قهر 11 روزه احمدینژاد در مخالفت با تصمیم آیتالله خامنهای برای ابقای وزیر اطلاعات، ابتدا تکذیب میشد اما پس از چندی به کرات از سوی شخصیتهای مختلف مورد تایید قرار گرفت، هرچند برخی ترجیح میدادند آن را به خانهنشینی تعبیر کنند. یک سال پس از این اتفاق و روایتهای جسته گریخته، حالا آیتالله محمد یزدی ـ-یکی از چهرههایی که برای وساطت و پادرمیانی پیش رییس دولت خانهنشین رفته بود-ـ میگوید که بسیار به احمدینژاد اصرار کرده تا فرمان رهبر را بپذیرد اما در نهایت با پافشاری او مایوس شده و “هیچ تغییری” در احمدینژاد مشاهده نکرده است.
اصرار احمدینژاد بر رفتن مصلحی
آیتالله محمد یزدی از چهرههای پرسابقه اصولگرایان که سابقه حمایتهای بسیاری از محمود احمدینژاد را در کارنامه دارد، از دیدار فروردین سال 90 با او نقل کرده است: “برای رئیس جمهور توضیح دادم سیستم حاکمیت ولایت فقیه این است که وقتی ولی امر حرفی را زد باید خواند و عمل کرد.”
یزدی احمدینژاد را با این جملات مخاطب قرار داده است: “… آقای دکتر من واقعاً نگران هستم. شما خدمات زیادی به این کشور داشته اید و پرتلاش بوده و هستید، نگرانم که ختم این پرونده با رودررویی و درگیری با رهبری ختم شود. این واقعا شایسته نیست و حیف خدمات شماست… خدا میداند که من آمدهام برای رضای خدا مشکلی حل شود و هیچ قصد و غرضی ندارم شما به من جواب بده. نگران هستم.”
اما در پاسخ به تکرار مکرر این نگرانی جواب شنیده است: “شما نگران نباشید. من خودم با آقا صحبت میکنم و موضوع را حل میکنیم.”
یزدی از احمدینژاد پرسیده چطور مشکل را حل میکنی و او گفته که “نهایتا منتهی می شود به اینکه آقای مصلحی استعفا میکند و نفر دیگری میآید و بالاخره به شکلی کنار میآییم.”
حتی نقل خاطره تمکین آیتالله خامنهای به دستور رهبر وقت جمهوری اسلامی درباره حکم نخستوزیری میرحسین موسوی هم بیفایده بوده است: “در دیدار با رئیس جمهور خاطرهای گفتم از اختلاف بین امام و آقا در بحث نخست وزیری آقای موسوی؛ و اینکه من به همراه آیتالله جنتی و آقای ناطق نوری که آن زمان وزیر کشور بود، تلاش کردیم این موضوع را با وساطت پیش امام خمینی (ره) حل کنیم. خدمت امام (ره) که رفتیم، هر کدام صحبتی کردیم و استدلال های خودمان را مطرح کردیم. در آنجا گفتیم که طبق قانون اساسی، این حق قانونی رئیس جمهوری است که نخست وزیر را خودش انتخاب کند. امام (ره) هم در جواب ما گفتند که در شرایط کنونی احساس میکنم اگر سکوت کنم به امت اسلامی خیانت کردهام. از جلسه که بیرون آمدیم، پیش خودمان گفتیم که این مسئله برای آقای خامنهای سنگین است و درباره اینکه چگونه این موضوع را به ایشان بگوییم در خانه آقای هاشم رسولی بحث و تبادل نظر کردیم. اما وقتی در ساختمان ریاست جمهوری، آقای خامنهای را ملاقات کردیم و نظر امام را برای ایشان مطرح کردیم، خیلی راحت گفتند: «به هر حال ایشان امام و رهبر هستند و بحثی و حرفی نداریم» و ذرهای هم حالت انفعال و تاثر به ایشان دست نداد.”
به گفته یزدی این دیدار و پافشاری محمود احمدینژاد مایوسکننده بوده است: “من واقعاً مایوس شده بودم از این صحبتها. زیرا میدیدم به جایی نمیرسد. خداحافظی کردم و ایشان هم خیلی احترام گذاشتند. احساس کردم که هیچ تغییری در او ایجاد نشده است.”
این روایت در هفتهنامه پنجره، نشریه اصولگرای تحت مدیریت علیرضا زاکانی، منتشر شده و متن سخنرانی منتشر نشده محمد یزدی است. اما گفته نشده این سخنرانی در چه جمع و تاریخی انجام شده است.
دلسردی یزدی از رییس دولت؟
اختلاف زاویه طیفی از اصولگرایان با رییسجمهور محبوب سالهای قبلشان، روز به روز بیشتر میشود؛ آیتالله محمد یزدی از جمله وابستگان این طیف است که پیش از این همواره در اظهارات رسمی به حمایت و طرفداری از محمود احمدینژاد می پرداخت. او حتی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 88 به صراحت اعلام کرده بود که “ به هیچ وجه مجوز شرعی برای عبور از آقای احمدی نژاد را ندادیم و البته این نظر شخصی بنده میباشد.”
پس از آن جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم به حمایت از احمدینژاد پرداخت تا مشخص شود آنان نیز “نظر شخصی” رییسشان را میپسندند چرا که محمد یزدی، رییس پیشین قوه قضائیه جمهوری اسلامی در دلایل این حمایت گفته بود: “جناب آقای احمدی نژاد در مقایسه با سایر افراد به ارزشهای اسلامی توجه بیشتری داشته و شاخصهای مورد نظر امام و رهبری را رعایت مینماید.خدمات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایشان و همچنین مردمی بودن آقای احمدینژاد دیگر از دلایل حمایت جامعه مدرسین ایشان میباشد. [اما] حمایت جامعه مدرسین به معنای تأیید مطلق نیست و همواره ضعفها و نواقص دولت نهم در جلسات مطرح و مستقیما به جناب آقای احمدی نژاد گوشزد شده است.”
او حتی به عنوان عضو کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان در اختلافات هاشمیرفسنجانی و احمدینژاد، جانب رییس دولت را گرفت و با انتقاد از هاشمی رفسنجانی اعلام کرد که باید تا پایان حضور احمدینژاد در ریاست کابینه دهم “کنار آمد.”
او اما مدتی ست دست از این سخنان برداشته و به تازگی از جایگاه ریاست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نامهای خطاب به احمدینژاد نوشته و از او درخواست کرده تا به موضوع گرانیها رسیدگی کند. اگرچه این نامه کاملا محترمانه است و در کنار عنوان رییس جمهور عبارت “زید عزه الشریف” هم آمده است اما آیا همزمانیاش با انتشار خاطرات قهر 11 روزه اتفاقی است؟ نشریه پنجره بدون کسب رضایت این چهره بلندپایه اصولگرایان این سخنان را منتشر کرده و یا محمد یزدی هم گام در جاده جدایی از احمدینژاد گذاشته است؟
ماجرای قهر 11 روزه
در نخستین روزهای کاری سال 1390، برکناری اسفندیار رحیم مشایی از سرپرستی نهاد ریاست جمهوری و جایگزینی حمید بقایی رییس وقت سازمان میراث فرهنگی بهعنوان معاون اجرایی و سرپرست نهاد از جدی شدن فشارها بر احمدینژاد و یارانش خبر میداد.
چند روز بعد استعفای حیدرمصلحی، وزیر اطلاعات که بلافاصله با موافقت احمدینژاد مواجه شد و سپس مخالفت علنی آیتالله خامنهای از عمیق شدن شکاف میان رییسجمهور محبوب اصولگرایان با آنان و رهبر جمهوری اسلامی پرده برداشت. این ماجرا که به قهر احمدینژاد از جلسات هیات دولت انجامید، در اخبار و تحلیلها، بار دیگر از نقش موثر مشایی خبر میداد. روزنامه کیهان نوشته بود که مشایی “به اعتبار خامی و ناپختگی” وارد بازی “دشمنان تابلودار نظام و سرویس های بیگانه” قرار گرفته تا به دلیل “نقش آفرینی درخشان و کم سابقه وزارت اطلاعات در برابر فتنه 88” این نهاد امنیتی جمهوری اسلامی را به “انفعال و فشلی” بکشاند. نویسنده کیهان این اقدام را مشابه سناریوی قتلهای زنجیرهای در دولت اصلاحات دانست.
دلیل برکناری مصلحی به نوشته وبسایت الف این بود که “وزیر اطلاعات به دلیل برداشتن یکی از معاونین خود که نماینده مشایی و جریان انحرافی دولت در وزارتخانه بوده است با فشار دفتر رییس جمهور مجبور به استعفا شده بود. [البته] پیش از این نیز رییس جمهور تصمیم داشت وزیر اطلاعات را برکنار کند که آن دفعه نیز با مخالفت رهبر انقلاب مواجه شده بود.”
وبسایت پارلمان نیوز، تریبون جناح اقلیت مجلس هشتم هم خبر داده بود که معاون برکنار شده توسط مصلحی، “عبداللهیان، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت اطلاعات” بوده است. به نوشته این سایت، “بسیاری از تحلیلگران سیاسی این اتفاق را بی ارتباط با انتخابات دوره نهم مجلس نمی دانند.”
در نهایت نامه مخالفت آیتالله خامنهای بر تصمیم رییس دولت پیروز شد و هم محمود احمدینژاد و هم حیدر مصلحی به جلسات کابینه برگشتند.
این موضوع بازتاب گسترده ای در رسانههای داخلی و خارجی داشت و بسیاری از چهرههای اصولگرا علیه احمدینژاد موضع گرفتند. حتی کار به آنجا رسید که رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانیاش این موضوع را مورد اشاره قرار بدهد: “شما ببینید در همین پنج شش روز گذشته سر یک قضیهای که آنچنان هم از اهمیت بالائی برخوردار نبود - سر مسئلهی اطلاعات و امثال اینها - چه جنجالی در دنیا راه انداختند. تحلیلها را بردند به این سمت که بله، در داخل نظام جمهوری اسلامی شکاف ایجاد شده است، حاکمیت دوگانه شده است، رئیس جمهور حرف رهبری را گوش نکرده است! دستگاههای تبلیغاتیِ خودشان را از این حرفهای سست و بیپایه پر کردند. ببینید چطور منتظر بهانهاند. ببینید چطور مثل گرگ در کمین نشستهاند که یک بهانهای پیدا کنند، هر جور میتوانند، حمله کنند. میدانند که دولت مشغول تلاش و فعالیت و خدمت است. خب، واقعاً در کشور دارد خدمت انجام میگیرد. هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبری طرفدار است.”
اما چون این سخنان تاییدی بر قهر و اختلاف خوانده شد، آیتالله خامنهای بلافاصله فردای آن روز مجبور به توضیح شد: “متأسفانه برخوردی که برخی روزنامهها با این سخنان کردند، بجای القای آرامش در کشور، القای دوگانگی و دعوا را میکرد. نباید به گونهای صحبت و یا مطلبی نوشته شود که القای تنش و درگیری در جامعه باشد زیرا این موضوع، خلاف شرایط کنونی کشور است.”
روایت علی اکبر جوانفکر، مشاور رئیس جمهورهم از این اتفاق در نوع خود جالب توجه بود: “من اصلش را قبول ندارم، به این دلیل که جنس آقای احمدی نژاد اصلا با خانه نشینی نمیخواند، اصلا با قهر همراهی نمیکند، قهر در ذات کار آقای احمدی نژاد وجود ندارد. کسی که از روز اول آمده و میگوید برای آرمانهای انقلابی آمدهام و حاضرم جانم را فدا کنم و در کنار بازوی توانمند رهبری قرار گرفته و میگوید که من سپر بلای ولایت هستم آیا میتوان گفت که او اهل قهر و خانه نشینی است؟ اهل رها کردن کار باشد؟”
جوانفکر توضیح داده بود که “در مورد آن ۱۱ روز اینطور نبوده که رئیس جمهور کار را رها و قهر کنند. ایشان داشتند فضای کشور را رصد میکردند و میدیدند که توطئهای در حال شکلگیری است و لازم بود در قبال این توطئه از خودشان رفتاری نشان دهند.”
مدیرعامل خبرگزاری دولتی ایرنا گفته بود: “باورمان این است که آقای احمدی نژاد در آن شرایط به این نتیجه رسیده بود که توطئهای شکل گرفته و هدف این است که دولت و رییس جمهور را تخریب کنند و به کشور آسیب بزنند. ایشان مدتی از منزلشان که چسبیده به ریاست جمهوری و بخشی از ریاست جمهوری است، خارج نشدند. اینطور نیست که بگوییم محیطی جدای از محیط کارشان است، بسیاری از برنامههایشان را در روزهای عادی هم در منزلشان انجام میدهند.”