زمان خدای قبلی وقتی می خواستند چیزی را رسما و علنا بگویند یک کاغذ برمی داشتند، حرف شان را روی آن می نوشتند و می چسباندند قد دیوار، آدم وقتی « اعلان» مثلا نمایشی را می خواند می فهمید که در ساعت هشت و نیم در محل فلان روبروی فلانجا تئاتر کمدی بهمان به بازیگری فلانی و فلانی اجرا می شود و آوردن اطفال هم ممنوع است. تکلیف روشن بود. یعنی چیزی که فقط مدیر تئاتر می دانست علنی می شد برای همین هم اسمش بود اعلان، که یعنی علنی کردن. دیروز وزارت اطلاعات یک اعلان یا همان اعلامیه را با یک آرم عظیم منتشر کرده و در آن همه چیز را توضیح داده.
براساس این اعلان، اولا این خبر که مدیرکل و معاون وزارت اطلاعات به دلیل شنود دفتر آقای مطهری برکنار شده، تکذیب شده است. پس می توانیم نتیجه بگیریم که شنودی اتفاق افتاده، حتما این شنود هم به وسیله وزارت اطلاعات صورت گرفته، چون وزارت راه و ترابری و علوم اصلا امکانات کافی برای شنود ندارند، ولی معاون و مدیرکل وزارت اطلاعات چند ماه پیش برکنار شده و اصولا این رسانه ها بیخودی از همزمانی دو واقعه نتایج علت و معلولی گرفته اند. یعنی بطور کلی شنود اتفاق افتاده که لازم نیست در مورد آن حرفی بزنیم، برکناری هم اتفاق افتاده که آن هم چون چند ماه قبل بود باز لازم نیست درباره آن هم حرفی بزنیم.
حالا پس راجع به چی حرف بزنیم؟ درباره این که این مقام آگاه که معلوم هم نیست از وزارت اطلاعات باشد، فقط همین قدر لازم است بدانیم که آگاه است و در این حد آگاهی دارد که بداند شنود در دفتر آقای مطهری صورت گرفته که ربطی به برکناری دو مقام وزارت اطلاعات ندارد. برای همین هم گفته که « تفسیر و تحریف بیانیه آقای مطهری توسط رسانه ها موجب شده است که این گمانه نادرست در جامعه پخش گردد که تغییر معاون و مدیرکل مربوطه وزارت اطلاعات ناشی از شکایت وی بدلیل شنود دفترش بوده است در حالیکه آقای علی مطهری در بیانیه خود چنین موضوعی را اظهار نکرده و صرفا اطلاع داده است که معاون و مدیرکل مربوطه تغییر کرده اند و این رسانه ها و افراد در داخل وخارج از کشور بوده اند که از این متن برداشت کرده اند که دلیل برکناری شنود از دفتر آقای مطهری بوده است.»
با این توضیح ما نتیجه می گیریم که اصولا شکایتی که آقای مطهری از شنود دفترش کرده، وارد است. یعنی نه اینکه درست است، بلکه ایشان اصولا ایشان یک شکایتی کرده و این مقام آگاه هم قبول دارد که شکایتی توسط این فرد شده. اما آقای مطهری خودش بماهو خودش، در بیانیه اش بماهو بیانیه اش اظهار نکرده که این دو نفر معاون و مدیر کل بخاطر شکایت ایشان برکنار شدند. یعنی دو اتفاق همزمان افتاده، یکی شکایت آقای مطهری از شنود در دفترش، یکی هم دادن خبر برکناری معاون و مدیرکل وزارت مذکور که این دو با هم ربطی ندارند. از کجا می فهمیم که ربطی ندارند؟ از همان جا که آقای مطهری ربطش را نگفته، بلکه صرفا اطلاع داده، چرا صرفا اطلاع داده؟ چون بعضی ها اطلاع نداشتند.
ولی اینکه کسی صرفا اطلاع بدهد، دلیل نمی شود که شنود هم توسط کسانی که اطلاع شان داده شده صورت گرفته شده باشد. حالا چه کسی این برداشت را کرده که شنود دفتر آقای مطهری که امری است جدا و برکناری مدیرکل و معاون که آن هم امری جداست، به هم ربط دارد؟ به گفته آقای آگاه در حقیقت « این رسانه ها و افراد در داخل و خارج کشور» بودند که شنود و برکناری را به هم ربط دادند. پس با این اعلان یک موضوع هم مشخص شد و آن عامل ربط دادن « شنود» و « برکناری» است؛ رسانه ها و افراد داخل و خارج کشور که می توانند بین دو رسانه تا هزاران رسانه و بین دو نفر( چون گفته افراد بنا براین حداقل دو نفر بودند، وگرنه اگر فقط یک نفر این دو اتفاق را به هم ربط می داد که می گفتند « فرد» و نه « افراد») تا 76 میلیون نفر که ممکن است این افراد در داخل یا خارج از کشور باشند، البته این وسط چهار نفر قطعا باید از این جمعیت 76 میلیونی تبرئه شوند. یکی خود آقای مطهری است که « صرفا» اطلاع داده، « ارتباط» نداده. دوم خود گوینده یا مقام آگاه است که اگر خودش هم جزو این افراد بود می گفت « رسانه ها و ما در داخل و خارج» پس می فهمیم خودش ارتباطی نداده و نفرات سوم و چهارم آن معاون و مدیرکلی هستند که برکنار شدند و مرض ندارند بیخودی برکناری را بیاندازند گردن خودشان.
البته اطلاعاتی که این مقام آگاه که معلوم نیست نسبت به چه چیزی آگاهی دارد، یا حداقل می توانیم بگوئیم ما نتوانستیم متوجه شویم که اگر ایشان نمی داند چه کسی شنود را به برکناری ارتباط داده، پس چی را می داند، یک خبر بسیار مهم دیگر را هم اطلاع داده است و آن اینکه « در بیانیه آقای مطهری تاریخ دیدار ایشان با معاون وزارت اطلاعات نیز اشتباه ذکر شده است، اما اصل دیدار صحیح بوده و در ماه جاری برگزار شده است، اما تغییر معاونین وزارت اطلاعات که محدود به معاونت مورد نظر آقای مطهری نیز نبوده است، مربوط به چند ماه قبل بوده و ارتباطی به موضوع شکایت آقای مطهری ندارد و طبیعی است که پس از تغییر معاونین مدیران کل مربوطه نیز مورد بازنگری قرار گیرند.»
یعنی براساس گفته مقام آگاه، اصل دیدار درست بوده، اما زمان آن اشتباه بوده. و این دیدار هم در ماه جاری بوده، ولی آن دو نفر چند ماه قبل برکنار شده بودند، پس برای چهارمین بار می توانیم مطمئن بشویم که به حضرت عباس یا همان ابوالفضل، به همین سوی چراغ، به امام زمان، هیچ رابطه ای میان برکناری این معاون و مدیرکل با شنود وجود ندارد. در حقیقت، تا همین جا ما فهمیدیم که قرار ملاقاتی بوده، شکایتی هم شده، دو نفر هم صرفا جهت اطلاع چند ماه قبل برکنار شدند. خوب؟ الآن با این همه توضیحات، خبرمرگ تان چه اطلاع دیگری لازم دارید که نمی دانید؟ همه چیز را که ایشان گفت.
آخرش هم همین مقام آگاه افزود: « از رسانه ها انتظار می رود با توجه به حساسیت موضوع امنیت کشور نسبت به انتشار گمانه زنی ها بی اساس و اخبار غیر رسمی در این باره خودداری کنند و تنها به انتشار اخبار و تحلیلهای مستند و قابل اتکا اقدام نمایند.» خیال تان راحت شد؟ همین را می خواستید؟ موضوع شنود موضوع مهم امنیتی کشور است که ربطی به برکناری آن دو مقام ندارد. بیخودی هی برمی دارید بدون اطلاع آقای مطهری ربطش می دهید. از این به بعد همانطور که مقام « آگاه» دو هزار بار تکرار کرد، فقط از تحلیل های مستند و قابل اتکا، مثل همین تحلیلی که ایشان داد که همه چیز را گفت، و معلوم کرد که هیچ ربطی وجود ندارد و همه اشخاص جز 76 میلیون نفر مردم ایران کارشان درست است.
نتیجه گیری اخلاقی یک: به ما ربطی ندارد.
نتیجه گیری اخلاقی دو: به آقای مطهری هم ربطی ندارد.
نتیجه گیری اخلاقی سه: اصولا هیچ چیزی به چیز دیگری ربط ندارد.
نتیجه گیری اخلاقی چهار: کلا داشتن اطلاعات لزومی ندارد.
نتیجه گیری اخلاقی کلی: رسانه ها و مردم در داخل و خارج ارتباط می دهند وگرنه اصلا ندارد.
ایمان هوشیار و پنج نکتهای که این روزها باید همه بدانند
1)هنگامی که به سعید مرتضوی روبرو میشوید، باید منتظر هرگونه رخدادی باشید، از عملیات تعقیب وگریز با نانچکو گرفته تا زدن فیلیپینی در صحن مجلس و یا صدور کارت هدیه آنی و گذاشتن در جیبتان، منتها از همه این نکات مهمتر اینکه وقتی سعید مرتضوی را میبینید باید منتظر تکذیب هر چیزی باشید. یعنی ممکن است به یکباره حضور خودتان را هم تکذیب کند. بار ها دیده شده هنگام تکذیب بلند بلند داد میزده «هیشکی مث من نمی تونه تکذیب کنه.»
2) اگر قرار است با شریعتمداری ملاقات کنید حتما قرارتان را برای 6 ماه بعد بگذارید و از تمام 6 ماه باقیمانده تا قرارتان فیلم بگیرید، چون او ممکن است سندی از ملاقات شما در آن شش ماه با افراد خطرناک رو کند. که اگر پیشبینی نکنید بدبخت میشوید. یک بار خود من ایشان را اتفّاقی در مترو دیدم، بعد از سلام علیک گفت:« امروز صبح کجا بودی؟»
گفتم « آقا سر کارم بودم»
گفت: «ژیل لاپیداس کیه؟»
گفتم: « نمی شناسم آقا کیه»
گفت:« ونکوور چه خبر بود؟»
گفتم: « من چه بدانم آقا»
گفت:« چی فحش دادی؟ چی شد اعلام برائت نکردی؟»
گفتم: « آقا بی خیال من! لاپیداس کیه؟ آخه اصلاً از صبح تا الان که ظهره چه جوری از کانادا برگشتم بیست ساعت پروازه.»
گفت: « تازه سندش هم موجوده! اینو که گفت دیگه فهمیدم راه فراری ندارم هر چی گفت پذیرفتم، خلاصه کلی دردسر کشیدیم تا اثبات کنیم که کانادا تا ایران 20 ساعت پروازش زمان میبرد.
3) وقتی در حمله کنش گران در محدوده پراگماتیک از نوع پیتاروش گیر افتادید، سعی کنید از روشهای« بی- بی2» و «اس-جی 45» استفادهکرده و دچار سطحی نگری بازیابانه نشوید. شوخی چیه جدی می گم، یعنی شما تا بحال دچار حمله کنش گران در محدوده پراگماتیک نشدهاید؟ عجیبه واقعاً! بچّه بودیم ملّت گُرگُر دچار حمله کنشگران در محدوده پراگماتیک می شدند، الان نمی دونم چرا اینجوری شده. حالا اگر دچار حمله شدید امتحان کنید ببینید چه تأثیری دارد.
4) در برخورد با محمود احمدینژاد منتظر هرچیزی باشید از هیچ حرفی تعجب نکنید. سعی کنید قبلش سه تا دیازپام ویا آرامبخش قوی بخورید ویک آبنبات چوبی بخرید و هنگام صحبت مشغول باشید، چون عده زیادی این نصایح را گوش نکردند، همین الان دچار دردسرهای بزرگی هستند. کلاً در برخورد با ایشان حواستان باشد که جناب دکتر از قانون «قاضی کیه متهّم، متّهمم قاضیه» استفاده می کند و اگر درگیر آنتی سؤالش شوید نابود خواهید شد.
5) انتظاراتی که از وزراء دارید را با جواد ظریف مقایسه نکنید. ایشان با بقیه فرق دارند، از فرقشان همین بس که اکنون که ایشان در فیس بوک عضو هستند، قطع به یقین می توان گفت که SUGGESTION های کنار فیس بوک را می بینند یعنی همه آن خاک بر سری هایی که ما میبینیم را ایشان نیز میبینند، اصلاً وقتی فکرش را هم می کنم یک جوری میشوم؟ یعنی شما فکرکن واقعاً از لیدی گاگا تا محمد جوادظریف فاصله دروغ چرا فقط آ آ آ ؟ البته منظورم از آن خاک برسری ها لیدی گاگا نبود قطعاً. تمام