راهب هماوندی
اگر مشکلات متعدد باراک اوباما در داخل کشور، نظیر از دست رفتن کرسی ماساچوست برای دموکرات ها در سنا، فروپاشی لایحه اصلاحات خدمات بهداشتی و جنگ فرسایشی با بانک ها را کنار بگذاریم، او اینک با یک مشکل بزرگ در سیاست خارجی خود روبرو شده است. اوباما از زمان همایش های انتخاباتی سال 2008، قول داده بود با استفاده از دو سیاست پیشنهاد یا گفتگو و تهدید به تحریم، برنامه هسته ای ایران را متوقف کند. به نظر می رسد هر دو رویکرد پس از یک سال آزمایش، در آستانه شکست قرار گرفته اند.
رئیس جمهور آمریکا دو ضرب الاجل برای ایران در نظر گرفت تا این کشور به اعتماد سازی دست بزند. دولت وی در بهار گذشته اعلام کرد اگر ایران تا ماه سپتامبر، تمایلی به شرکت در گفتگوها از خود نشان ندهد، تحریم ها وضع خواند شد. زمانیکه ایران در ماه سپتامبر از احتمال شرکت در گفتگو خبر داد، اوباما ضرب الاجل جدیدی را برای آخر سال 2009 درنظر گرفت.
واکنش ایران به ضرب الاجل ها، گنگ و همراه با تأخیر بوده است. ابتدا در بهار گذشته، ایران بیانیه ای صادر کرد که ربطی به موضوع نداشت و از صلح جهانی سخن می گفت. ماه های تابستان هم با ناآرامی های داخلی ایران همراه شدند. اما در پائیز، گفتگوهائی با ایالات متحده و متحدان بین المللی اش صورت گرفت و در همین گفتگوها بود که ایران از احتمال پذیرش توافقی سخن گفت که شامل مبادلۀ ذخیرۀ اورانیوم کشور با سوخت هسته ای می شد. همزمان با جاری شدن سیل انتقادات داخلی از طیف های سیاسی مختلف، آنها بلافاصله نظر خود را تغییر دادند. ایران پیشنهاد متقابلی برای خارج شدن تدریجی ذخیره اورانیوم طی یک دوره طولانی ارائه داد. پی- جی کروالی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز این پیشنهاد را «یک پاسخ کاملاً نامناسب» خواند.
ایده ای که در پس رویکرد تماس اوباما به ایران وجود داشت، این بود که در صورت تکرار مواضع قبلی از سوی ایران، کشورهائی نظیر چین و روسیه به عنوان مخالفان تحریم، سرانجام به حمایت از تمهیدات تنبیهی رضایت خواهند داد. به این ترتیب ایران مجبور به همکاری خواهد شد. هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در آوریل گذشته خطاب به کمیسیون روابط خارجی مجلس آن کشور گفت: «ما اعتقاد داریم با ادامه مسیر دیپلماتیک، اعتبار لازم برای کسب پشتیبانی برخی دولت ها برای وضع تحریم علیه رژیم ایران را بدست خواهیم آورد؛ تحریم هائی که به اندازه کافی سنگین و کارآمد باشند.»
سؤال این است که چنین رویکردی به کجا رسیده است؟ شواهد نشان می دهد این رویکرد، بازده خیلی خوبی نداشته است.
این درست است که در اثر عدم همکاری ایران، آلمان با موضوع تحریم ها کنار آمده است. اما این کشور در اوائل سال جاری اعلام کرد تنها از آن دسته تحریم ها پشتیبانی می کند که از سوی سازمان ملل وضع شده باشند. هرچند مقامات ارشد آمریکا و دیپلمات های اروپائی از کسب پشتیبانی روسیه خبر می دهند، اما هیچ نشانه آشکاری برای اثبات این ادعا به چشم نمی خورد و علائم ارسال شده از مسکو، همچنان گیج کننده و ضد و نقیض است.
در عین حال، نقشی که روسیه در گذشته برای مهار وضع هرگونه تحریمی علیه ایران برعهده داشت، اکنون توسط چین ایفا می شود. چین به طور فزاینده در تمامی بخش های اقتصادی ایران ریشه دوانده است. به اعتقاد پکن، هرچند ایران باید به همکاری با پیمان منع اشاعه جنگ افزار کشتار جمعی مجبور شود، اما برنامه هسته ای ایران با هیچ خطر فوری نظیر تولید تسلیحات همراه نیست و به همین دلیل، باید به دیپلماسی وقت بیشتری داده شود.
پکن جلوی هرگونه تلاشی برای وضع تمهیدات تنبیهی جدید علیه ایران را گرفته است. معاون وزارت خارجه آن کشور در هفته گذشته با فرستادن یک مقام سطح پائین به گفتگوها، همتایان خود از آمریکا، انگلستان، فرانسه، روسیه و آلمان را ناخرسند کرد. این نشست برای بحث و گفتگو دربارۀ اعمال فشارهای جدید علیه ایران ترتیب یافته بود. یک دیپلمات اروپائی گفت: «دیدار هفته گذشته ما چندان خوب نبود. چینی ها کسی را فرستادند که می گفت نمی تواند تصمیمی بگیرد.» بدتر از آن، اینکه چینی ها اصولاً نسبت به درنظر گرفتن هرگونه تحریمی حساس شده اند. یک مقام ارشد اروپائی در حاشیه نشست هفته گذشته، برای پرهیز از ناخشنود کردن پکن، حتی از به کار بردن لفظ «تحریم» نیز خودداری کرد.
بدون مشارکت چین، کشوری که صاحب حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل است، امکان وضع تحریم های کارآمد در سازمان ملل وجود نخواهد داشت. این خود باعث می شود کسب پشتیبانی تمامی کشورهای اروپائی برای وضع تحریم های سنگین، دشوار شود؛ زیرا برخی از این کشورها نمی توانند بدون تصویب سازمان ملل، به پیروی از تحریم ها تن بدهند.
اکنون اوباما با وضعیتی روبرو شده که نه تحریم ها، و نه تماس، هیچکدام به جائی راه نمی برند. مدافعان او در داخل و خارج می گویند این شیوه درستی برای حرکت بوده است. از سوی دیگر، بر تعداد منتقدان سیاست اوباما، حتی در داخل حزب دموکرات نیز افزوده می شود. یکی از دموکرات های سنا پرسید: «سالی که به رویکرد تماس اختصاص داده شده بود، دقیقاً چه دستاوردی داشته است؟»
سؤال این است که چه گزینه هائی برای اوباما باقی مانده است؟ برخی دیپلمات های آمریکائی و اروپائی هنوز امیدوارند که بتوانند چین را به قبول همکاری متقاعد کنند. اما آنها در خفا می گویند ممکن است لازم باشد آمریکا و متحدانش بدون چین دست به کار شوند. دیپلمات اروپائی گفت: «هیچکس نمی خواهد کار به آنجا برسد، اما ما به چینی ها می گوییم، اگر رویکرد فعلی تان در برابر ایران تغییر نکند، دیگر دلیلی وجود ندارد که با هم تصمیم بگیریم.»
ایجاد شکاف در جامعه جهانی، از همان ابتدا هدف و منظور ایران بوده است. وضع تحریم های یکجانبه نیز می تواند درصورت ادامه روابط تجاری یکی از قدرت ها با ایران، نظیر چین، روسیه، ترکیه و هند، بی نتیجه بماند. حتی تصور اینکه آمریکا و متحدانش به فکر ادامه مسیر، آنهم بدون همراهی دیگران افتاده اند، نشان می دهد سیاست اوباما در چه شرایط دشواری قرار گرفته است.
منبع: تایم- 25 ژانویه 2010