پریسا حاتمی
با گذشت حدود سه هفته از آغاز اجرای طرح سهمیهبندی بنزین و در حالی که دستگاه تبلیغاتی دولت احمدی نژاد و صدا و سیما تمام تلاش خود را برای مثبت نشان دادن اثرات این طرح به کار بستهاند، تبعات منفی این طرح و نحوه اجرای نسنجیده آن آشکار میشود. پایان یافتن بنزین ماشینهای بهشت زهرا، صدا و سیما، نیروی انتظامی، راهنمایی و رانندگی، ادارات آب و برق، آتش نشانی و… در روزهای اخیر نمونههایی از اولین تبعات اجرای طرحی هستند که اجرای آن توسط مقامهای بالای نظام “شجاعانه” نامیده شده است.
این طرح که به زعم بسیاری از کارشناسان عجولانه آغاز شد و حتی به اذعان طرفداران سهمیهبندی به شکلی نسنجیده توسط دولت نهم اجرا شد، از ابتدا نقاط سیاه متعددی در اجرا داشت که بارها در رسانهها و یا از زبان صاحبنظران مطرح شد. اما دولت احمدی نژاد همواره از این طرح و نحوه اجرای آن دفاع کرده و منتقدان را به سوءنیت متهم کرده است.
با این حال با گذشت سه هفته از مصرف بنزین سهمیهبندی، رفتهرفته مشخص میشود که اجرای این طرح تا چه حد بیحساب آغاز شده و اگر شیوههای جبرانی نظیر ارائه بنزین آزاد برای کاهش تبعات منفی این طرح در نظر گرفته نشود، این تبعات به زودی ابعاد گستردهتری پیدا خواهد کرد.
امور خدماتی دولت، تعطیل
در روزهای گذشته اخبار متعددی منتشر شد که همگی حاکی از پایان سهمیههای بنزین بعضی از ادارات دولتی تا حداکثر یک هفته بعد بود. این ادارات که عمدتا وظیفه آنها از جنس خدماتی است، خبر دادهاند که وسایل نقلیه آنها سهمیه بنزین خود را تمام کرده و به زودی از ارائه خدمات باز خواهند ماند.
اولین خبر مربوط به بحران بنزین در صدا و سیما است. بنا به این خبر که در روزنامه مردمسالاری منتشر شده، در پی سهمیهبندی ناگهانی بنزین و عدم کار کارشناسی جدی درباره سهمیههای اختصاص یافته به خودروها، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در آستانه مشکل جدی قرار گرفته است. یک منبع آگاه در صدا و سیما گفته است اداره نقلیه سازمان به مسوولان آن هشدار داده است که تا پایان این هفته بیشتر سوخت ندارند و باید فکری برای این مساله کرد، چرا که اکثر خودروهای سازمان صدا و سیما عملیاتی هستند و حضور خبرنگاران و تصویربرداران آن در برنامهها و رویدادهای خبری کشور باعث شده که سهمیه بنزین خودروهای صدا و سیما در آستانه اتمام قرار بگیرد.
خبر بعدی مربوط به بحران بنزین در خودروهای سازمان بهشت زهرا است که حمل و نقل جنازه مردگان را در تهران به عهده دارند. در این خبر که در روزنامه اعتماد منتشر شده، آمده است که اگر تا پایان هفته جاری سهمیه مناسبی برای آمبولانسهای بهشت زهرا اختصاص نیابد، حمل و نقل جنازهها در تهران متوقف خواهد شد. مدیرعامل سازمان بهشت زهرا با اعلام این موضوع خبر داده که آنها تاکنون سعی کردهاند با استفاده از موجودی قبلی که در پمپ بنزین اختصاصی بهشت زهرا وجود داشته و نیز 10 هزار لیتر بنزین که فراتز از سهمیهها و به عنوان “مسکن” به مجموعه تزریق شده “به صورت کج و دار و مریز هم که شده” کارها را پیش ببرند تا مشکلی برای مردم پیش نیاید ولی استمرار این وضعیت فقط تا پایان هفته میسر است و اگر تا پایان هفته جاری سهمیه مناسبی برای آمبولانس های بهشت زهرا اختصاص نیابد، حمل و نقل جنازه ها در تهران متوقف خواهد شد.
خبر دیگری که اتفاقی جالبتر ولی در عین حال تاسفبار را روایت میکند، حاکی از توقف عملیات دستگیری یک باند کلاهبردار به دلیل کمبود بنزین است. بنا به این خبر که روزنامه همشهری آن را منتشر کرده، عملیات دستگیری اعضای باندی که با سکه و عتیقههای قلابی از مردم کلاهبرداری میکردند به علت سهمیهبندی بنزین متوقف مانده است. در این عملیات قرار بود ماموران همراه دو تن از متهمان عازم شمال کشور شده و با محاصره مخفیگاه دیگر اعضای باند آنها را دستگیر کنند، اما مدتی بعد نامهای در اختیار بازپرس پرونده قرار گرفت که حکایت از توقف عملیات به خاطر نداشتن سوخت کافی داشت. در این نامه آمده بود که به خاطر سهمیهبندی بنزین و نداشتن سوخت کافی، پلیس قادر نیست عملیات دستگیری متهمان را ادامه دهد مگر آنکه شاکی پرونده، تهیه سوخت را برعهده بگیرد! اما این در حالی بود که سازمان میراث فرهنگی، به عنوان شاکی پرونده نیز اعلام کرده بود که میتواند هتل و خودروی مورد نیاز را در اختیار پلیس قرار دهد اما به علت نداشتن کارت سوخت از تهیه بنزین عاجز است!! این روزنامه در ادامه به نقل از بازپرس شعبه 15 دادسرای ناحیه 5 تهران نوشت: در حال حاضر 10 روز از اعترافات دو عضو باند میگذرد و این در حالی است که پلیس آخرین بار درخواست کرده بود که متهمان را با اتوبوس به روستای شمالی کشور انتقال دهد اما این کار به خاطر وجود احتمال فرار متهمان و مشکلات امنیتی رد شده و متهمان هنوز در اداره آگاهی به سر میبرند.
راه حلی که برای این مشکلات مطرح شده، به اندازه خود مشکلات عجیب است. “علی دیرباز” نماینده بندرعباس که از دچار مشکل شدن دستگاههای اجرایی چون اورژانسها، آمبولانسها و ادارات برق که به صورت شبانهروزی سرویسدهی میکنند در شهر خود خبر میدهد، این راه حل را پیشنهاد میکند که مقداری بنزین به صورت “تنخواه” در اختیار مدیران استانی قرار گیرد تا هم در امور خود دچار مشکل نشوند و هم بتوانند کار ادارات خدماتی را راه بیندازند.
سفرهای تابستانی، تعطیل
غیر از فعالیتهای خدماتی، بخشهای دیگری از فعالیتهای عادی و روزمره اجتماعی نیز به دنبال اجرای طرح سهمیهبندی مختل شده است. یکی از این فعالیتها، سفرهای تابستانی خانوادههاست که به گفته مسئولان تا حد زیادی کاهش یافته و در هفتههای بعد تاثیر آن بیشتر هم خواهد شد.
البته مسئولان ذیربط تاکنون از اعلام هر خبری که به صراحت نشاندهنده اثر منفی سهمیهبندی باشد، منع شدهاند و ناچارند در هر اظهارنظری اثرات مثبت این طرح را نیز یادآور شوند. اما با این حال تاثیر منفی سهمیهبندی بنزین بر سفرها کاملا واضح و ملموس است و در هفتههای آینده ملموستر هم خواهد شد. این سخنی است که دبیر اتحادیه هتلداران استان اصفهان بیان کرده و ادامه میدهد: “سهمیهبندی بنزین تاثیرات منفی بر توسعه سفر، به ویژه در شهرستانها دارد و با سهمیهبندی بنزین برای هتلداری در شهرهایی که ایام پیک فصلی دارند، مشکلاتی ایجاد شده است.”
وی در عین حال میگوید: از حالا بهطور قطع نمیتوان درباره تاثیر سهمیهبندی بنزین بر میزان سفرها داوری کرد؛ زیرا مردم هنوز 400 لیتر بنزین در سهمیه خود دارند و هنوز در مراحل ابتدایی این طرح هستیم و تاثیرات آن تا دوماه آینده ملموستر خواهد شد.
اما دبیر اتحادیه هتلداران کرمان نیز آمار 40 درصد کاهش گردشگر نسبت به مدت مشابه در سال گذشته را ارائه میکند و میگوید: هتلداران تابستان امسال را از دست دادند.
یک نماینده اصولگرای مجلس هفتم نیز از کاهش مسافرت و افت صنعت گردشگری صحبت میکند و مشاهده شخصی خود را شاهد مثال میآورد. جلال یحییزاده میگوید: شاهد افت صنعت گردشگری و مسافرت به دلیل سهمیهبندی بنزین در حوزهی انتخابیه خود هستم. اصولا یکی از دغدغههای قبل از سهمیهبندی این بود که با تمام تبلیغات و امکاناتی که برای گردشگری و سفرها در این مدت انجام شده، بحث سهمیهبندی باعث قفل شدن گردشگری و سفرها شود.
وی میافزاید: ممکن است حتی اگر چارهجویی نشود، شاهد افت بیشتر سفرها خصوصا در ایام تابستان باشیم و به این وسیله فرصتها را ازدست بدهیم. باید زمینهای فراهم شود تا در بخش گردشگری که کمک به اقتصاد و اشتغال است، این مشکل حل شود. زیرا در همین مدت کوتاه بعد از سهمیهبندی بنزین شاهدیم که شهرستان تفت به عنوان یکی از شهرستانهای ییلاقی در داخل کویر و استان گرم و کویری یزد با کمبود گردشگر مواجه شده است. نماینده تفت ادامه میدهد: قبل از سهمیهبندی شاهد هجوم گردشگران داخلی و بیرونی به این شهرستان بودیم، اما از همان روزهای اولیه سهمیهبندی به شکل کاملا مشهود شاهد کم شدن مسافران به این منطقه هستیم. در حالی که به دلیل مشکلات کاری و مشکلات زندگی مردم معمولا در آخر هفتهها ترجیح میدادند برای رفع خستگی و استفاده از فضای خوب، مسافرتی به این شهرستان داشته باشند و خود را برای کار در هفتهی آینده آماده کنند. ولی متاسفانه به شکل بارزی شاهد کاهش مسافرتها و گردشگران به حوزهی انتخابی خود هستیم.
راه حلی که این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس پیشنهاد میکند با راه حل اتحادیه هتلداران متفاوت است. او افزودن سهمیه ویژه سفر را مطرح میکند، اما اتحادیه مذکور کارت سوخت جدیدی برای گردشگری را پیشنهاد کرده است، به طوری که گردشگران کارتهای سوخت خود را در مبدا سفر تحویل دهند و با مشخص کردن مقصد سفر خود، کارت سوخت گردشگری دریافت کنند.
این راه حل های عجیب، همگی در این روزها مطرح شدهاند. در حالی که یک بررسی کارشناسانه ساده میتوانست از ابتدا مشخص کند که با اجرای سهمیهبندی به این شکل، مردم دیگر بنزینی برای سفر بین شهری نخواهند داشت و برای همین مسافرتها کاهش مییابد، اوقات فراغت خانوادهها که با سفر پر میشد خالی میماند یا به طریق دیگری پر میشود، کسب و کار هتلها و رستورانها و… کساد خواهد شد و خلاصه همه کسانی که از طریق سفر مردم به محل سکونت ایشان ارتزاق میکردند بیکار خواهند شد.
با این اوصاف، اکنون وقتی معاون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان خراسان رضوی اعلام میکند که هتلهای رزروشده مشهد در ایام تعطیلات تابستان به محض آغاز طرح سهمیهبندی بنزین کنسل شدند، یا مدیر اتحادیه هتلهای استان تهران میگوید شهر مشهد و شهرهای شمالی کشور در نقطه اوج کاهش مسافر قرار گرفتهاند، دیگر کسی از شنیدن این خبرها تعجب نمیکند.
تنها نکته باقیمانده شاید همان باشد که ابوالقاسم خزعلی در سخنرانی اخیر خود مطرح کرده است: “سهمیهبندی بنزین باید در دولتهای سابق صورت میگرفت، اما دکتر احمدینژاد با شجاعت این کار را انجام داد. البته این کار باید در دوره دوم صورت میگرفت تا مردم دوباره به آقای احمدینژاد رای دهند…”