در پنجاه سال گذشته در موارد اندکی دیپلماسی توانسته است درگیریهای عمیق در روابط بینالمللی را تغییر دهد. جهان ما با گشایش ارتباط آمریکا با چین در سال 1972 توسط نیکسون و نزدیک شدن ریگان به گورباچف در سال 1986 اساسا تغییر کرد. تصمیم ایران برای پایان دادن به بیش از سه دهه خصومت و درگیری با آمریکا فرصتی را در اختیار قرار میدهد که اهمیتش کمتر از موارد بالا نیست. این امر میتواند بسیاری از درگیریهایی را که اکنون دامنگیر خاورمیانه است پایان بخشد.
مکالمه تلفنی تاریخی اوباما و روحانی و دیدار جان کری و محمد جواد ظریف زمینه را برای مذاکرات هستهای هموار کرده است. تهران که روشن کرده است به دنبال حذف تحریمها علیه کشور است، نقشه راه خود را در ژنو ارائه خواهد داد.
دولت اوباما نیز باید خواستههای دیپلماتیک مشابهی را دنبال کند. باید هشدارهای همیشگی از جانب منابع همیشگی در مورد برخورد مزورانه ایران برای خرید زمان را نادیده بگیرد. دیگر زمان آن نیست که بر شرایط قدیمی که روح مذاکرات نتیجهدار را تخریب میکند صحه گذاشت، بلکه باید در مسیری حرکت کرد که ایران هم بتواند مصالحه کند. پیش از مذاکرات بعدی باید حق ایران برای غنیسازی اورانیوم به رسمیت شناخته شود و تحریمهایی که تجارت اقلام و خدمات زندگی روزمره، خصوصا دارو و ملزومات اساسی را ممنوع میکند، لغو گردد.
دو دلیل برای واکنش مشخص آمریکا وجود دارد. اول اینکه گشایش ایران نشاندهنده اراده دموکراتیک مردم ایران است که آن را در انتخابات ماه ژوئن نشان دادند و روشن کردند که ایرانیها میخواهند دوباره به جامعه بینالمللی بپیوندند و اقتصاد خود را که در ده سال گذشته به شدت به خاطر تحریمها آسیب دیده است گسترش دهند. اما این حمایت عمومی برای گفتگوی سازنده و خواست رهبری برای آن محدود است؛ این بستگی به قبول حقانیت ایران و حق این کشور برای برنامه صلحآمیز هستهای توسط آمریکا دارد. همچنین محدود است چون عناصر تندروی داخل ایران دلشان میخواهد از عدم حسن نیت آمریکا به عنوان دلیلی برای بستن مجدد گشایش دموکراتیک استفاده کنند.
دلیل دوم اینکه آمریکا از بهبود روابط با ایران نفع زیاد میبرد و از کاهش تحریمها زیان کمی میبیند. حتی با اینکه پوتین، اوباما را از واکنش به بحران روسیه نجات داد، سیاست آمریکا هنوز در خاورمیانه با مشکل مواجه است. بهبود روابط با تهران نه تنها نگرانی از بروز جنگ با ایران را از بین میبرد بلکه میتواند بسیاری از مشکلات آمریکا را در منطقه از بین ببرد. میتواند خروج از افغانستان را تسهیل بخشد، به ثبات عراق کمک کند، افزایش خشونتهای فرقهای در آنجا را تعدیل بخشد و حصول نتیجه در مورد جنگ داخلی سوریه را که میتواند تبدیل به پناهگاهی برای افراطیون اسلامگرا شود، ممکن سازد. علاوه بر اینها روابط بهتر بین ایران و آمریکا میتواند زهر جدایی شیعه و سنی در منطقه را از بین ببرد و به آمریکا برای تعدیل سیاستهای غیرمسئولانه عربستان سعودی و کشورهای دیگر خلیج فارس که به افراطگرایی سنی دامن میزنند قدرت میبخشد.
در روابط بینالمللی، زمان هایی برای فشار و زمانی برای عمل بافکر وجود دارد. وقتی زمان گفتوگو فرابرسد یک اقدام مثبت میتواند منجر به اقدام دیگر شود. ما این موضوع را در مورد روند گشایش با چین دیدیم که منجر به پایان جنگ سرد شد. این کاری است که دولت اوباما باید در قبال ایران انجام دهد.
منبع: نیشن - 6 اکتبر 2013