای، ایران در سایه نیروگاه نطنز می تواند تا سال 2009 اورانیوم بسیار غنی شده یک بمب اتم را تولید کند. بنابراین ‏صادق بودن ایران دربارۀ فعالیت های گذشته اش نمی تواند این کشور را کاملا ً از مسیر هسته ای خود خارج کند. ‏

منبع: اکونومیست، 31 ژانویه