“برای زنان مسلمان از نظر شرعی صحیح نیست، ساق پای مردان را نگاه کنند”. این گفته تقی رهبر، نماینده مجلس هفتم درپی درخواست ورود زنان به ورزشگاهها بود.
پس از انقلاب بحران نگاه کردن به ساق پای و سپس ممانعت از ورود زنان به ورزشگاهها شروع شد ،هنوز ادامه دارد و روز به روز هم گسترده تر می شود.
قرارمان دفتر مجله زنان بود. جمع شدیم و روی روسری های سفید، شعار نوشتیم تا نتوانند شعارها را از دستمان بگیرند. با پلاکاردها و مقواهایی که رویش نوشته بودیم ”ورزشگاه صد هزار پسری” سوار مینی بوس های اجاره ای شدیم و به طرف همان ورزشگاه صد هزار پسری حرکت کردیم. بگذریم که توی راه مینی بوس ما جوش آورد و با چه مصیبتی خودمان را به ورزشگاه رساندیم امامصیبت بزرگتر نیروی انتظامی بود که جلوتر از ما رسیده بود. راهمان ندادند. کتک خوردیم. موبایل بعضی هایمان را گرفتند و دور تا دور ما، هر چه مامور زن و مرد داشتند ریختند که مبادا عده ای زن با رفتن به داخل ورزشگاه آبروی اسلام و مسلمین را ببرند و شرف آقایان را لکه دار کند. کمپین ورود به ورزشگاه برای باز کردن همه درهای بسته به روی زنان بود، حتی اگر مقابل آن در صدها مامور باتوم به دست ایستاده باشد.
هفته گذشته گفته های مشاور عالی وزیر ورزش و جوانان درباره حضور زنان در ورزشگاهها حکایت از یک نکته داشت که اگر صد سال هم بگذرد وضعیت زنان در ایران تغییرنخواهد کرد. البته از حق نگذریم سوادمن به قسمتی از صحبتهای ایشان قد نداد که منظور ایشان مبنی بر “محیط حقوقی ورزش ما برای حضور زنان در ورزشگاهها توسعه نیافته” یعنی چه ؟
به چند وکیل و حقوقدان مراجعه کردم و درباره توسعه نیافتگی محیط حقوقی ورزش که موجب راه ندادن خانمها به ورزشگاه ها شده سئوال کردم و متوجه شدم آنها هم درباره محیط حقوقی ورزش اطلاعی ندارند و قرار هم نیست داشته باشند چرا که به هر حال مبنای حذف زنان از فضاهای عمومی پس از انقلاب گهر بار اسلامی نه منطبق بر قانون، نه عقل و نه انصاف بوده است.
عبدالحمید حمیدی در قسمتی دیگر از گفته هایش به نقل از خبرگزاری فارس خبر از تدوین ضوابط حضور در ورزشگاهها می دهد؛ ضوابطی که به گفته ایشان در وزارت ورزش معین نمی شود ونهادهای دیگری درحال تدوین این ضوابط هستند. این مشاور عالی درباره اینکه نهادهای دیگرچگونه نهادهایی هستند توضیح بیشتری نداد و گفت: در حال حاضر شرایط حضور زنان تا آمدن دستور العمل ها و مقررات خاص و آیین نامه های خاص معلوم نیست.
عبدالحمید حمیدی درباره آیین نامه های خاص کشورهای دیگر برای ورود به ورزشگاه ها هم توضیحی نداد.
روایت ساده است، انقلاب که شد همه جا مردانه و زنانه و بعضی جاها مردانه شد. یکی از آن مکان ها استادیوم های ورزشی بود که درهایش به روی زنان بسته شد. بازیهای مقدماتی جام جهانی فوتبال ۲۰۰۶ آغاز شد و یکی از آن بازی ها، بازی ایران -ـ بحرین بود. همسر آقای خاتمی مهمان ویژه این بازی بود و تعدادی از زنان برای نخستین بار توانستند روی نیمکت های ورزشگاه تیم ملی کشورمان را تشویق کنند. آن روز، زمانی که سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران با هیات همراه از در اصلی مجموعه ورزشی آزادی عبور کرد و با دختران روبه رو شد، اجازه حضور آنها در ورزشگاه را تنها برای یک مسابقه صادر کرد ولی پس از آن دیدار دوباره در استادیوم ها به روی زنان بسته شد و تنها در بازی با کره، ۴ زن آنهم با هماهنگی تیم کره موفق به تماشای بازی شدند.
کش و قوس ورود زنان به ورزشگاهها و کمپین روسری سفیدها با فتوای علما نیز روبرو شد. آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی، یکی از مراجع قم اعلام کرد که همه فقیهان نگاه کردن زن و مرد بیگانه به بدن یکدیگر را حرام می دانند و «حضور بانوان در جمع تماشاچیان مسابقات ورزشی مردان “خلاف شرع و تنازل ظاهر (بی اعتنایی آشکار) از مواضع اسلامی است».
آیت الله فاضل لنکرانی با انتشار یک نامه فتوا داد که شرکت بانوان در مکان های عمومی ورزشی همراه با مردان، حتی اگر مکانهای جدا گانه به زنان اختصاص داده شود جایز نیست. جناب آیت الله اعلام کرد که نگاه کردن زن به بدن مرد حتی اگر لذتی هم در کار نباشد جایز نیست و زن و مرد نباید اختلاط پیدا کنند و اختلاط در جوامع غربی چه مفاسد فراوانی به دنبال داشته است.
کار به جایی رسید که نوشتیم. تقی رهبر نماینده مجلس هفتم گفت: “برای زنان مسلمان از نظر شرعی صحیح نیست، ساق پای مردان را نگاه کنند.” فتواهایی که مختص علمای شیعه و ایرانی نیست و می توان عجیب ترش را در دیگربلاد اسلامی یافت.
شیخ ابن جبرین روحانی سلفی میگوید: “مشاهده مسابقات برای زنان جایز نیست چون قسمتی از باسن آشکار است و عورت از پشت نمایان است و این برای زنان اغوا و فتنه انگیز است و اگر کسی قصد سرگرمی دارد می تواند با ذکر خدا و قرآن سرگرم شود”.
البته افرادی چون مسعود ده نمکی برای اینکه از قافله عقب نماند هم گفته« این موضوع ورود به ورزشگاهها به شکلی درآمده است که وانمود میشود اگر زنان وارد استادیوم شوند عدالت برقرار میشود یا دموکراسی در ایران نهادینه میشود و باید از این دست حرکتها جلوگیری شود».
داستان ادامه داشت تا خرداد سال ۱۳۹۲که ایران به جام جهانی راه یافت و مردم فرصت شادی خیابانی دیگری را پیدا کردند اما روابط عمومی فدراسیون در اطلاعیه ای اعلام کرد جشن صعود رسمی به جام جهانی در ساعت ۵ عصر چهارشنبه بعد از مسابقه در ورزشگاه آزادی برگزار خواهد شد و تنها مردان اجازه ورود به ورزشگاه را خواهند داشت. در این اطلاعیه از بانوان علاقهمند به تیم ملی درخواست شده بود که از آمدن به استادیوم آزادی خودداری کنند!
پس از انتشار این خبر صفحه فیس بوکی زن= مرد که بیش از ۳۲۵ هزار عضو و دنبال کننده دارد نوشت، “جشن ملی بدون زنان هرگز”، اما در نهایت درهای آزادی بر روی زنان باز نشد و مانند قبل نیروی انتظامی از ورود زنانی که به ورزشگاه آزادی رفته بودند ممانعت کرد و برخلاف انتظار تنها ۱۵ هزار مرد در این مراسم شرکت کردند و مراسم با استقبال مردان هم مواجه نشد در حالیکه تلویزیون دولتی ایران بارها از مردان خواسته بود که در مراسم صعود ملی شرکت کنند.
باز هم داستان ادامه پیدا کرد تا اینکه چندی پیش محمود افشاردوست، دبیر فدراسیون والیبال در آستانه مسابقات لیگ جهانی والیبال اعلام کرد: “هر چند که مانند فوتبال در ورزشگاههای والیبال مشکلات فحاشی و الفاظ نامناسب وجود ندارد اما زیرساختهای فرهنگی هنوزبرای حضور زنان مهیا نیست.”
زنان هم با پوشیدن لباس تیم ملی برزیل به عنوان طرفداران این تیم وارد ورزشگاه آزادی شدند و بار دوم تعدادی از زنان بازداشت شدند و چند ساعتی هم در بازداشت ماندند.
با اصرار و پیگیری زنان، حسن روحانی به شهیندخت ملاوردی دستور بررسی دادو معاون رییس جمهور در امور زنان اعلام کرد که ”من به آقای روحانی توضیح دادم که قبلا این ممنوعیت برای حضور زنان در ورزشگاه و تماشای مسابقه والیبال وجود نداشته و این زیبنده دولت تدبیر و امید نیست که این ممنوعیتها و محدودیتها به نام این دولت گره بخورد و برخلاف برنامهها و هدف دولت است که به دنبال افزایش سرمایه اجتماعی و جلب رضایت عمومی جوانان است.”
در همین حال نیره اخوان بیطرف، نماینده اصفهان این قبیل درخواست های زنان را حاشیه ای و فرعی اعلام کرد و گفت نباید فریب این درخواست ها را بخوریم و اولویت زنان ورود به ورزشگاه نیست. متعاقب نظر این نماینده مجلس فاطمه آلیا دیگر نماینده مجلس گفت: “کار زن بچهدار شدن و تربیت فرزند و شوهرداری است نه دیدن مسابقه والیبال. اظهار نظر وی موجب درست شدن کمپینی در فیس بوک شد که از وی خواستند از نمایندگی مجلس استعفا دهد و به منظور بچه داری به خانه بازگردد”.
در نهایت باید گفت ورود زنان به ورزشگاه حقی است که سالها از آن محروم شده اند و این ممانعت بخشی از سیاست تبعیض و تفکیک جنسیتی است که تا جمهوری اسلامی هست ادامه دارد.