شایا طایف مهاجر
به نظر می رسد این رویکردی ساده به یکی از پیچیده ترین معضلات سیاسی دنیای مدرن باشد: حافظ ناظری آهنگ ساز، با تلفیق عود خوش صدای شرق و ریتم ویولن سل غربی از خواست خود برای ایجاد هارمونی میان آمریکا و سرزمین مادری اش ایران می گوید.
گروه موسیقی ناظری با هنرمندانی از شرق و غرب در قالب طرح سمفونی رومی، ماه گذشته اولین سمفونی خود را در لوس آنجلس به اجرا گذاشت و قرار است در روز شنبه نیز آن را در کارنگی هال نیویورک اجرا کند.
ناظری گفت: “دائم درباره تسلیحات هسته ای و چیزهای عجیب و قریب می شنویم. به ما نگاه کنید، آدم هائی که از کشورهای مختلف و با پس زمینه های موسیقی مختلف گرد هم آمده ایم تا به کمک همدیگر، برای شما و برای جهان، عشق به ارمغان بیاوریم.”
قرار است شهرام ناظری، پدر حافظ و خواننده سنتی معروف به پاواروتی ایران، روز شنبه آواز “دوره اول: صدای ایرانی ها برای صلح” را در کنار پسرش و موسیقیدان های کلاسیک جامعه موسیقی مرکز لینکلن اجرا کند.
در این قطعه، نوای ویولون با کوبه های دف و ضرباهنگ تنبک و سازهای زهی همراه می شود. در جای جای این قطعه، سازهای غربی و شرقی به گونه ای خاص تلفیق می شوند.
مسؤولان فرهنگی جمهوری اسلامی چندین دهه برای مهار نفوذ فرهنگی غرب تلاش کرده اند. این روند در نقطه مخالف رژیم شاه سابق ایران است که متهم به طرفداری از غرب شده بود.
موسیقی پاپ غرب که به راحتی در بازار سیاه در دسترس است، تحت قوانین اسلامی ممنوع تلقی می شود. این موسیقی از سوی ملاها به دلیل تکخوانی تحریک آمیز زنان و هرزگی ناپسند شمرده شده است.
با این حال، اکنون تلفیق فرهنگ ها در موسیقی، خمیرمایه کار حافظ ناظری 30 ساله است که از 10 سال پیش به آمریکا مهاجرت کرده و ضمن تحصیل موسیقی غربی و حشر و نشر با هنرمندان آمریکائی، عاشق زندگی در نیویورک شده است.
حتی سازی که حافظ ناظری می نوازد، یک ساز زهی سنتی ایرانی به نام سه تار است که وی با افزودن دو سیم به آن، محدوده صدایش را افزوده است.
حافظ و پدرش از جمله هنرمندانی هستند که اجازه مسافرات آزاد، اجرا و ضبط موسیقی در ایران را دارند. دیدگاه های سیاسی وی تا حدزیادی محافظه کارانه و صلح طلبانه است. چیزی که مایه نگرانی اوست، چندان به نحوه رفتار حکومت مربوط نیست، بلکه دغدغۀ زندگی ایمن ایرانی ها در کشورشان را دربرمی گیرد.
موسیقی شهرام ناظری از گزند سانسور شدید در امان مانده است که علت آن تا حدودی به استفاده از اشعار شاعران بزرگ ایرانی در ساخت موسیقی سنتی مربوط می شود. آلبوم “گل صد برگ” وی موفق به فروش 40 میلیون نسخه شد و گذر آن حتی به دل روستاهای دور افتاده ایران افتاد و اشعار رومی را بر زبان کودکان نیز جاری کرد.
اجرای افتتاحیه گروه در لوس آنجلس، استقبال و تحسین قابل توجه حاضران را به همراه داشت؛ حاضرانی که عمدتاً مهاجران ایرانی بودند.
البته در سومین قسمت برنامه، یکی از حاضران که مردی سالخورده بود با سر وصدای بزرگ و ایجاد وقفه ای کوتاه در برنامه گفت: “ممکن است این اوپرا باشد، یا دیسکو باشد، اما (هرچه باشد،) ایرانی نیست.”
با این حال، این برنامه توانست چشمان بسیاری دیگر را با اشک خیس کند. کف زدن های طولانی پایان برنامه آنقدر ادامه یافت تا اینکه سرانجام شهرام ناظری برای اجرای مجدد برخی از بهترین قسمت های برنامه اش مجدداً بر روی صحنه بازگشت.
وی با اجرای قطعه کوتاهی به ابراز احساسات کسانی که از وی می خواستند آواز “ایران کهن” را بخواند پاسخ داد. استفاده از این آهنگ بر روی ویدیوهائی از تظاهرات خیابانی که پس از انتخابات 22 خرداد به یوتیوب راه یافتند، آنرا به محبوبیت فراوانی رساند.
اولین بار این سرود در جریان جنگ هشت ساله ایران با عراق در دهه 1980 به شهرت رسید. جائی در متن این سرود آمده است: “ایرانی آزاده، جهان چشم به راه است. ایران کهن در خطر افتاده، خبر شو.“
پس از آنکه شهرام ناظری چند سطر اول این سرود را خواند، جمعیت همچنان هیجان زده بود. وی نیز که حس می کرد حال و هوای سنگینی بر حاضران حاکم شده، با خاتمه دادن به این آهنگ به سراغ دو سرود بسیار محبوب دیگر رفت و حاضران نیز با وی همخوانی کردند و باصدای بلند از او حمایت کردند.
منبع: دیلی تایمز- 9 نوامبر