ادامه نامه آقای کروبی

نوشابه امیری
نوشابه امیری

آقای کروبی در نامه ای به حسین شریعتمداری، با شجاعتی در خور تحسین، سخنانی را مطرح کرده اند که در شرایط ‏کنونی بسیار با اهمیت تلقی می شود و از این بابت باید از ایشان قدردانی کرد؛ نکته اما این است که این نامه پرداختن به ‏معلول است، به جای علت. از این رو از فرصتی که آقای کروبی به علل مختلف از خود و مخاطبان شان دریغ کرده اند، ‏بهره می گیرم تا بگویم “برادر حسین” ها و “برادر حسن”ها و دیگر اعضای این باند، گیاهان هرزی هستند که تنها در ‏بستری مناسب می توانند برویند و بروبند. تا از آن بستر سخن نگفته باشیم، کارمان می شود آب در هاون کوبیدن و ‏خسته شدن در کوچه های”علی چپ”. این جریان، سرچشمه ای دارد که تا بدان نرسیم، خشکیدنش محال است؛ محال.‏

چند شبی ست که باز کابوس بچه های امیرکبیری که یک به یک در زیر شکنجه برادرانی چون شریعتمداری، مرتضوی ‏و صفار هرندی… چونان گیاهانی ترد، له می شوند و پایکوب، خواب از چشمانم ربوده شده است. تصویر مادران مجید ‏توکلی، حسین ترکاشوند، اسماعیل سلمانپور و کوروش دانشیار، عباس حکیم زاده، مهدی مشایخی، احمد قصابان، ‏نریمان مصطفوی و مسعود دهقان رهایم نمی کند که روزهای بسیارست در بندهای انفرادی، “تعزیر” می شوند تا ‏اعتراف کنند به جرایمی ناکرده. به منصور اسانلو می اندیشم که در بند در عذابست و به همسرش که در بیرون.به جلوه ‏جواهری می اندیشم که هنوز برگه آزادیش خشک نشده است…‏

قصد می کنم باز از آنان بنویسم که نامه آقای کروبی منتشر می شود. اول باخود می اندیشم کاش زودتربه ایشان می ‏گفتند “بی سواد” تا بهنگام تر به سخن درمی آمد. دوم اما به این دل خوش می کنم که دیر رسیدن به از هرگز نرسیدن. ‏پس به بهانه این نامه، به آقای کروبی می نویسم.‏

آقای کروبی! آنچه در باب شریعتمداری وشریعتمداری ها گفته اید، نه بر شما پوشیده بوده و نه بر ما مردمان. داستان ‏سوگناک سعیدی سیرجانی هم داستان همین امروز نیست؛ این قصه ها بیش از اینها آب چشم دارند. نکته اصلی اما ‏اینجاست که آیا این “برادران” به اتکا خویش، بر زمین و زمان می تازند، یا تکیه گاهی که دارند؟ سعید مرتضوی، با ‏اتکا بر دانش گسترده اش از علم قضا و مقوله عدالت قضایی بر صندلی دادستانی انقلاب، تکیه زده یا گرانیگاه وی جای ‏دیگرست؟ حسین شریعتمداری، نماینده منتخب روزنامه نگاران ایران برای اداره مهم ترین بنگاه مطبوعاتی کشورست، ‏یا نمایندگی می کند کس و کسانی دیگر را؟ سردار صفار هرندی، از این رو بر صندلی وزارت ارشاد کشور تکیه زده ‏که برجسته ترین چهره فرهنگی و کارآمدترین مدیر فرهنگی ست یا ماموریست آمده با حکم ماموریت از جای دیگر؟…‏

‏ اصلا بیایید بالاتر. محمود احمدی نژاد و یاران حلقه ارومیه اش، از آن رو بر جان و مال مردمان ما حاکم گشته اند که ‏در رقابتی آزاد، منصفانه و عادلانه بالا آمده اندیا برکشیدگانی هستند حلقه به گوش؟ جنتی، پیرمرد پای در لب گور ساکن ‏شورای نگهبان، منتخب فقهاست و برترین قانون دان ایران زمین یا سخنگوی کس یا کسانی که قانون را چنین تفسیر می ‏کنند وشورا را چنین می پسندند که ایشان؟ باز هم ردیف کنم؟

پس سئوال این است : اگر اینان به اتکا خویش بر خر مراد سوارند که وای بر مردمانی که رئیس جمهورشان شما باشید. ‏شماقدرت بر جای نشاندن اینان ندارید.[تجربه آقای خاتمی را که فراموش نکرده اید؟] یا نه؛ پشت آقایان به کوه است و ‏شما گفتن از کوه نمی توانید که در آن صورت نیز وای بر کشوری که گفتن از سنگ ریزه در آن مجاز باشد و اشاره به ‏کوه، ناممکن. وای بر شما.‏

می دانیم و می دانید که پاسخ، دومی نیست.این آقایان که باشند که چنین باشد!‏
پس به عنوان نامزد ریاست جمهوری دهم بگویید با کس و کسانی که به اتکا آنان، شریعتمداری ها می تازند، مرتضوی ‏ها جنایت می کنند، جنتی ها بر این تاختن ها و این جنایت ها، لباس قانونی می پوشانند، چه خواهید کرد؟ می توانید ‏کاری بکنید؟ می خواهید کاری بکنید؟ چگونه؟

و سخنی هم با همه شریعتمداری ها و مرتضوی ها و جنتی ها و احمدی نژاد ها…‏
‏ شیخ مهدی کروبی، “خودی”ست. دل او اینک که به سخن آمده، چنین پرست؛ بهراسید از روزی که مردمان، همه ‏‏”غیرخودی”ها، به سخن درآیند و برایتان خط و نشان بکشند. بهراسید از آن روز که بر شما و خانواده هایتان همان رود ‏که بر سعید امامی.اگر امروز به چهره همسران تان نگاه نمی کنید تامبادا چهره همسر سعید امامی پیش رویتان آید؛ ‏یادتان باشد که سیاست را، نه پدرست و نه مادر؛ روزشما نیز که برسد، ازهمسران تان در اتاقی تنگ و تنک، با صدایی ‏بیمارگونه و غیرانسانی خواهند پرسید: حسین شریعتمداری با حسن صفار هرندی، چه رابطه ای داشت؟ سعید مرتضوی ‏در خلوت با جنتی ـ یا جنتی با وی ـ چه می کرد؟ شما با سردارزارعی چه رابطه ای داشتید؟ نماز می گذاردید یا به ‏نمازتان می گماشت…‏

آقایان! دنیا همیشه زین بر پشت نبوده ست؛ نامه آقای کروبی از جهات مختلف قابل توجه است.‏