ادامه اعتصاب غذای زندانیان کرد

نویسنده

‏ سامناک آقایی

در پانزدهمین روز اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد در زندان های مختلف کشور، پنجاه و ‏چهارتن از اعتصاب کنندگان در زندان های چهار شهر سنندج،سقز، ارومیه و تهران با انتشار بیانیه ای تحت ‏عنوان “تداوم مقاومت” اعلام کردند که به اعتصاب خود ادامه خواهند داد. این بیانیه که توسط کمیته حمایت از ‏اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد انتشار یافته، نام این پنجاه و چهار فعال دربند نیز ذکر شده است.‏

در بخش نخست این بیانیه که دومین بیانیه زندانیان کرد اعتصاب کننده در طول پانزده روز گذشته می باشد، ‏آمده است: سلطه به عنوان یک کل واحد صرفاً از خلال امور بظاهر یکسان نمی گذرد، بلکه از لابلای ‏اموری نیز می تواند وحدت خویش را به چنگ آورد که اجزایشان به ظاهر در تضاد با آن قرار دارند. سلطه ‏ضمن تکثیر خویش، توانایی فرآوری دیگر باره ی خود از میان این اجزای به ظاهر متضاد نیز هست. حتی ‏فراتر از آن متحد ساختن این اجزاء با خود و اقدام پیگیر برای اقمار سازیهای ابدی حول خواست نابودگرانه ‏اش است. نقطه تلاقی این اجزاء صحه گذاردن بر تداوم وضع موجود است هنگامیکه تمامی اجزای فلسفی، ‏اجتماعی و سیاسی ای که فراروی سلطه به ظاهر در مبارزه اند، سلطه این بار نه فقط از طریق سرکوب اولیه ‏و مستقیم بلکه از راه سرکوب ثانویه نیز لب به سخن خواهد گشود. ‏

در بخش دیگری ازبیانیه این فعالان زندانی خوانیم: اندیشیدن و نقد سلطه بی گمان نه فقط توسط رسوا ساختن ‏اشکال سرکوب اولیه، بلکه از راه عریان سازی ادعایی نیز حاصل می شود که در هم بستری با آن، بر طبل” ‏مبارزه” می کوبد. “مبارزه” ای که نه حاصل پیوستن ساده انگارانه به سلطه، بل توسط پیچیده ساختن خود و ‏فرآوری اینهمانی از قلب اجزاء به ظاهر متضاد با سلطه است. تحقق نقد سلطه مستلزم نوعی چسبانیدن این دو ‏سویه به یکدیگر است، دو سویه ای که با دو راهکار همگون به ابدی پنداری وضع موجود می اندیشند. فرا ‏بردن نقد از مناسبات پیچیده ای که سلطه تمهید کرده است نیازمند فراتر رفتن از گفتار سرکوب ثانویه نیز ‏هست. گفتاری که نه در ضمن بلکه در خلال “مبارزه” با سلطه و به روشنترین وجه ممکن به بیان در آمده ‏است.

در بخش دیگری ازاین بیانیه، با اشاره به اینکه اعتصاب غذای زندانیان نشانه وجود سرکوب است، آمده: اگر ‏اعتصاب غذایمان به زانو در آوردن لحظات زندان است، لحظاتی که به مثابه گزارش هایی در تایید سرکوب، ‏زندان و چوبه ی دار را به عنوان عمده ترین کالاهای موجود در ویترین نظام سلطه بر می نهند، امتناع از ‏بیان مان در پارادایم های معمول نیز گریز از به گفتمان در آمدن توسط سرکوب ثانویه است. اندیشیدن و عمل ‏در افقی است که قبل از به بیان در آمدن، خود را به رهایی پیوند داده باشد. سرکوب ثانویه هرچند جسم ‏قربانیانش را مستقم به عنوان زبان خویش از راه بکارگرفتن زندان و چوبه دار به کار نمی بندد، اما از طریق ‏‏”تسخیر کردن” رویه ی دیگر کارکرد سلطه را تعین می بخشد. سرکوب ثانویه از طریق جسم فراموش و ‏مسکوت گذارده شده به زبان در می آید. به زبان درآمدن این سرکوب از طریق به انحراف کشانیدن زبان با ‏هدف مسکوت گذاردن و تحمل پذیر ساختن زندان و چوبه دار تحقق می پذیرد. ‏

این بیانه سپس چگونگی سرکوبگری نظام سلطه چنین تشریح می کند:مبارزه ای که اکنون و در وضعیت ‏پیشامبارزاتی موجود شاهدیم، در همان گام نخست به ویرانگری خویش و بیان مند شدن اش در سرکوب ثانویه ‏می پردازد. بی محتوا سازی سرکوب، کارکرد اصلی سرکوب ثانویه است، سرکوبی که توسط سلطه به ‏صورت مستقیم ابراز می گردد دارای محتواست، محتوایی عمیقاً برانداز، اما در چارچوب گفتمانهای سرکوب ‏ثانویه از شدت این محتوا کاسته می شود و بینان براندازیشان را به نفع تقویت مقاومت بنیادهای سلطه به ‏کناری می گذارند، در به تحمل در آوردن بزدلی در مقابل مقاومت، مرگ در تقابل با زندگی و زندان در ‏ضدیت با آزادی به بهیاری سلطه می پردازند. با موضعی که سرکوب ثانویه اتخاذ می کند حتی گهگاه سرکوب ‏مستقیم به استعاره ای منسوخ می نمایاند که در چارچوب به پارادایم معمول در آمدن محتوای عمیقاً برانداز ‏سرکوب اولیه، در اراده معطوف به پنهان شدن، سلطه را یاری خواهند داد. به این ترتیب سلطه از درون ‏سرکوب ثانویه نیز می گذرد، اجزایش را پشت سر می نهد و در نهایت به یکپارچه سازی و متحد ساختن خود ‏می پردازد، و در روزمرگی ای که تولد می یابد با وجود تمام عریانی اش، پنهان می گردد. ‏


فعالان در بند ادامه میدهند: حقوق بشر در گفتار سرکوب ثانویه تبدیل به هویت براندازی از بشر و انسان کُشی ‏انسان مدارانه ای می شود که از راه ابداع “انسان”به توجیه کشتار انسان می پردازد. موضع ما مردود ساختن ‏این تضاد در وضعیت موجود بشری و رد هرگونه روایت مند شدن انسان در چارچوب پوزیتویسم حقوقی ‏کنونی توسط نیروهای است که تا مغز استخوان هویت سیاسی اشان را مدیون ضدیت با حق و انسان اند. ‏نیروهایی که در پوزسیون مبارزه برای “انسان”، انسان را در تاریخ و سیاست از پای در آورده اند. موضع ما ‏برگرداندن محتوای سرکوب مستقیم از طریق رهاسازی گفتار مقاومت و گریز از روایت مند شدنش توسط ‏سرکوب ثانویه است. محتوای سرکوب همچنان که هست باید نمایانده شود نه از طریق روایت پردازیهای ‏سرکوب ثانویه. مقاومت مان عریان سازی سرکوب اولیه توسط بی محتوا سازی سرکوب ثانویه نیز هست. ما ‏برانیم تا زندان، اعدام و جامعه ی مرده را توسط زندانی زنده شرمگین سازیم. ‏

این بیانیه همچنین اشاره ای دارد به تبعیض که در زندان بر فعالان کرد روا داشته می شود: تبعیضی که بین ‏ما و دیگر زندانیان روا داشته می شود، اطمینانمان را از عینیت مبارزه خویش افزون تر کرده است، به ‏واسطه ی انتخاب دقیق “کُرد بودن” سرکوب اولیه و ثانویه آنچنان اعلام اتحاد نموده اند که در کمتر موردی ‏شاهد چنین خود رسوا گری بزرگی میان پوزسیون و اپوزسیون بوده ایم. عینیت تبعیض روا داشتن تحمیل هر ‏نوع تعریف قومی را بر کُرد بودن بی محتوا می سازد. “ کُرد بودن” فراتر از بازنمایی ملیت و نژاد به ‏رسواگر بزرگ وضعیت ناانسانی ای تبدیل شده است که پیوسته تمامی تضادهای روزمره میان دو سویه سلطه ‏را عریان می سازد و اتحادشان را به روشنترین شکل ممکن باز می نمایاند. ‏

فعالان کرد اعتصاب کننده در پایان دومین بیانیه خود ضمن تاکید برادامه اعتصاب و مقاومت در مقابل فشارها ‏و محدودیت های اعمال شده در زندان، تاکید می کنند: شدت و عینیت تبعیض مانع از آن می شود که هویت ‏مغضوب واقع شده مان به سادگی تسخیر شود، روایت مند گردد و توسط سرکوب ثانویه، فراموشی بر آن ‏تحمیل گردد. پیوسته در دیالکتیک میان تلاش برای تحمیل فراموشی و تبعیض به مثابه امری خاطره ساز، ‏عنصری باقی می ماند که همان مقاومت است. مقاومت خود را از مهارپذیری توسط سرکوب اولیه می رهاند ‏و سرکوب ثانویه را در خود مهار می سازد، از هر دوی اینان فراتر رفته و فضایی رهای بخش برای عمل ‏سیاسی فراهم می آورد. موضع ما عمل در چنین فضایی ست، امری که بواسطه انتخاب “کرد بودن” صورت ‏پذیرفت. مقاومت به استخدام در آوردن مبارزه بر علیه لحظات زندان است، عَلَم ساختن زندگی علیه چوبه دار ‏و عمل سیاسی در زمانه ی است که سیاست رهایی بخش بیش از هر زمان دیگری منسوخ نمایانده می شود. ما ‏مقاومتمان را تداوم خواهیم بخشید و از دریچه مقاومت به زندگی و عمل سیاسی خواهیم اندیشید. مقاومت یگانه ‏انتخابمان برای نپیوستن به صفوف سلطه است لذا ضمن اعلام عمومی اسامی مان همگان را به مقاومتی ‏فراگیر می خوانیم.‏

‏ ‏

اسامی این پنجاه و چهار فعال اعتصاب کننده در زندان های سنندج، ارومیه، سقز و تهران به این شرح است:‏

زندان سنندج: ارسلان اولیایی، رئوف ابراهیمی، ساسان بابایی، انور حسین پناهی، عدنان حسن پور، شاکر، ‏روناک صفارزاده، هانا عبدی، فرید عبدی، فاطمه گفتاری، حبیب الله لطیفی،فردین محمدی سمان، جهاندار ‏محمدی.‏

زندان ارومیه: ثروت آذرنیوش، یوسف آرساز، عادل آشعیانی، علی احمد سلیمان، ایوب ارگین باش، بختیار ‏اشرفی کیا، جهانگیر بادوزاده، حسن توپوز، عزالدین توران، عبدالرحمان چنگالی، محمد حمزه پور، ‏غلامحسین خان عبدی،مراد دغر، داوود دفاعی، علی رشیدی، رمضان سعیدی، فریدون سلامت، خلیل سیپان، ‏حمید شبان، مصطفی علی احمد، سجاد علی زاده، یاسین قدیم آرویسی، ادریس قنبری، شیخ موس کارتش، ‏کمال وردان، شریف یاکان، فواد ییلماز، توفیق نوجوان، سلیمان عمویی میلان، جمهور اوزگور، محمد ‏سعادت، عمر چاپراز.‏

زندان اوین تهران: متین ارجان، هدایت غزالی، صباح نصیری و فرهاد وکیلی

زندان سقز: عبدالله حسینی، خلیل مصطفی رجب، عارف عبدالله زاده،‏

‏ شایان ذکر است که کمیته حمایت از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد با انتشار بیانیه فوق و ‏اسامی این پنجاه و چهار فعال دربند در توضی پیرامون لیست زندانیانی که در اعتصاب هستند و اعلام کرده ‏اند که به اعتصاب خود ادامه خواهند داد می نویسد: پانزده روز از اعتصاب غذای سراسرس زندانیان ‏سیاسی و مدنی کرد می گذرد، در خلال این روزها تلاش های کمیته برای دستیابی به لیست قابل اطمینانی از ‏زندانیان اعتصاب کنند ادامه داشت و کمیته تمامی منابع خود را برای تدوین این لیست بکار گرفت. بلاخره ‏تلاش ها کمیته به ثمر نشست و لیست اولیه این زندانیان همراه با دومین بیانیه تحلیلی این عزیزان به دست ‏کمیته رسید. این لیست بنابه درخواست زندانیان دراختیار عموم قرار می گیرد.‏

‏ این کمیته در پایان با اشاره به خواسته های شش گانه زندانیان و اهداف این اعتصاب غذا، بیان میکند: ما ‏ضمن یادآوری خواسته های شش گانه زندانیانی که هم اکنون تحت فشار و در اعتصاب غذای بسر می برند، ‏بار دیگر به مقامات مسئول حکومتی و قضائی در خصوص امنیت جانی همه زندانیان سیاسی و مدنی هشدار ‏می دهیم و از تمام نهادها داخلی و جهانی حقوق بشری جهت حمایت هرچه بیشتر از خواسته های این زندانیان ‏دعوت به مشارکت و عمل می نمایم. ‏

‏ اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و مدنی کرد با انتشار بیانه ای از سوی خود فعالان دربند آغاز شد. این ‏اعتصاب غذا تاکنون حمایت های گسترده ای را در داخل و خارج از کشور درپی داشته است. در همین زمینه ‏تاکنون در شهرهای مهاباد و سنندج نیز تجمعات اعتراضی به منظور حمایت از خواسته های مشروع و ‏قانونی زندانیان برگزار شده است. در همین ارتباط روز گذشته اصناف و بازاریان شهرستان مریوان هم به ‏منظور حمایت از ادامه این اعتصاب غذا در محل کسب و کار خود حاضر نشدند و بازارهای شهر را تعطیل ‏کردند.‏