هدیه الهی به بنیادگرایان!

نویسنده

جلال یعقوبی

روزنامه همبستگی که اولین شماره آن روز شنبه شانزدهم مهر1379 منتشر شد، در سومین شماره خود با تیتر «مهاجرانی می رود تا اصلاحات بماند» به دست خوانندگان خود رسید. این روزنامه پس از توقیف گسترده مطبوعات سومین روزنامه‌ای بود که توسط رفورمیستهای ایران منتشر می‌شد و در تمامی این نشریات عقب‌نشینی و خود سانسوری آشکاری به‌چشم می‌خورد که بی‌سابقه بود. جالب آنکه این روزنامه‌ها با گذشت چند ماهی از انتشارشان هر روز محافظه‌کارتر می‌شدند.

‌‌همبستگی در آن شماره که به استعفای مهاجرانی اختصاص داشت رفتن مهاجرانی را هزینه ای دانست که اصلاح طلبان برای ادامه اصلاحات می پردازند و از قول قربانعلی قندهاری از نمایندگان مجلس و عضو حزب همبستگی نوشت:« با توجه به شرایط فعلی، مهاجرانی توانایی انجام کار در وزارت ارشاد را ندارد و ماندن وی در این وزارتخانه سبب می شود، خاتمی در جبهه فرهنگی اصلاحات خود دچار مشکل شود و باید شرایط دیگری فراهم شود و وزیر دیگری بیاید تا به عرصه فرهنگی کشور تحرک ببخشد.»

این روزنامه در یادداشتی دیگر نوشت:« امروز مهاجرانی را حذف و چه بسا به بهانه یک حساب ذخیره ثبت نام کنندگان حج محاکمه و فردا به خاطر سهل انگاری در حفظ امنیت کشور دیگری را [محاکمه کنند]… اما با این وجود جبهه اصلاحات انسجام درونی خود را حفظ کرده و تقویت خواهد کرد تا پروژه محافظه کاران برای عبور از خاتمی که قطعاً پس از حذف چهره های شاخص امکان پذیر است به شکست کشیده شود.» این نگاه‌های خوش‌بینانه کمترین انعکاسی در میان افکار عمومی نداشت. آنچنان که تحلیلگران گفته‌اند توقیف مطبوعات تنها روزنه ارتباط مردم و رفورمیستهای همراه خاتمی را کور کرد و پس از آن بحران ناکارآمدی رفورمیستها منجر به بحران مشروعیت آنان نیز شد.

از طرفی بنیادگرایان و محافظه‌کاران متحدشان مفق شده بودند که حرکت برنامه خاتمی را کاملا متوقف کنند و اکنون می‌کوشیدند زمان را به عقب بازگردانند.

روز سه شنبه نوزدهم مهر تیتر اول روزنامه های آفرینش و انتخاب (هر دو منتسب به محافظه کاران) به استعفای مهاجرانی اختصاص داشت ، لیکن جام جم روزنامه وابسته به صدا و سیما نوشت:« ظرف دو هفته اخیر، طرفداران مهاجرانی تلاش کردند کناره‌گیری او را ناشی از فشار رقیبان سیاسی معرفی نمایند. حال آنکه مخالفان وزیر ارشاد، مدتهاست نشان داده اند که در برابر ماندن یا رفتن او بی تفاوتی اختیار کرده‌اند» روزنامه انتخاب اما تحلیل دیگری داشت. این روزنامه نوشت:« با توجه به این موضوع که حزب کارگزاران سازندگی از دو طیف، یکی با اعتقاد و پایبندی به ارزش ها و دیگری بادیدگاه لیبرالی تشکیل یافته است، حذف عطاءالله مهاجرانی، بخشی از کارگزاران را از قدرت سیاسی حذف می کند که بیشتر جریان لیبرالی در آنها قوت داشته است»

در عین حال هفته نامه یالثارات نیز طی یادداشتی با عنوان «آیا مهاجرانی رفت تا اصلاحات بماند؟» به موضوع استیضاح وی در مجلس پنجم اشاره کرده و نوشت:« کلام نافذ او حتی نمایندگان اصول‌گرای دور پنجم مجلس شورای اسلامی را در استیضاح ناکام گذاشت و اگر ابتکار سیاسی و بحث انگیز سیدطه هاشمی مدیرمسئول روزنامه انتخاب در اعلام تشکیل یک فراکسیون نوین به نام راست معتدل در مقطع استیضاح مهاجرانی صورت نمی‌پذیرفت به یقین آرامشی که امروز آن را خداوند به مردم هدیه کرده است، روزگارانی پیش از این به دست می‌آوردیم»!

نشریه سیاست نیز که منتسب به بنیادگرایان بود، تیتر اول خود را چنین انتخاب کرد:«محاکمه مهاجرانی!» و نوشت، مهاجرانی را به اتهام فساد مالی محاکمه خواهد شد! البته سخنگوی قوه قضائیه از طرح چنین پرونده ای اظهار بی اطلاعی کرد.

روز پنجشنبه بیست و یکم مهر ماه، جمیله کدیور همسر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی سخنانی تأیید کرد که مهاجرانی روز سه شنبه، استعفای خود را رسماً تحویل رئیس جمهوری داده است. همان روز ها محمدرضاخاتمی، نماینده اول تهران گفته بود:« همانگونه که استعفای مهاجرانی برای مجموعه نیروهای دوم خردادحادثه ای تلخ است، پذیرش آن بسیار سخت‌تر خواهد بود.» او اضافه کرد:« در درون حکومت ما اینگونه نیست که بخش های مختلف کارشان را با دعوا انجام دهند، هر چند برخی تصمیمات را نپسندیم یا پذیرش آن برای ما سخت باشد.»

بالاخره پس از کشمکشهای بسیار روز بیست و چهارم آذرماه متن استعفای مهاجرانی منتشر شد. او خطاب به خاتمی نوشته بود:«پیرو مذاکره در محضر جنابعالی، به دلیل شرایط و مقتضیاتی که در قلمرو فرهنگ و هنر و اندیشه شکل گرفته است، ادامه مسئولیت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را میسر و به مصلحت نمی دانم و امیدوارم با درخواست استعفای اینجانب موافقت فرمایید.»

در پاسخ رئیس جمهوری به استعفای وزیرش نیز آمده بود :« علاقمند بودم که تا پایان دوره مسئولیت در کنار این عزیز باشم، ولی اینک تقدیر از مجرای عزم ایشان بر کناره‌گیری، وضع دیگری را رقم می‌زند.ضمن سپاس از تلاش های بی وقفه و کارساز ایشان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با تأکید بر اینکه به یاری حق همواره از کمک و خدمت فکری و سیاسی ایشان بهره مند خواهم بود، با استعفایشان موافقت می کنم.» [روزنامه ایران – بیست‌وششم آذر 1379]

خروج مهاجرانی از هیأت دولت نشان از افزایش فشارها داشت. مهاجرانی زمانی از کابینه خارج شد که نه امکان استیضاح او در مجلس اصلاح طلب وجود داشت و نه رئیس دولت خواستار برکناری او بود.

لیکن گویا مهاجرانی دیگر قابل تحمل نبود. حتی گفته می‌شد گشایش پرونده قضایی علیه مهاجرانی به این دلیل بوده است که اگر او حاضر به کناره‌گیری نشد این پرونده به جریان افتد و او به زور کنار گذاشته شود. قرار بود اگر مهاجرانی حاضر به استعفا شد این پرونده نیز مسکوت بماند. اگرچه پرونده مزبور دیگر به جریان نیفتاد اما بنیادگرایان نمی‌توانستند برنامه‌انتقام خود را ناتمام بگذارند و نهایتا در سالهای بعد پرونده‌ای دیگر برای مهاجرای خلق شد و او ناچار به ترک کشور گردید. در اینباره نیز در جای خود سخن خواهیم گفت.