هفت راه برای وحدت

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

با توجه به اینکه شکاف موجود از بالا تا پائین حاکمیت، در حال جرخوردگی بوده و رهبر مذکور به عنوان دوزنده فرزانه قصد دارد آن را فعلا تا انتخابات بخیه بزند، و بخش های مختلف حاکمیت، از تئوریسین های موتلفه و اصولگرا تا تروریسین های جبهه پاچه خواری، جمع شده و هر کدام راه حلی ارائه داده اند، لذا به عنوان یکی از عوامل مزدور حاکمیت وظیفه خود را انجام داده و راه حل های مناسب را برای ایجاد وحدت میان جبهه آن طرفی، اعلام می کنم.

اول، روش عقربه و کوک: در این روش بنا به گفته صدرالدین شریعتی “عقربه زندگی باید با میزان رهبری منطبق شود.” با توجه به اینکه کلا میزان رهبری خیلی وقت است راست افراطی شده  و همه را عاصی کرده، احتمالا عقربه بقیه هم به سوی ایشان یعنی همان راست میل خواهد کرد. البته گاهی میزان آدمی میزان فرنود جوان با بی اعتنایی مجریان امور مواجه شده و به جای اینکه خودشان را با آن میزان کنند، درگیر ماشین لباسشویی و چیزهای دیگر می شوند. بطور کلی پیش بینی می شود که اگر مسوولان امور در بخش های مختلف بخواهند عقربه خودشان را با میزان رهبری تنظیم کنند، باید دائم یا بکشند عقب یا بدهند جلو. مثلا قوه قضائیه برای اینکه عقربه خودش را با رهبری میزان کند، کلا مشکلی ندارد، چون آقا قبل از اینکه رئیس قوه قضائیه را بفرستد، هم میزانش را کنترل کرد، هم عقربه اش را روی سیصد سال قبل تنظیم کرد. عقربه احمدی نژاد و دولت باید روی ساعت 12 ظهر روز سوم تیر 1384 تنظیم شود، بجز مشائی که کلا باید عقربه اش برود روی ساعت صفر تاریخ 1/1/1 تا مشکلش حل شود. جنتی و شورای نگهبان عقربه شان باید هفت هزار سال جلو کشیده شود تا برسد به دوره صفویه. عقربه لاریجانی و مجلس هم همیشه یک ماه از ساعت آقا عقب است، باید آنقدر بکشند جلو که میزان رهبری کاملا وارد مجلس شود. می ماند بقیه که به شکل زیر باید تنظیم شوند:

عقربه خاتمی کشیده شود به ساعت هشت صبح روز اول خرداد 1376

عقربه هاشمی دست نباید بخورد، فعلا ساعتش خواب است، همان جور بماند.

عقربه موسوی و کروبی باید روی ساعت 12 ظهر روز 22 بهمن 1357 تنظیم شود.

عقربه مهدوی کنی و بقیه اصولگرایان باید روی همین امروز تنظیم شود و دست نخورد.

عقربه مردم هم باید برود روی ساعت نه صبح هشتم تیر 1360

دوم، روش هشت منهای هفت: یکی از مهم ترین راههای وحدت میان همه جناح ها تبدیل انگشت 7 پیروزی اصلاح طلبان سبز شده به 8 است. در این روش، رهبران اصلاح طلب باید یکی یکی این دست صاحب مرده شان که هی به علامت 7 به مردم نشان می دهند و احساس می کنند در جنبش سبز پیروز شدند، باید اعلام کنند که پیروز نشدند و خیانت کردند و یک چیزی در همین حدود. در این حالت اصلاح طلبان لازم نیست اصولگرا بشوند، همین که سوسولگرا بشوند کافی است. این دستبندهای سبزشان را هم ببندند به ضریح امام رضا و راضی به رضای او بشوند.

سوم، روش گوش و دماغ: با توجه به اینکه موسی قربانی نماینده اصولگرای مجلس گفته است “اگر اختلافات ادامه یابد رهبر گوش تان را می گیرد.” آیت الله خامنه ای تعدادی “نماینده در گوشی رهبر برای وحدت” در قوای سه گانه و جاهای دیگر مستقر شده و هر کس نظر مستقلی داشت، اول گوشش را بکشند، بعد اگر قانع نشد، با مشت بزنند توی دماغش تا به رهبری ایمان بیاورد. در مورد سران سه قوه فقط شخص رهبر حق دارد گوش شان را بکشد. در مورد مشائی لزومی به کشیدن گوش نیست، همین که چشم اسفندیار کابینه را در بیاورند، برای هفت پشت دولت و پنج جلوی آن کافی است.

چهارم، روش قسم حضرت عباس و دم اسفندیار: با توجه به اینکه آیت الله مهدوی کنی، استاد اعظم وحدت اهل قبور، رسما اعلام کرد که “شما را به حضرت عباس دست از نزاع بردارید” همه کسانی که به خون همدیگر تشنه هستند، قسم بخورند که تا انتخابات مجلس وحدت را حفظ کنند، بعد از انتخابات همدیگر را جر بدهند. برای مستحکم تر شدن وحدت در این روش، انداختن سفره ابوالفضل و سفره امام حسن و نذر بی بی شهربانو، زیر نظر جامعه مندرسین حوزه علمیه قم هم توصیه می شود.

پنجم، روش عایشه و سیف الاسلام: با توجه به اینکه فعلا قذافی هم به الجزیره رفته و عایشه و سیف الاسلام را هم با خودش برده، پیشنهاد می شود فرج الله سلحشور یک فیلم مستند از آخرین روزهای سقوط قذافی تهیه کرده و همه طرفین اختلاف روزی سه رکعت آن فیلم را تماشا کنند و به سرنوشت خودشان فکر کنند. و آخرش این دعا را بخوانند

ششم: روش اردشیر مبسوط الید: با توجه به اینکه آقای الهام که معلوم نیست باز دیشب چه اتفاقی برایش افتاده که تمایلات درازاندیشانه اش عود کرده، اعلام کرده است که “ متاسفانه رهبری به اندازه کافی مبسوط الید نیست” یک روش دیگر حفظ وحدت افزایش اختیارات رهبری از طریق مبسوط الید شدن یا دراز دست شدن اوست. یعنی تا هفته قبل رهبر به جای همه حکومت و از طرف همه مردم تصمیم می گرفت و نظر می داد، و اخیرا هم دستش توی جیب همه است، از این به بعد به جای اینکه خودش با نامزد شدن داوطلبان موافقت کند، خودش هم از نامزدهای مورد تائید خودش حمایت کند، صدا و سیما هم فقط نظر او را پخش کند، در انتخابات آینده کاملا مبسوط الید بشود و خودش به جای چهل میلیون نفر رای بدهد، در این حالت، رهبر اسامی مورد نظرش را در همه شهرها روی یک رای می نویسد و وزارت کشور از آن رای به تعداد مردم منطقه کپی می کند، بعد رای آماده به مردم داده می شود و مردم روی آن اسم خودشان را به عنوان رای دهنده می نویسند و انگشت می زنند. البته یک نظر دیگر هم این است که رهبر خودش انگشت هم بزند، چون اثر انگشتش خیلی جالب است. اما یک گروه که به حق ملت قائل هستند، معتقدند که مردم حق دارند انگشت بزنند، اما باید اثر انگشت شان مثل رهبر باشد، وگرنه رای شان باطل می شود.

هفتم: روش آب هویج و چماق: در این روش به کسانی که دارای زاویه با رهبری هستند، یا ممکن است بعدا زاویه پیدا کنند، ابتدا آب هویج تعارف می شود، اگر خوردند که طبیعتا بخاطر خاصیت آب هویج قدرت چشم های شان زیاد می شود و بصیرت پیدا می کنند و طبیعتا وحدت پیدا می کنند. اگر آب هویج نخوردند به آنها ساندیس داده می شود که طبیعتا با خوردن آن موضع راست افراطی پیدا می کنند، بعد به آنها چماق داده می شود تا منحرفان و فتنه گران را قبل از انتخابات به راه راست هدایت کنند، یا حداقل قبول کنند که میزان چیز فرنود نیست، بلکه ماشین لباسشویی است.

نتیجه گیری اخلاقی: وحدت برای هر حکومتی تا وقتی موج لیبی به سوریه و تهران نرسیده خوب است.

نتیجه گیری سیاسی: مصرف آب هویج باعث افزایش بصیرت و در نتیجه کاهش مصرف بطری و چماق می شود.