این جمله را مخالفان نظام جمهوری اسلامی یا رقبای آقای محمود احمدی نژاد بر زبان جاری نساخته اند. این جمله از سوی اپوزیسیون داخلی وخارجی منتشر نشده است. این جمله در سایت های خبری داخل به نقل از سید کرامت الله ملک حسینی نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویر احمد چاپ شده است. وی با انتقاد از تشدید تورم در دولت نهم خطاب به رئیس جمهور و مسوولان کشوری و استانی گفته است: “رحم کنید به بندگان خدا و جلوی گرانی را بگیرید.”
نماینده ولی فقیه افزوده است: “بنده به رئیس جمهور علاقمندم. اما نمی دانم چرا قبول نمی کند که تورم در کشور وجود دارد و اکنون رو به افزایش است.” سید کرامت ملک حسینی از افزایش روزانه تورم و نگرانی اقشار آسیب پذیر زیر خط فقر در ایران خبر داده و گفته است: اگر صاحب انرژی هسته ای هم بشویم که شده ایم، ولی گرانی و تورم وجود داشته باشد، وضعیت نگران کننده خواهد بود. از زمانی که به مرز خودکفایی گندم رسیدیم نان گرانتر شد و این رنجاندن مردم است. در شیراز برخی مردم برای گرفتن پای مرغ به قصابی ها مراجعه می کنند، گیرشان نمی آید، برخی دیگر هم گوشت بوقلمون می خورند.”
این سخنان از زبان نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویر احمد جاری شده که ضمناً عضو مجلس خبرگان هم هست. یعنی کسی که وصله جانبداری از انقلاب نرم یا انقلاب سخت به قبایش نمی چسبد. این سخنان را دوم خردادی ها و ملی گراها و کمونیست ها هم بر زبان نیاورده اند.
این سخن یک دوستدار محمود احمدی نژاد رئیس جمهور مبتکر “سهام عدالت” است که به گونه ای فضای اقتصادی کشور و سوءمدیریت در مجموعه دولت را تصویر کرده که به خوبی می توان فهیمد: طوفان در راه است! این طوفان را سید کرامت الله ملک حسینی به زبان عامیانه و ساده گزارش داده و 57 کارشناس اقتصاد در نامه ای سرگشاده به رئیس جمهور به زبان علمی از طوفانی که در راه است سخن گفته اند و از رئیس جمهور خواسته اند آن را جدی بگیرد.
اما رئیس جمهور تاکنون از مشاهده نشانه های طوفانی که در راه است سرباز زده است. وی هر آن کس را که از روشنی روز و تاریکی شب سخن می گوید دشمن خارجی یا همکار بیگانگان می نامد و شاید دارد به مرحله ای از بی نیازی از مشاوره می رسد که سخنان نماینده فقیه را نیز ناشی از ترفندهای دشمن خارجی و داخلی تلقی می کند. آیا دولت مسوولیت پذیر و پاسخگو است؟
جا دارد رئیس جمهور و تمام نهادهای زیر مجموعه او، اولاً به طوفانی که در راه است ایمان بیاورند و ثانیاً نامه سرگشاده 57 کارشناس اقتصاد را به دقت بخوانند. شاید باور کنند که طوفان را نمی شود با لاف زدن و گزافه گویی مهار کرد. اما آنچه احتیاج به نظرات کارشناسی و عملی ندارد این است که آدم گرسنه، کسانی که پای مرغ هم گیرشان نمی آید، سرانجام پس از شکیبایی های بسیار، نمی گذارند آب خوش از گلوی دوستداران بوقلمون پایین برود. سیاست های اقتصادی در حال حاضر با دوستداران بوقلمون، خود را هماهنگ کرده است. غافل است که گرسنه ها دارند چهارچشمی این اقتصاد بیمار و مدیرانش را می پایند.
کار به جایی رسیده که علاقه مندان آقای محمود احمدی نژاد دارند به او اخطار می دهند و از طوفان با خبرش می کنند. اما کجاست گوش شنوا؟ به راستی، عدالت در مکتب کسانی که خود را اصولگرا معرفی می کنند چه تعریفی دارد و چگونه منافع ملی را تأمین می کند؟