مرگ عبدالرحیم جعفری، بنیانگذار و مالک انتشارات امیرکبیر، بار دیگرمساله تصرف غیرقانونی، غیر اخلاقی، و غیر شرعی انتشارات امیر کبیر ودر پی آن انتشارات خوارزمی را مطرح کرده است. عبدالرحیم جعفری نخستین ناشری است که در جمهوری اسلامی به دلیل انتشار کتاب مجازات شده است. او به جرم انتشار کتاب هایی مانند کتاب های صادق هدایت وبزرگ علوی در سال های پیش از انقلاب نه فقط به زندان رفت بلکه انتشارات امیرکبیر ( وبعدا انتشارات خوارزمی) که حاصل زندگی اش بود به زور از اوگرفته شد.
چنان که اسناد قضایی و مصاحبه های آقای جعفری ( که هیچ گاه توسط مقامهای مربوط تکذیب نشده است) نشان می دهد، مقام های قضایی و از همه مهمتر آیت الله محمدی گیلانی، حاکم شرع و رییس وقت دادگاه انقلاب درسال۱۳۶۲، در حالی که آقای جعفری در زندان اوین بوده است از او می خواهند تا یک سوم انتشارات امیر کبیر را به جامعه مدرسین حوزه علیمه قم واگذار کند تا جان خود را نجات دهد. اما همین اسناد نشان می دهد که این اقدام به ظاهر قضایی با حمایت سیاسی احمد جنتی صورت گرفته است. آقای جعفری در جلد سوم کتاب خاطرات خود که ( هنوز از وزارت ارشاد مجوزنگرفته و بخش هایی از آن توسط خودش بازگو شده ) شرح داده است: “جنتی و محمدی گیلانی وارد اتاق شدند و گیلانی با لگد بر سر و صورتم میزد تا انتشارات امیرکبیر را به تشکیلات جنتی هدیه کنم و من بهخاطر حفظ جانم چنین کردم.”
پس از این مصادره که بر خلاف روال قانونی در همان زمان صورت گرفت، آقای جعفری از پاننشست و حق خود را دنبال کرد تا جایی که بر اساس حکم دادگاه عالی که آیت الله موسوی بجنوردی ریاست آن را بر عهده داشت توانست حکم بازگشت اموالش را بگیرد اما احمد جنتی که اکنون به عنوان رییس سازمان تبلیغات خود را مالک انتشارات امیر کبیر می دانست همچنان ازاجرای حکم بازگشت اموال جلوگیری کرد. آقای جعفری در گفت و گویی باسیروس علی نژاد بار دیگر توضیح داد: “در سال ۶۷ نامهای خطاب به آقایجنتی نوشتم که بار سوم مرا بازداشت کردند. وقتی آزاد شدم، چند ماهی درافسردگی به سر میبردم، حال بدی داشتم، ناراحتی داشتم و بیکار هم بودم. تنهاسرگرمی من نشستن و نوشتن همین خاطرات بود.” به این ترتیب عبدالرحیم جعفری که از بازپس گرفتن حق خود نا امید می شود چاره ای جز شرح آن درخاطرات و واگذار کردن آن به تاریخ ندارد.
آقای جعفری در همان مصاحبه می گوید “شکایت کردم به دادگاه عالیانقلاب که آقای بجنوردی رییس آن بود. همان وقتها آقای خامنهای رییسجمهور بودند. آقای حجتی کرمانی که معاون یا مشاور ایشان بودند به خانه منتلفن کردند که آقا ما نامه سرگشاده شما را خواندهایم، ناراحت شدهایم، چه کارمیتوانیم برای شما بکنیم؟ گفتم واللّه حالا پرونده من در دادگاه عالی انقلاباست. بعد از ده پانزده روز دومرتبه آقای حجتی از دفتر آقای خامنهای زنگزدند که آقای جعفری ما با آقای بجنوردی صحبت کردیم ایشان گفتند که مایه «ننگ» سازمان تبلیغات اسلامی است که اموال آقای جعفری را گرفتهاند و بهمن گفتند مدارکی که داری بیاور اینجا ما ببینیم. در همین حیص و بیص مرادوباره بازداشت کردند. پس از بازداشت، جزوهای علیه من منتشر کردند کهانواع و اقسام اتهامات را به من نسبت داده بودند. شنیدم آقای جنتی اینجزوهای که تمام مطالبش توسط سرپرستی که از طرف جامعه مدرسین تعیین کرده بودند، نوشته شده بود، برده پیش آقای خامنهای و به ایشان نشان دادهاست. دیگر کسی به فکر من نیفتاد. سه تا دادگاه دیگر هم هر سه به نفع منرای دادند که همین طور بلاتکلیف مانده است. به هر حال من هنوز هم دنبالکارم میروم چون گناهی نکردهام.”
حشمت الله قنبری، مدیر انتشارات امیر کبیر، ـ که ظاهرا اهل حلال و حرام است بارها سعی کرد با فرستادن هدیه و دعوت عبدالرحیم جعفری به نوعی او را به این تصرف غیر قانونی راضی کند اما زنده یاد جعفری از رضایت دادن خودداری کرد. بر همین اساس حکم واگذاری انتشارات خوارزمی به سازمان تبلیغات اسلامی نیز ـ که با استناد مالکیت انتشارات امیر کبیر بر بخشی از سهام انتشارات خوارزمی صورت گرفته، بی پایه است و تاسف برانگیز است که آقای مهدی خاموشی، رییس کنونی سازمان تبلیغات اسلامی، که در زمان وقوع انقلاب نوجوانی به دور از صحنه سیاست بود به این تصرف غیر قانونی و غیر شرعی صورت گرفته توسط آقای جنتی تن داده است.
تردیدی نیست که تا زمانی که اراده علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی بر اعاده حق آقای جعفری و خانواده او تعلق نگیرد هیچ مقامی در جمهوری اسلامی نمی تواند این ظلم بزرگ را جبران کند. اما می توان از علی جنتی وزیر ارشادی که مسئول پاسداری از حقوق نشر و ناشران است، پرسید که آیا او نیز نمی تواند از پدر خود بپرسد اگر به قیامت و روز دادرسی باور دارد، در آن روز در برابر ظلمی که بر عبدالرحمان جعفری کرده است چه پاسخی خواهد داد؟