فرض کنید که دولتها و ملتها و روشنفکران و غیره، گمان می کنند که ما می فهمیم چکار می کنیم و می فهمیم چه حرفی می زنیم. اصل را طبیعتا براین می گذارند که رئیس جمهور و رئیس مجلس و رهبر کشور هم آدم های عاقل و بالغی هستند و لابد دروغ الکی نمی گویند. مثلا اگر فرانسه امروز رسما اعلام کند ما قصد داریم همه ایرانی ها را در همه اروپا بکشیم، ایرانیان مقیم اروپا باید بترسند.
از طرف دیگر همه مردمی که عقل دارند، فکر می کنند که دولتی که می خواهد ترور بکند، نباید این موضوع را اعلام کند. یا مثلا ارتش وقتی می خواهد کودتا کند، از هفته قبل در روزنامه آگهی چاپ نمی کند که من می خواهم سه شنبه آینده ساعت چهار صبح در تهران کودتا کنم. یا مثلا اگر بنا باشد دولتی هفته بعد بطور ناگهانی به کشوری دیگر حمله کند، این موضوع را توی بوق نمی کند. حالا یک دولت پیدا می شود که این کار را می کند، یعنی همه اطلاعات محرمانه اش را قبل از اینکه به مامورانش بگوید به دشمنانش می گوید، آن هم نه بصورت مخفی، بلکه بصورت علنی و در رسانه. اگر چنین وضعی پیش بیاید، طبیعتا دولت مورد تهدید چه باید بکند؟ با این فرضیاتی که گفتم، بیایید خودتان را بگذارید جای اوبامای مادر مرده و ببینید در مورد ماجرای ترور سفیر عربستان در آمریکا باید چه موضعی بگیرد؟
1) من که معتقد نیستم جمهوری اسلامی الآن در ترور در آمریکا منافعی دارد، مگر اینکه مدرکی داشته باشم که نشان بدهد که دولت ایران اقدام مشخصی در این مورد کرده باشد. اصولا این که فرض کنیم جمهوری اسلامی کارهایی را می کند که به نفع اش هست و کارهایی را نمی کند که به نفع اش نیست، اصولا تحلیل غلطی است. چون تقریبا بخش اعظم رفتارهای حداقل پنج سال گذشته جمهوری اسلامی نشان می دهد که اکثر رفتارهایش به زیان کشور و خود نظام است. مثلا رهبر کشور خودش می داند که اگر احمدی نژاد رئیس جمهور شود، حکومت سقوط می کند، ولی باز هم این کار را می کند. به همین دلیل تحلیل های مبتنی بر عقل و شعور در مورد جمهوری اسلامی باطل است. حکومت ایران اکثر سیاستهایش مخالف منافع ملی کشور و مخالف خود نظام است. پس ممکن است که انجام ترور به زیان کشور باشد، ولی باز هم این کار را بکند.
2) البته به نظرم دلایل دیگری وجود دارد که جمهوری اسلامی در ماجرای ترور سفیر عربستان قصد واقعی و جدی ندارد و بیشتر شبیه بازی روانی است. مثلا اگر قرار باشد در جمهوری اسلامی عمل تروریستی صورت بگیرد، همه ملت متوجه می شوند، خود ماموران به خانواده هایشان می گویند، آنها هم به زن حسن آقا می گویند، زن حسن آقا هم فهمید همه شهر می فهمد.
3) تقریبا هیچ مسوول سیاسی مهمی در ایران وجود ندارد که در چند ماه گذشته عربستان و دنیای عرب و اروپا و آمریکا را تهدید به عملیات تروریستی نکرده باشد، فکر کنم فقط علی لاریجانی یا شاید اشتباه کنم و فقط علی مطهری این کار را نکرده، آقای زاهدی، وزیر نسبتا محترم سابق احمدی نژاد یک ماه قبل گفته که “ فهد بداند که گروههای استشهادی برای ترور انقلابی آنها اعزام خواهند شد، سفارتخانه ها امنیت نخواهند داشت.” آقای جنتی هم عربستان را تهدید کرده که باید از طریق کمک به انقلابیون این کشور، حکومت سعودی را ساقط کرد. همین نیم متر جنتی رسما در نماز جمعه گفته “ بحرین باید فتح شود.” و از اینها گذشته، اگر هر شکی هم وجود داشت، با این جمله طائب که “ اگر نیاز باشد پادشاه عربستان را هم ترور می کنیم.” برطرف شده است. همین سه تا جمله را بگذارید جلوی یک آدم عاقل، طبیعتا رای می دهند به اینکه جمهوری اسلامی تروریست است، حالا هی دم خروس نشان بده، شما که شش ماه است دارید قسم حضرت عباس می خورید که ما به سفارتخانه عربستان حمله می کنیم و سفیرش را ترور می کنیم. فرض کنیم طرف خالی بسته، وزارت خارجه ایران یک اطلاعیه بدهد و بگوید جنتی و زاهدی و تائب و عباسی گه خوردند. زدیم توی دهان شان.
4) شش سال است احمدی نژاد دائما در حیاط خلوت آمریکا ولو است و با همه تروریست های آنجا رابطه دارد. احمدی نژاد در تمام سفرهایش به نیویورک، بعد از زیارت نیویورک به ونزوئلا و کوبا و بولیوی رفته است و ایران با مورالس یکی از مهم ترین قاچاقچیان منطقه آمریکای لاتین است ارتباط داشته است. اصلا ایران در ونزوئلا چکار دارد؟ در بولیوی چکار دارد؟
5) یک آقایی پیدا شده است به اسم “ منصور ارباب سیر” که همه مشخصات مشترک دولت جمهوری اسلامی و قاچاقچیان مکزیکی را دارد. قیافه اش شبیه عوامل القاعده و اعضای کابینه احمدی نژاد و کسانی است که در ایران تجاوز گروهی می کنند. از نظر شغلی هم مثل همین مسوولان مملکت است، یعنی هیچ کار مشخصی ندارد، دائم به ایران می رود و برمی گردد و اهل خلاف هم هست.
6) فرض کنید که مثلا مشائی یا احمدی نژاد یا یکی از این صد تروریستی که دائم توی نیویورک با هواپیمای احمدی نژاد می روند و می آیند و احتمالا یکی شان فامیل این جک مادر مرده است، به او گفته باشد یک و نیم میلیون دلار به تو می دهیم برو از طریق مکزیکی ها فلانی را بکش. یارو باید دیوانه باشد پایش را به مکزیک بگذارد، در همان لس آنجلس یا نیویورک و واشنگتن ده هزار دلار پول خرج کنید، قطعا ایکی ثانیه قاتل با ملیت های مختلف پیدا می شود و سریعا “ عکس طرف را می گیرند، جنازه تحویل می دهند.” این فقط در مورد آمریکا نیست، الحمدالله جهانی شدن باعث شده برادران مسلمان و چپ های سابق و قاچاقچیان مواد مخدر و زنان فاحشه به یک مخرج مشترک برسند که از همان مخرج مشترک دارند می رینند به همه دنیا، اروپا و آمریکا هم ندارد. وقتی دیوانه ای مثل “ دیودونه” مثلا هنرمند، پول از احمدی نژاد می گیرد تا علیه کشور خودش فیلم بسازد، اراذل و اوباش که در همه جا هستند.
7) به نظر من کل این ماجرا یک پرونده سازی واقعی است که احتمالا توسط احمدی نژاد انجام شده است. این جوری آقا را وسط یک دردسر حسابی گیر می اندازد، و خودش قشنگ از این وسط بهره می برد. مطمئنم مدارک واقعی هم در این مورد وجود دارد.
8) گروهی کم اطلاع هم هستند که فکر می کنند چون دبی و عربستان و پاکستان نزدیک ایران است، برادران تروریست مگر مغز خر خوردند که برای ترور سفیر عربستان بروند به آمریکا؟ بله، مغز خر خوردند، این همه همسایه مسلمان داریم، کدام شان با ایران دوست هستند؟ دوستان ایران همه یا در آمریکای لاتین هستند یا در آفریقا. اصلا مگر ترورهای قبلی جمهوری اسلامی کدامش در کشورهای همسایه بود؟ آقای احمدی نژاد و مصباح الآن توی خانه شان هم با بچه ها اسپانیولی حرف می زنند. مگر مغز خر خوردند که به جای استفاده از فضای دموکراسی آمریکا و انگلیس بروند به امارات که از همان لحظه اول زیر نظر باشند تا آخر.
9) آقای خامنه ای امروز این ماجرا را قویا تکذیب کرده. انگار قبلا راست می گفت که حالا قسم هم می خورد. نصف اعضای دفتر رهبر در اینترپول سابقه جنایی و تروریستی دارند. تازه خودش از مسلمانان جهان خواسته تمام دنیای غرب را به هم بریزند. دارند شوخی شوخی ماجرای وال استریت را تبدیل به انتفاضه ششم می کنند.
10) به نظر من این موضوع قطعا یک بازی روانی حساب شده است که از تهران شروع شده، ولی به نظرم نمی آید که هدفش ترور واقعی شخص مورد نظر بوده، مثل بسیاری از کارهای احمقانه ای که حکومت انجام می دهد، این هم یک کار احمقانه دیگر است. برو دارمت!