هنوز ماهی از اعلام سال 91 به عنوان تولید ملی نگذاشته و در حالی که رهبر جمهوری اسلامی از مردم خواسته برای استقلال مصرف کننده تولیدات داخلی باشند اعلام تعیین 24 میلیارد دلار برای واردات کالاهای اساسی به عنوان تحول بزرگ در بازار، کارشناسان و اقتصاددانان را به حیرت واداشته است. کمال اطهاری کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگوئی با روز ابعاد مختلف این تصمیم را شکافته است.
جنجال بر سر تصمیمی که بار دیگر سیاست های اقتصادی دولت احمدی نژاد را به چالش کشیده است از زمانی آغاز شد که محمد رضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور از مصوبه دولت برای واردات 24 میلیارد دلاری برای تامین کالای های اساسی خبر داد. او با این توضیح که “کالاهای وارداتی شامل 20 قلم محصول از جمله گوشت قرمز، برنج، نهاده های دامی و کشاورزی است” به مردم اطمینان داد که تحول بزرگی در بازار ایران برای آسایش و راحتی مردم و خانوارها ایجاد خواهد شد.
با برخاستن صدای اعتراض از هر سو که به خصوص به تناقض این تصمیم با سال تولید ملی اشاره داشت مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت انتقادات را رد کرد و آنها را نتیجه سوء برداشت از خبر واردات 24 میلیارد دلاری خواند. در همین حال پدرام سلطانی نایب اول اتاق بازرگانی ایران، در مقاله ای انتقادی که در خبر آنلاین منتشر شده بود، به این سیاست از جهت اجرایی حمله کرده و ضمن اینکه به مضرات واردات بی رویه دولت احمدی نژاد در گذشته اشاره کرده بود به عنوان نماینده بخش خصوصی پرسیده بود که “چرا نباید این فعالیت ها توسط بخش خصوصی انجام گیرد؟”
عباس رجایی، رییس کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی، در گفت و گو با خانه ملت، این مصوبه دولت را تیر خلاصی به کشاورزی کشور اعلام کرد.
کاظم اطهاری معتقد است طرح 24 میلیارد دلار واردات یکی دیگر از پروژه های شتابزده دولت فعلی است، نظیر اجرایی کردن بی رویه حذف یارانه ه. جامعه کارشناسان اقتصادی کشور و بخشی از مجلس، دولت را دعوت می کردند تا در قالب برنامه پنجساله ی پنجم و به مرور این طرح را اجرا کند. در واقع دعوت به این بود که این برنامه بر بستر یک وفاق ملی و با همکاری همه جناح ها اجرایی شود تا با آسیب های کمتری پیش برود اما دولت شتاب نالازمی را در اجرایی کردن این طرح پیش گرفت که سابقه ی بد اینگونه تصمیمات شتابزده از دهه هشتاد میلادی در بسیاری از کشورهای جهان سوم، بویژه در آمریکای لاتین شناخته شده بود. در نتیجه این تصمیم تورم شدیدی که کارشناسان پیش بینی می کردند، امروز به کشور حادث شده است.
ولی در سال گذشته هواداران دولت ادعا کردند پیش بینی کارشناسان در مورد میزان تورم درست درنیامده، و تورم در شیب ملایمی بالا رفته است؟
اطهاری- بله! علت آن بود که در ماههای اول دولت سعی کرد تا با سیاست های مقطعی نظیر پلکانی کردن افزایش قیمتها، یا سیاستهای ویژه بانک مرکزی، شدت تورم را به لحاظ عددی بپوشاند ولی بخش واقعی اقتصاد زیر فشار بود و نتیجه اش هم اینکه امروز دیگر تورم و گرانی فزاینده قبال کتمان نیست.
وحالا با توجه به شرایط تحریم ها باز این توجیه پیش آمده که با یک سیاست شتابزده 24 میلیارد دلار کالاهای اساسی وارد کنیم تا دچار تورم ناشی از افزایش قیمتها در نتیجه تحریم ها نشویم! این نیز یک اقدام سراسیمه است که نتایجی بهتر از طرح هدفمندی یارانه ها نخواهد داشت.
آیا این طرح نمی تواند پیش بینی ی درستی در قبال تشدید تحریم ها و نزدیک شدن تاریخ تحریم های مصوب باشد؟ه قرار بر این است که تحریم های نفتی ایران نهایتا تا اول ژوئیه، برابر با 11 تیرماه سال جاری به اجرا در بیاید؟
- سیاست ها در این زمینه هم سیاست درستی نبوده است. در چنین شرایطی نباید مذاکرات به تعویق می افتاد! مذاکرات را به تعویق می اندازیم و بعد به این نتیجه می رسیم که دچار تحریم هستیم پس بیشتر واردات بکنیم تا مردم دچار سختی نشوند. در این کش و قوس ها بخش بزرگ اقتصاد، یعنی بخش صنعت دچار بحران شده است. حالا این واردات سنگین کالاهای اساسی، بخش باقیمانده کشاورزی را هم دچار نابودی خواهد کرد. آنهم در حالیکه این بخش پیشاپیش دچار آسیب های ناشی از بالا رفتن مواد تولید شده است.
با وضعیت فعلی از نظر شما دولت چه می تواند بکند؟
- اگر این مذاکرات جدی است، که به نظر می رسد برای هر دو طرف همینطور است، و حتا طرف خارجی هم به نحوی نشان می دهد که به جدیت ایران در مذاکرات باور دارد، پس چه ترسی از تحریم هست؟ چرا باید دولت بعدی را هم گرفتار چنین تعهدات سنگینی کرد؟ هر دولتی که با این قراردادها بر سر کار بیاید، دست و پا بسته تر از موقعیت فعلی خواهد بود و چه بسا اگر موفقیت هایی هم در این مذاکرات نصیب ایران شود، در سایه چنین تعهدات سنگینی به خطر بیافتد. حاصلش تخریب کشاورزی، یعنی گرسنگی و….در حالیکه مقابله با این خطر ممکن است. امروز بسیاری فعالان اتحادیه های کشاورزی خطاب به دولت می گویند که شما به جای اینکه واردات گوشت را افزایش بدهید، به واردات علوفه کمک کنید. چنین وارداتی هم ارزانتر است، هم اشتغال ایجاد می کند و هم تولید ملی را افزایش می دهد. همین حالا هم که قیمت مرغ دو برابر شده است، بهتر است به جای افزایش واردات مرغ، دانه های غذایی مورد نیاز مرغداری ها را وارد کنید؛ و به همین ترتیب درمورد همه کالاهای اساسی، دولت باید به سیاست های تولیدی توجه کند نه افزایش واردات که تا کنون ضربه های سنگینی به تولید داخلی وارد کرده است. این سیاست ها شبیه سوزاندن در است برای گرم کردن خانه!
در مورد یارانه ها. چرا مجلس با وجود شکایت مردم از گرانی کالاها با افزایش یارانه های نقدی که دولت مطرح می کند مخالفت دارد؟
- مشخص است که وقتی در جامعه ای تولید کافی نیست، هر نوع تزریق نقدینگی به این جامعه موجب گرانی بیشتر و تورم بیشتر می شود؛ یعنی همین دور باطلی که شاهدش بوده ایم. از آن گذشته، وقتی تولید نیست، این یارانه ها باید از محل ذخایر ارزی پرداخته شود. اگر ما پیش بینی ی پیشرفت تحریم ها را داریم و بر آن اساس میخواهیم کالاهای اساسی را ذخیره سازی کنیم، چرا باید ذخایر ارزی با ارزش مان را به صورت نقدینگی به جامعه تزریق کنیم؟ آنهم در حالی که در همین تحریم ها تا کنون دیده نشده است که خرید مواد غذایی نظیر گندم و برنج متوقف شود! بلکه تحریم را متوجه بخشی می کنند که به تولید ضربه بزند. پس اگر ما الان با ارز موجود بخش تولید را تقویت بکنیم در واقع با تحریم ها مقابله کرده ایم. به نظر می رسد که در مجلس هم این تحلیل بخردانه تا حدودی وجود دارد.